🔻#حدیث_نور🔻
آزمندی به دنیا
🔰 الإمام #الصادق عليهالسلام:
كَم مِن طالِبٍ لِلدُّنيا لَم يُدرِكها ، ومُدرِكٍ لَها قَد فارَقَها ، فَلا يَشغَلَنَّكَ طَلَبُها عَن عَمَلِكَ...
💫 چه بسيار دنياطلبانى كه به آن نرسيدند و چه بسيار كسانى كه به دنيا رسيدند و از آن جدا شدند [و رفتند]! پس مبادا كه طلب #دنيا، تو را از #عمل كردن [براى آخرت] باز بدارد.
📙کافی، ج ٢،ص۴۵۵
@tarbiatemanavi
#بلاغ_مبین
@mrmazdei
#وصـــیـــت_نــامـه.
ما در این #دنـــــیا امانتی بیش نیستیم
و مثل مسافری در این دنیا
خانه اجـاره ای داریم مگر دنیا گذر نیست؟
مگر پیشینیان و اقوامان و پدران
خـــود راندیده اید ڪه چند روزی
یا چــــــند سالی بیش پهلوی
شــما نبوده اند!
به دنیای #ابـــــدی انتـــقال یافتند.
اما چه خوش است ڪه توشــه
آخـــــرت ما #تقـــــــــوی باشـــــد..!
🌷شهید محمدخون عسکری نژاد🌱🕊
شــادی روح پـــاکـــش صـــلـــوات🇮🇷
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از چهارده معصوم علیه السلام
🕋روزی که به دوزخ گوییم :
🕋آیا پر شده ای؟
🔥و جهنم گوید :
🔥آیا دیگر هم هست ؟!
😔(سورة #ق)
#فاستعذ_بالله
•
•
#ربنا اتنا في #الدنيا حسنه وفي #الاخره حسنه وقنا عذاب النار 🕋🤲(سورة #البقرة )
•
•
#پروردگارا ما را در #دنیا خیر و در #آخرت خیر عطا کن و ما را از عذاب آتش جهنم نجات ده. امین 🤲🏻🔥
اللهم صل علی نبینا محمد وعلی آل محمد و عجل فرجهم ❤️
╭─🌱✨🔥────•
📆 سالروز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ #ربیع_الاول ۲۵ #عامالفیل)
🔹 ... بعد از مراسم جشن #عروسی حضرت #زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان #پیامبر به نام #ام_سلمه و #ام_ایمن که دو #زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن #ایثارگریها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همهی #مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام #ثروت و #زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
امروز هم اگر یک زن از این #دانشمندان پیدا شود، یک خانم #دکتر، یک خانم #پروفسور پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در #شمال مال من است، این دستگاه در #تجریش مال من است، در فلان #کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و اینها.
خود این میشود #شیعه خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوریکه وقتی باردار شد؛ فرستاد از اینها کمک خواست. گفتند: ما نمیآییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص #فقیر شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما #خیر تو را میخواستیم که میگفتیم این #شوهر را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمیآییم!.
#دل این بانو خیلی شکست در حالیکه #غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در #فکر بود که چه کار بکند؟!
نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکیشان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از اینها زن #فرعون است، یکی از اینها #مریم است، یکی از اینها خواهر #موسی بن عمران است، ما آمدهایم به کمک تو برای این پیشآمد زایمان!.
این است که #تفسیر میکند #قرآن را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( #فصلت :۳۰)؛ کسانیکه #استقامت کنند - چه در #اقتصاد، چه در پیشآمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ #حق خواهی و حقمحوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین #دنیا چشمشان روشن میشود.
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ میگویند: ما خدا داریم و اینکه خدا داریم میشود #امید دل و جان و #عقل، و #روحشان و #وجودشان را تسخیر میکند. دیگر جایی را نمیبینند، کسی را نمیبینند، به چیزی اهمیت نمیدهند، اینها #مقاوم میشوند.
و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس #زنان چنین بانویی پیدا شود و چنین #فداکاریای بکند.
