#یادواره
همه غصههای مومنین برطرف میشود، آنگاه که چشمشان به جمال مولایشان امیرالمومنین علیه السلام روشن میشود.
چنان روح و راحتیای احساس میکنند که در دل میگویند: مولاجان! کاش زودتر آمده بودیم.
#استاد_سید_علی_نجفی
@msaliagha
#سر_حلقه_محبین
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که سر حلقه این سلسله نورانی محبین بود، حال دل خود را فرمود.
فرمود: حبب الی الصلاه؛ نماز محبوب دل من است.
چقدر؟
فرمود گرسنه شدی؟ تشنه شدی؟ چقدر آدم گرسنه به غذا و تشنه به آب نیاز دارد؟
فرمود حال من اینطور است: گرسنه وقتی غذا خورد سیر میشود؛ تشنه وقتی آب خورد سیراب میشود؛ اما من از نماز سیر نمیشوم.
لذا اینقدر روی پاهای مبارک ایستاده بود که پا ورم کرده بود. از سر شب تا صبح می ایستاد.
گاهی وقتها از شوق سر پنجه پا میایستاد؛ گاهی ساعت ها بر سر پنجه میایستاد در مقابل خدا؛ انگشت له میشد، پا باد می کرد.
قرآن نازل شد: طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی، رسول ما! ما قرآن را نفرستادیم که تو خود را این همه به مشقت بیندازی.
قدری ترخیص کن خود را! پاها از بین رفت، قدری مدارا کن.
به ما باید بگویند دو رکعت نماز مستحبی هم بخوان. سر که سجده می گذاری عجله نکن، زود بر ندار.
ولی او که سر به سجده می گذاشت بر نمی داشت. بدن کوبیده شد؛ ولی نمی فهمید، برای اینکه لذت می برد.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_۸۷
@msaliagha
#ویژگی_رسول_الله
#ویژگی_برادران_رسول_الله
برادر رسول کسی است که خدا را به خدا بشناسد، و رسول را هم به خدا بشناسد.
پیغمبر صلی الله علیه و آله هم همینطور بودند. خدا را به خدا می شناختند و خودشان را به خدا.
وقتی از ایشان سوال شد: آقا! شما خدا را به چه شناختید؟
فرمودند: من خودم را به خدا شناختم. همه چیز را به خدا شناختم. نه اینکه خدا را به چیزی بشناسم.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_سرالصلوة
@msaliagha
#مشکات_اعظم
چرا پیغمبر صلی الله علیه و آله را مشکات می گویند؟...
اگر کسی بتواند سرش را ببرد درون مشکات، درون مشکات نور یکپارچه است. اما از بیرون، مشکات مشبک است و نور بریده بریده است.
اگر آن بریده بریدگی نبود اسلام پیش نمی رفت.
اگر پیغمبر می خواست نور را یکپارچه بیان کند، نمی پذیرفتند.
پیغمبر خیلی تحمل داشت...
ماموریتش هم همین بود.
لذا انوار را جوری صادر می کرد که این پوست بماند. این پوست ها باید بماند تا این مغز ها رشد کند.
لذا وجود مبارکش مشکات بود. یعنی هم تنویر می کرد، هم سایه داشت.
#استاد_سید_علی_نجفی
#آیه_نور، ص ۶۴-۶۶
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
قال امیرالمومنین علیه صلوات المصلین: عظم الخالق فی انفسهم و صغر ما دونه فی اعینهم
یکی دیگر از صفات متقین مولا میفرماید این است که: عظیم جلوه کرد خدا در نفس آنها، نتیجهاش این شد که غیر خدا صغیر و کوچک و بیمقدار شد در نظرشان.
این هم یکی از صفات بسیار مهم است. اینها یک حالاتی است که تصنع برنمیدارد، اینها حقایق است، اینها حالات روحی متقین است.
منتهای عِظَم ذات را کسی نمیتواند درک کند؛ همانطور که منتهای هر صفتی از ذات الهی را نمیشود درک کرد.
حتی پیغمبر اکرم که اشرف خلق من الاولین و الآخرین، و اعلم مَن فی الوجود است، فرمود: ما عرفناک حق معرفتک، انت کما اثنیت علی نفسک، خدایا تو خودت میتوانی خودت را ثنا بگویی، ما تو را به حق معرفت هرگز نشناختیم.
برای اینکه ما نسبت به وجود تو هیچ چیز نیستیم. هیچ نسبتی بین خلق و خالق نیست که انسان بتواند بگوید خلق نسبتش با خالق، ولو اشرف خلق باشد، نسبت یک به صد میلیون، یا یک به بینهایت است. باید بگوییم نسبت صفر به بینهایت؛ چنین نسبتی است بین خلق و خالق.
اقلا انسان آنقدر به عِظَم و بزرگی خدا را بشناسد که هیچ خلقی و موجودی در چشم او نتواند حریم پیدا کند و عظیم جلوه کند؛ این لااقلش است.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
قرآن میفرماید: ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ، قدر خدا را ندانستند آنهایی که خیال کردند قضیه این است: وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ، سماوات مطوی و پیچیده شده است به دست او. اگر همین را بگویید یا هر صفتی را شما بیانکنید و خیال کنید این منتهای عظمت ذات است، بسیار کوچک فرض کردید.
لذا امام صادق در توصیف "الله اکبر" فرمود: الله اکبر من یوصف؛ خدا بزرگتر است از اینکه توصیف شود. حق توصیف نمیشود. هر جوری که شما خدا را توصیف کنید، خدا فوق آن است. توصیف کننده هر که میخواهد باشد.
گفت:
که خاصان در این ره فَرَس راندهاند
به لااحصی از تک فروماندهاند
در این ورطه کشتی فروشد هزار
که پیدا نشد تختهای بر کنار
فرمود: اذا بلغ الکلام الی الله فامسکوا؛ وقتی کلام به ذات حق رسید سکوت کنید، و اصلا به خود اجازه ندهید که در کنه ذات فکر کنید. برای اینکه آنجا راهی نیست.
هرگز موجود محاط به محیط خودش نمی تواند احاطه پیدا کند، این محال است.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
ما عظمت خلق خدا را نمیتوانیم تصور کنیم (چه رسد به عظمت خدا).
در عظمت ذات فکر کردن فایدهای ندارد.
اینقدر باید فکر کرد و دانست که لااقل موجودی دیگر نتواند در چشم انسان، در مقابل خدا عرض اندام کند.
مخصوصا با این توصیف که موجودات اصلا در عرض خدا نیستند که انسان خدا را بزرگ و اينها را کوچک بپندارد.
اگر امیرالمومنین میفرماید: صغر ما دونه فی انفسهم، معنایش واقعا این نیست که خدا بزرگ است و اینها کوچکاند. معنایش آن کوچکی حقیقی است که منتهای نابودی صرف است.
انسان در عالم، ابتدا موجودات و قدرتهایی را میبیند و قائل میشود به اینکه خدا آنها را سبب قرار داده، خدا به آنها قدرت داده، خدا به آنها وجود داده است؛ موحد متوسط اینطوری فکر میکند.
ولی اگر خدا عنایت کند، کم کم به اینجا میرسد که می بیند اینها هیچ کدام وجود ندارند چه برسد به قدرت.
ماهیت موجودات که خدا به آنها وجود داده، در نظر عارف (اینطوری است که) لم یشم رائحه الوجود، رایحه وجود را استشمام نکردند، چه برسد به اینکه وجود داشته باشند.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: در جنگ، خضر را دیدم که به من ذکری آموخت که آن ذکر مرا پیروز کرد.
البته بارها عرض شده اگر امیرالمومنین علیه السلام یا امام دیگری، فرمود جبرئیل یا پیغمبری یا ولیای، چیزی به ما آموخت، کسی خیال نکند که آن شخص استاد است و اینها شاگرد!
معنایش این است که از باغ علم ما گلی چید و به خود ما هدیه کرد. والا حضرت رسما فرمود: روح القدس ذاق من حدائقنا الباکوره، روح القدس که خلقی اعظم از جبرئیل است، از حدائق و باغهای علم ما میوه کالی چشیده است. چطور کسی می تواند چیزی تعلیمشان کند؟!!...
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
دعای کمیل را امیرالمومنین علیه السلام فرمود خضر به من آموخت، یا این ذکر را فرمود خضر به من آموخت:
یا هو، یا من لا هو الاهو، اغفرلی فانصرنی علی القوم الکافرین؛ ای او، ای کسی که اویی و وجودی در عالم نیست مگر تو، مرا ببخش و مرا بر قوم کافرون پیروز کن.
فرمود: وقتی این ذکر را گفتم پیروز شدم.
نظرم هست استادمان آقای شفیعی میفرمود: کسی این ذکر را از پیش خود نگوید. این از اذکاری است که تکرارش، از سنگینی آدم را دیوانه میکند.
اذکار هر کدام اثری دارد و هر ذکری درخور حال کسی است. میفرمود: این ذکر در خور حال کسی نیست.
یا من لا هو ألا هو، ای کسی که هویتی در عالم نیست مگر اینکه هویت تو را می بینیم؛
و جایی در عالم نیست مگر اینکه وقتی نگاه می کنیم تو را میبینیم؛
و هیچ صاحب وجودی در عالم نیست مگر اینکه وقتی دقت میکنیم میبینیم آن وجود مال توست.
مغربی میگوید:
عیان به صورت یار و نهان به صورت اغیار یار پیدا شد
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
ملاحظه این عظمت حریمی برای دیگران نمیگذارد. گفت: غیرتش غیر در میان نگذاشت
آن عارف اصفهانی، هاتف، اشعار نورانیای دارد و ترجیعبند (معروفی) که ترجیع آن این است:
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله ألا هو
نه اینکه هیچ خدایی نیست جز او؛ اصلا هیچ نیست جز او.
عارفی از دنیا میرفت. شاگردانش تلقین لا اله الا الله به او میکردند. او نمیگفت. شاگردان خیلی متاثر و ناراحت شده بودند که نکند این عارف عاقبتنابخیر شده باشد!
بعد اتفاقا خوب شد، از او پرسیدند: استاد! چرا این ذکر را نمیگفتی؟ گفت: برای اینکه من غیر از او چیزی نمیدیدم که نفی کنم.
لا اله الا الله یک نفی است و یک اثبات: هیچ الهی نیست مگر الله.
وقتی من غیر او چیزی نمیدیدم چه را نفی کنم؟!
نفی کردن فرع دیدن است: غیر خدا را ببینم و نفی کنم.
آن عارف که میگوید:
رسد به مرتبهای خواجه پایه توحید
که عین شرک بود لا اله الا الله
همین را میخواهد بگوید. یعنی دیگر اغیار را نمیبیند که از آنها نفی وجود کند.
وقتی صاحب وجودی را ببیند، میگوید این وجود مال خودش نیست مال خداست.
اما این، صاحب وجود را دیگر نمیبیند، محو شده. مانند نور ستاره ها در روز که محو میشود در نور خورشید؛ نور وجود موجودات محو میشود آنگاه که خود صاحب نور در دل طلوع کند.
چون خورشید نبود بخشی از نور خورشید که به این انجم تابیده بود، در شب به صورت نورهای جدا مشخص میشد. اما حالا که خورشید خودش طلوع کرد دیگر مهلتی نمیگذارد که آنها خودشان را نشان بدهند.
(عارف) هم همه موجودات را اینجور میبیند، هم خودش را.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
گفت:
در حضرت جانان سخن از خویش مگویید
قدری نبود در بر خورشید سها را
از درد منالید که مردان ره عشق
با درد بسازند و نخواهند دوا را
اگر این نور در چشم جانمان به فضل امیرالمومنین طلوع کند و یک بار هم شده با این نور نگاه کنیم،
آن وقت حساب همه چیز دستمان میآید،
آن وقت کارهای اولیای خدا را میتوانیم بفهمیم،
میتوانیم بفهمیم که اینها چرا اینقدر آرام بودند.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
مغربی این عارف بزرگ خیلی کلمات نورانیای دارد، مرحوم فیض او را تعریف میکند، میگوید:
قاسم الانوار گر کم گفت راز
مغربی بسیار میگوید سخن
خیلی مغربی بزرگوار بوده و خیلی هم ارادت به اهل بیت داشته.
