حالا با دادن این وام همه خیالشان راحت است که تولید ضربه نمیخورد، اما سؤال این است، با وجود اقتصاد پولی آیا تولیدکننده همه وام را به خط تولید میبرد یا وسوسه میشود بخشی از آن را به سکه، زمین و ارز تبدیل کند؟ عقلانیت اقتصادی او در چنین شرایطی چه دستوری به او میدهد؟ به علاوه مگر این تولیدکننده قبلاً بخشی از نقدینگی خود را به داراییهای غیرمولد تبدیل نکرده بود؟ اگر به دنبال رونق تولید بود، چرا آن داراییها را تبدیل به سرمایه نکرده و به دنبال وام آمده است؟
پس حتی در چنین شرایطی، وامهای تولیدی نیز به سرمنزل مقصود نمیرسند و به بازار پولی و سفتهبازی دامن میزنند.
📌حالا برگردیم به اصل ماجرا. در چنین شرایط پیچیدهای چه باید کرد؟ دولت محترم تمام تلاش خود را برای کاهش عرضه نقدینگی انجام داده یا در حال انجام دادن است؛ اما کاهش عرضه تا زمانی که طرف تقاضا تغییر نکند، مشکل را حل نمیکند. اگر عرضه پول کاهش یابد، ولی همچنان تقاضای پول برای معاملات سوداگرایانه غیرمولد وجود داشته باشد، عطش بازار نه تنها کاهش نمییابد بلکه بیشتر میشود. اینجاست که دولت و مجلس باید فکری کنند. چگونه میتوانند طرف تقاضای پول برای معاملات سوداگرایانه را کنترل کنند و کاهش دهند؟ 💠به زبان سادهتر دولت و مجلس باید چه کاری انجام دهند که یک فعال اقتصادی به این نتیجه برسد تزریق پول به بازارهای غیرمولد به سود او نخواهد بود و بهتر است پولش را به سمت تولید ببرد تا سود کند.
💠دولت و مجلس باید با شیبی ملایم و زمانبندی مناسب، با استفاده از ابزارهای مالیاتی راه را بر اقتصاد سوداگرایانه ببندند. به طور مثال مالیاتبستن بر خانههای سوم به بعد، باعث میشود یک فعال اقتصادی دارای سرمایه از فکر خرید خانههای بیشتر منصرف شود و بخواهد به سمت سرمایهگذاری روی بازار سکه برود، اما میبیند در این بازار هم به دلیل قوانین مالیاتی، امکان سود کردن فراتر از فعالیتهای واقعی اقتصادی وجود ندارد. او وقتی در بازارهای سوداگرایانه میچرخد و میبیند به فعالیتی پربازده نمیرسد، از سرمایهگذاری در این زمینه منصرف میشود و نتیجه میگیرد که بهتر است پولش را در بانک سپردهگذاری کند، اما متوجه میشود سود بانکی مثل سالهای گذشته ۳۰درصد و ۴۰درصد نیست و بسیار کمتر از سود فعالیتهای تولیدی است. تولیدکنندهها هم که هوش اقتصادیشان به آنها گفته بود زمین و سکه بخرند، کمکم با فروش زمین و سکه سرمایهها را به سمت تولید میآورند، بدون آنکه نیاز باشد دولت به آنها وام دهد یا وامهای دولتی را صرف خرید زمین و سکه کنند. تازه معافیتهای مالیاتی تولید میتواند مشوق بیشتری برای حرکت به سمت تولید فراهم کند، البته مشخص است که این مسئله همه ماجرای اقتصاد نیست، اما یکی از مهمترین ماجراهای اقتصاد خواهد بود.
چنین رویکردی از سوی دولت و مجلس، رویکردی منطقی در اقتصاد است. بسیاری از کشورهای پیشرفته با همین روش اقتصاد خود را ساماندهی کردهاند. اساساً چنین آزادی اقتصادی در ناحیه سوداگری که در ایران حاکم است، در کمتر کشوری از کشورهای پیشرفته لیبرالیستی جریان دارد و به قول معروف در این زمینه کاتولیکتر از پاپ شدهایم.
🔻برای حرکت در مسیر بالا چند مسئله ضروری و حیاتی است:
1⃣نخست آنکه #تیم_رسانهای قوی لازم است تا به مردم آگاهی دهد این مسیر در بلندمدت به سود همه خواهد بود، خصوصاً به سود طبقه ضعیف جامعه. مسکن، سکه و ارز از کالاهای تجاری خارج میشوند و قدرت خرید افراد افزایش پیدا میکند. این نوع مالیات هدفش طبقههای ضعیف یا با درآمد متوسط نیست. باید با مردم سخن گفت و حرف زد و آنها را از انتظارات تورمی غیرمنطبق با واقع بازداشت.
2⃣ دوم و مهمتر آنکه باید رنگ مجلس در این دوره، یک #رنگ_اقتصادی باشد. مجلس باید بداند مهمترین مشکل فعلی کشور ما، اقتصادی است. اگر برآیند کلی مجلس و صدایی که از آن بیرون میآید، اقتصادی باشد، آلارم خوبی به مردم و فعالان اقتصادی خواهد داد و ریلگذاری اقتصادی کمهزینهتر خواهد بود. این رویکرد در سخنرانیها و نامگذاریهای متعدد مقام معظم رهبری نیز مشهود است. اگر هر صدایی غیر از صدای اقتصاد از مجموع فعالیتها و اختلافنظرهای مجلس در کشور طنینانداز شود، دستاوردهای مجلس در هیچ زمینهای حتی فرهنگی نیز امیدبخش نخواهد بود.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید