🕊🖤انس بن حارث کاهلی
🕊🍃انس در کربلا مأموریت یافت تا پیام امام حسین (علیهالسلام) ر ا به عمر سعد برساند و به او اندرز دهد، شاید به خود آید. هنگام رسیدن نزد عمر سعد سلام نکرد؛ و او پرسید چرا سلام نکردی؟ آیا ما را کافر و منکر خدا پنداشته ای؟! گفت: چگونه منکر خدا و پیامبر نیستی و حال آن که برای ریختن خون فرزند پیامبر دامن همّت به کمر بسته ای! عمر سعد لختی سر به زیر افکند و آن گاه گفت: به خدا سوگند می دانم که کشنده این گروه در دوزخ است ولی فرمان عبیدالله باید اطاعت شود. [۴۱]
انس در روز عاشورا همچون دیگر یاران امام حسین (علیهالسلام) پس از کسب اجازه از محضر آن حضرت در حالی که با بستن شالی بر کمر، قامتش را راست نگه داشته و ابروان سفیدش- که بر اثر کهنسالی بر چشمانش افتاده بود- با پیشانی بندبسته بود، (همین مطلب به جابر بن عروه غفاری نیز نسبت داده شده است) عازم میدان جنگ شد. با مشاهده حالت او اشک امام حسین (علیهالسلام) سرازیر گشت و فرمود: خدای از تو قبول کند، ای پیرمرد.
#محرم
#شهید_کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#انس_بن_حارث_کاهلی
👇👇👇👇
@msq_abolfazl