در اول کتابش در ارادت به اهل بیت میگوید:
الکون صفاتکم و انتم ذات
والشمس لنور وجهکم مرآت
تمام موجودات عالم پیش وجود شما مثل صفات و عَرَض میمانند در مقابل ذات، و خورشید آیینه نور وجه شماست.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
#خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
مغربی در اول کتاب اشعار عارفانهاش میگوید:
بیا در بحر و دریا شو رها کن این من و ما را
که تا دریا نگردی تو ندانی عین دریا را
هنوز از فرقه فرقی برون از زمره رمزی
اگر از یکدگر فرقی کنی اسم و مسما را
اگر امواج دریا را به جز دریا نمی بینی
یقین دانم که نتوانی مسما دید اسما را
میگوید موجودات موجاند، موج حسابش با آب دریا چیست؟ موج چه چیزی اضافهتر دارد؟ اگر آب دریا را از موج بگیرند، برای موج چه میماند؟
تمام عالم را به صورت موج تشبیه میکند که اینها امواجاند. دیدههایی که نفوذ ندارد و فقط سطح را میبیند، امواج میبینند، اما آنهایی که در بحر توحید آمدند (چیز دیگری میبینند).
میگوید بیا در بحر توحید وارد بشو، تا در تو متحقق بشود صفات الهی و واقعا در دلت توحید جا بیفتد. اول بایدخودت را نبینی، بعد سایرین را نمیبینی.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
@msaliagha
@msaliagha.motaqin.azoma.1.mp3
1.22M
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
اگر بر نفس خود غالب بشویم، همه جا غالب خواهیم شد. ...
اگر نفوذ خدا را در خودتان ندیدید، در عالم هم نخواهید دید.
اگر نور توحید آنقدر در دلت قوی نشده که خودت را فراموش کنی، سایر موجودات و سایر قدرت ها را هم خواهی دید.
اگر خدادعنایت کند و نور توحید آنقدر قوی شود به اندازه ای که خودت را نبینی این دیگر کافی است، آن وقت است که دیگر هیچ موجودی را در عالم نمیبینی....
اگر او جلوه نکرد، آن وقت است که باید ارباب متفرقه را تحمل کنی....
اگر در مقابل خدا سر فرود آوردید به حقيقت، دیگر نیاز ندارید در مقابل کس دیگری سر فرود بیاورید.
زمان: ۲ دقیقه و ۳۲ ثانیه
@msaliagha
@msaliagha.motaqin..azoma.2.mp3
1.56M
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_خطبه_متقین
#عظم_الخالق_فی_اعینهم
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به یکی از اصحاب فرمود: خدا را میشناسی؟ گفت: بله. فرمود: دیگر نیاری نداری کس (دیگری) را بشناسی. بعد فرمود: خدا تو را میشناسد؟ گفت: بله. فرمود: دیگر نیاز ندارید کس (دیگری) تو وا بشناسد.
این نیازهایی که ما صبح تا شب می بینیم و اعتباراتی که در دلمان باز شده برای غیر خدا مال موضعهای تاریک دلمان است. خدا میداند چقدرش تاریک است! در امتحانات معلوم میشود. خدا به ما رحم کند.
عند تقلب الاحوال یعرف الرجال؛ در زیر و رو شدن احوال آدم شناخته میشود....
تمام این تاریکیها بعد برای ما مشکلات ایجاد میکند. ....
سیدالشهدا علیه السلام میفرماید: مولای من! علمت باختلاف الاثار وتنقلات الاطوار ان مرادك مني ان تتعرف الى في كل شئ حتى لا اجهلك في شئ؛
این تحولاتی که در دنیا پیش میآوری من میداتم برای چه پیش میآوری، یک روز غنی میکنی، یک روز فقیر میکنی، یک روز مریض میکنی، یک روز صحیح میکنی...... این تحولات مال این است که خودت را به من معرفی کنی در هر جریانی...
زمان: ۳ دقیقه و ۱۴ ثانیه
@msaliagha
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
و کن انیسی فی وحشتی.
مولای من! انیس من باش در تنهاییام.
خداوند تبارک و تعالی "انیس من لا انیس له" است. به این معنا که مادامی که انسان به چیزی انس دارد نمیتواند انس به او (خدا) را پیدا کند.
برای اینکه او غیر از اشیا است؛ غیر از خلق است؛ و انس با خلق تناسبی با انس با خدا ندارد.
قرآن میفرماید: سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم؛ ما آیاتمان را در آفاق و انفس نشان میدهیم،
ولی: أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ، آیا این کافی نیست که خدا بر هر شیای شهید است.