در هر #استان اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمیکشند که مثلاً دستشان خالی از زینت باشد. گوششان خالی از زینت باشد. لباسشان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برایشان این #ننگ نیست. وضع زندگی پایین میآید.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
🍀#بلاغ_مبین🍀
🇮🇷@mrmazdei🇮🇷
هدایت شده از منبر مجازی حاج یاسر طاهری
🌏 #آن_سوی_مرگ
قسمت دوازدهم
🔻رسیدیم به #باغی که راهم از میان آن باغ بود دیدم چند نفری در کنار حوض نشسته، میوه های #گوارا در جلوشان میباشد تا مرا دیدند احترام نمودند و خواهش نشستن و میوه خوردن کردند و گفتند ما در حال روزهداری از #دنیا خارج شدیم و این افطاری است که به ما داده اند و چنان می پنداریم که تو هم از اینها حق داری و البته تو #روزه داری را افطار دادهای و نشستم و از آنها خوردم و تشنگی و هر دردی داشتم رفع شد.
🔻پرسیدند در این راه بر تو چه گذشت؟ گفتم #الحمدلله بدیهایی گذشت با دیدن شما رفع گردید ولی چند نفر عقب ماندند و #سیاهان آنها را نگه داشتند و مرا هم وسوسه نمودند، ولی گوش به حرفهایش ندادم و عقب ماند، #امید که به من نرسد.
🔻گفتند نه آنها از ما دست بردار نیستند و در این برزخ با #حیله و دروغ ما را در اذیت میکنند و بعدها مثل رهزنان شاید با ما بجنگند. گفتم پس ما بدون #اسلحه چگونه از خود دفاع کنیم. گفتند: اگر در دنیا اسلحه ای تهیه نموده ایم در #منازل بعدی به داد ما خواهد رسید.
🔻همه برخاستیم و در راهی از زیر درختان پر #میوه و در نهرهای جاری و نسیمی خوش در فضا قدم میزدیم، كأنه جمال #خداوند در آنجا تجلی نموده بود. رسیدیم به منزلگاه هر کدام در حجره ای از #قصر هایی که از خشت های طلا و نقره ساخته بودند منزل نمودیم. ظرافت #اثاثیه منزل چشمها را خیره و عقلها را حیران میساخت و خدمه ای که داشت بسیار خوش صورت و خوش اندام و خوش #لباس و در اطراف برای خدمتگزاری در گردش و طواف بودند...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
#منبرمجازی حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام
منبر مجازی حاج یاسر طاهری
🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
هدایت شده از منبر مجازی حاج یاسر طاهری
🌏 #آن_سوی_مرگ
قسمت هجدهم
🔻سیاهان از راه رسیدند. بعضی به صاحبشان #حمله میکردند که از راه بیرون روند و بعضی وانمود میکردند زمین کنار راه خشک است و من میدیدم #سواره سیاهان که از کنار راه میرفتند؛ زمین به طوری خشک بود که جای سم اسبهاشان هم پیدا نمیشد، حتی #انسان میل میکرد که از زیادت لجنِ میان راه از کنار راه برود اما بخاطر توصیه هادی ملتزم بودم در همان #وسط راه بمانم.
🔻#افسار اسبها را محکم داشتم که مبادا از راه بیرون روند. و میدیدم بعضی از #مسافرین بوسیله سیاهان از راه بیرون رفتند و تا #گردن به لجنها و باتلاق فرو می رفتند به طوری که مشکل بود بیرون بیایند و اگر کسی هم به زحمت بیرون میامد، بدنش #آلوده به لجن های سیاه بود. و پس از دقیقهای لجن ها گوشت بدنشان را آب میکرد و از داغی و #حرارت به زمین میریخت و معلوم میشد که این لجن نیست بلکه همچون قلیاب و #قیر است.
🔻با وحشت می گفتم: الحمد الله که دچار عذاب آنها نشدم و میشنیدم که مسافرین به آواز بلند #تشکر میکنند. من به هادی گفتم: گفته پیغمبر است که اگر #مبتلا را دیدی آهسته شکر حق گوی که او نشنود و دلش نسوزد.
🔻هادی گفت: آن حکم #دنیا بود که اهل لا اله الا الله در ظاهر محترم بودند ولی در اینجا که روز جزا و سزا است باید #بلند تشکر نمود که افسوس و غصه آن مبتلایان #بیشتر شود! و کلیه آنچه #پنهان بوده تدریجاً ظاهر و روشن گردد، گویا از تاریکی به روشنایی و از کوری به بینایی و از خواب به بیداری میرویم. دنیا ظلمتکده و پژمرده است.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب#منبرمجازی حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام
@menbarmajazyhajyasertaheri