شهید اینجا به معنای مشهود است. یعنی: أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مشهودا، او بر هر چیزی، بالاتر از هر چیزی، مشهود است.
این است که خلق حجاب او هستند. برای اینکه اگر خدا را بخواهند در خلق پیدا کنند نمیشود. به هیچ وجه راهی نیست. او بر هر چیزی مشهود است.
تا این دل بالا نیاید و (خدای) محیط به اشیا را نبیند، نس بالله پیدا نمیکند.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagha
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
درجات ضعیف انس بالله از کم شروع میشود، از اذکار در نماز و در عبادت. اینها راههایی است که برای انسان انس بالله را ایجاد میکند.
ولی نهایت انس آن وقتی است که : لا انیس له؛ انیسی برای او از خلق نباشد. یعنی دلش از افق خلق بالاتر رفته باشد، و اینها او را آرام نکند. و انس به کسی نداشته باشد.
آن وقت است که موقع این میرسد که انس بالله پیدا کند.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagha
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
کن انیسی فی وحشتی، در وحشت تنهایی من انیس من باش.
این علامت این است که تا این وحشت ایجاد نشود، آن انس ایجاد نمیشود که : من آنس بالله استوحش من الخلق، کسی که آنس بالله دارد وحشت از خلق هم دارد!
یعنی کسی که وحشت از خلق دارد انس بالله میتواند پیدا کند.
در روایت دارد: مومن مستوحش من اوثق اخوانه. اوثق اخوان مومن، حتما مومنین هستند، چطور است که مستوحش است از اوثق اخوان خودش؟!
برای اینکه همان چیزی که از آن پرهیز میکند و برای او خطرناک است، همان را اوثق اخوان به سرش میآورند!
و آن این است که او را متوجه عالم خلق میکنند.
ولو اینکه حرفهای نورانی میزنند، لکن از آن بیرنگی مطلق او را به رنگ میآورند. از آن بیخودی محو بودن در جمال حضرت حق جل و علا، او را به "خود" میآورند. از این وحشت دارد.
او را مخاطب قرار میدهند و او ناچار است آنها را مراعات کند.
و اینها همه باعث میشود که مستوحش باشد، فراری باشد و احساس انس نکند.
چرا که آنها باعث میشوند انس او به الله کم شود.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagha
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
گرچه در خدا، یاران مفید هستند، و قرآن هم میفرماید:
"قل انما اعظکم بواحده آن تقوموا لله مثنی"،
مثنی یعنی کمک به هم (بکنید)؛
اما بعد میفرماید: "و فرادی".
نمیفرماید: فرادی و مثنی، ظاهرا "مثنی" آسانتر است، ولی "فرادی" مطلب بعد است.
برای اینکه توجهات عرضی، از توجه به بالای انسان میکاهد.
اگر این باز بشود بر دل :
هزاران در از خلق بر خود ببندی
گرت باز باشد دری آسمانی
اگر ملکوت عالم را خدا به تو نشان دهد یک مرتبه از انس بالله است - مرتبه پایین و مرتبه متوسط آن است - : سبحان الذی بیده ملکوت کل شیء.
در سوره یس که روایت دارد این سوره قلب قرآن است، علامه طباطبایی رحمة الله علیه میفرماید این مال آیه آخر این سوره است: فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء و الیه ترجعون؛ منزه است آن کسی که ملکوت هر چیزی به دست اوست و به سوی او بازمیگردید.
ملکوت کل شیء را نشان میدهند که: و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض و لیکن من المؤمنین، ملکوت آسمان و زمین را به ابراهيم نشان میدادیم که از مؤمنین باشد.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagha
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
برای انس، مومن خیلی چیزها دارد. با در و دیوار عالم میتواند انس بگیرد، ولی با انسانهایی که همتراز او هستند کمتر میتواند انس بگیرد.
چرا؟ برای اینکه آنها به این علت که در تراز او نیستند، او را محجوب نمیکنند و توان این را ندارند، توانشان کمتر است.
ولی انسانها میتوانند انسان را زود غافل کنند. انسانها برای همدیگر خطرناکند.
فرمود: فرار المؤمن من الجاهل کفراره من الاسد. فرار مومن از جاهل مانند فرار شخص است از شیر.
جاهل رتبه و مرتبه دارد، در هر مرتبهای که از او پایینتر است، جاهل حساب میشود نسبت به او.
انسان حشر و نشر ممکن است داشته باشد منتها انس ندارد. انس آن است که انسان تکیهگاهش باشد.
"آنس بالله".
آن انس شیرین را چشیده که او را هر موجود و در همه جا می بیند،
و همه موجودات عالم را زنده به او میبیند.
در و دیوار و موجودات آسمان و زمین را همه را زنده به او میبیند.
و همه اینها را وجه حق میبیند.
و همه اینها را مظاهر او می بیند.
اینها باعث میشود از انس به خلق بینیاز بشود.
و علاوه بر بینیازی، مستوحش هم هست.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagh
#مناجات_مریدین
#کن_انیسی
در روایت دارد حضرت داوود اوصاف این اولیا را که از حضرت حق جل و علا شنید، گفت: خدایا این اوصافی که از اينها گفتی آیا مصادیقی هم دارد الان؟
خداوند فرمود: بله، الان هم هستند.
داوود خیلی مشتاق شد آنها را ببیند. عرض کرد: خدایا میشود من اینها را ببینم.
خداوند تبارک و تعالی آنها را در کوهستانهای لبنان معرفی کرد.
داوود علیه السلام گشت و آنها را پیدا کرد. دید چند نفری هستند کنار چشمهای نشستهاند و همه ساکت. چشمهایشان در آب خیره شده و دلهایشان معلوم نیست کجاست. ابدانشان کنار چشمه جمعند ولی نه حرفی و نه سخنی.
به آنها نزدیک شد. یکی از آنها متوجه شد و به بقیه دوستان اطلاع داد که مزاحمی آمده. برخاستند و پراکنده شدند.
داوود علیه السلام دید دارند میروند. صدا زد بایستید: من رسول رب شما هستم. وقتی گفت ربکم، ایستادند. داوود سلام خدا را به آنها ابلاغ کرد و گفت: خدا میفرماید چرا ازمن حاجت نمیخواهید.
اولا خیلی شرمنده شدند از اینکه خدا ما را لایق دانست و مورد خطاب قرار داد.
و بعد هم به تعبیرهای مختلفی همه حاجتشان این بود که خدایا کلا اغیار را از چشم ما ببر.
خداوند به داوود فرمود: اگر اینطور که میخواهند بشود این جمع چند نفریشان هم از هم میپاشد. دیگر توان تحمل همدیگر را نخواهند داشت و اگر آن را بخواهند باید فرادی بشوند.
این جمع چند نفری از هم پاشیده شدند.
تجلی قهاریت حضرت حق است در نهایت که هر چیزی را دیگر نفی میکند و از دل بیرون میکند و همه چیز در نظر او فانی میشود.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_المریدین
@msaliagha
#که_می_تواند_بفهمد
که می تواند این را بفهمد که مقابل چشمان امیرالمومنین علیه السلام آن قدر به بازوی زهرا زدند که دست زهرا از کمر آقا جدا شد، دست بی حس شد و این منظره امیرالمومنین را می کشت.
#استاد_سید_علی_نجفی
#کامی_از_نام_۲_ ۱۱۲
@msaliagha
#خانه_امن_خدا
خانهای که خانه امن خداست و باید هر موجودی که به اینجا میرسید در امان باشد، امنیت از آن گرفته شد و در خانه آتش زده شد.
مرغان آشیانه خانه امیرالمومنین علیه السلام پریشان شدند.
معلوم است که مادر وقتی پریشان شد، همه پریشان می شوند.
#استاد_سید_علی_نجفی
#کامی_از_نام_۲_۱۶۶
@msaliagha
#نکند_عمر_علی_دراز_شود
سر قبر زهرا که آمد، این کوه صبر و وقار و سکینه گفت:
ابکی مخافه آن تطول حياتي
زهرا جان! یک چیز مرا وحشت زده کرده و آن خوف این است که نکند بعد از مرگ تو عمر علی دراز بشود.
چگونه خانه روم جای خالیات بینم
ز جای خیز مقامات عالیات بینم
#استاد_سید_علی_نجفی
@msaliagha