🔰سوسیالیسم یا کمونیسم؟(فرسته اول)
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #محمدی
از سختی های یادگیری علوم و یا تفهیم و تفاهم در حوزه ی یک علم، فهم تفاوت ها و شاخصه های اصطلاحات متشابه آن علم است که گاه عدم تشخیص این تمایزها فرآیند پژوهش در آن علم را منحرف می سازد.در فلسفه سیاست و شناخت مکاتب سیاسی دو واژه سوسیالیسم و کمونیسم اغلب در میان عامه مردم و نوآموزان محل اشتباه واقع می شود و فراوان به جای یکدیگر استعمال می شوند. از این رو شناخت این دو مکتب و ایده¬های اصلی آنها روشن کننده بسیاری از تاریکی هاست.اما آن چه سبب شده که میان این دو ایدئولوژی اشتباه هایی صورت گیرد، نقاط مشترک متعددی است از جمله:
1. مخالفت با نظام سرمایه داری و مالکیت خصوصی
2.دفاع از مالکیت عمومی و اشتراکی
3.نسبت دادن مشکلات اجتماعی و اقتصادی به نظام سرمایه¬داری و بازار آزاد
4.حمایت و طرفداری از طبقه کارگر
5.مخالف نظام طبقاتی
برای شناخت این دو مکتب ابتدا سوسیالیسم را شرح داده و بعد به تبیین کمونیسم پرداخته خواهد شد.
سوسیالیسم(Socialism)
سوسیالیسم از ریشه لاتینی سُکیوس (Socius) به معنی همراه و شریک یا از واژه ی «سوسیال» (Social) به معنای اجتماعی گرفته شدهاست و معادل و ترجمه آن را باید جماعت گرایی یا جامعه گرایی دانست.برخی ریشه سوسیالیسم(جامعه اشتراکی) را به مزدک بامدادان(531 میلادی) کنشگر اجتماعی مذهبی زمان ساسانیان نسبت داده اند و او را اولین سوسیالیست قلمداد کرده اند.عده ای دیگر افلاطون(347 قبل از میلاد) و نظریه ی «مدینه فاضله»( Utopia) را آغاز تفکرات سوسیالیستی معرفی کرده اند. او مدینه فاضله را جامعهای ایدهآلی معرفی میکند که مرکز ثقل آن عدالت اجتماعی است. اما کارل مارکس تمامی سوسیالیست های قبل از خود را معتقد به «سوسیالیسم تخیلی» می داند. به عقیده مارکس سوسیالیسم تخیلی صرفا بر پایه ی احساسات و بدون تحلیل علمی از پدیده های اقتصادی و اجتماعی ارائه می شد و همچنین مارکس معتقد بود که این دسته از جمله تامس مور(1535میلادی) راهکاری برای حل مشکلات اقتصادی برخاسته از مالکیت خصوصی ندارند. اما فارغ از ریشه یابی سوسیالیسم که حتی برخی به جناب ابوذر غفاری هم آن را نسبت داده اند باید آغاز سوسیالیسم را در اواخر قرن هجدهم یا اوایل قرن نوزدهم و بعد از انقلاب صنعتی دانست. مدتی بعد از انقلاب صنعتی و فشار روز افزون بر طبقه کارگر و تقسیم نابرابر سود میان افراد جامعه گروهی شعاری را سر دادند که در ادامه به یکی از اصلی ترین شعارهای سوسیالیسم تبدیل شد.آنها هنگامی که مشاهده کردند در جامعه بیشترین کار و فعالیت برای طبقه کارگر است اما بر خلاف میزان کار و فشار کم ترین سود به کارگرها می رسد به دنبال این شعار حرکت کردند:
«هر کس به اندازه توانش کار کند، و هرکس به میزان کارش سود ببرد»
ادامه دارد...
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰سوسیالیسم یا کمونیسم؟(فرسته دوم)
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #محمدی
🖇لینک فرسته اول: https://eitaa.com/mstdnjthd/263
با گسترش یافتن شعارهای سوسیالیستی و افزایش روز افزون طرف داران آن، احزاب و گروه های مختلفی به دنبال تحقق بخشیدن به این فلسفه و تفکر به شیوه و روش خود بودند. یکی از این گروه ها که شاید افراطی ترین آنها به حساب می آمد حزب کمونیست بود که در مدتی نه چندان طولانی،اصلی ترین شاخه ی سوسیالیسم را شکل داده و رفته رفته قدرت خود را افزایش دادند. سوسیالیسم مالکیت خصوصی را یکی از عوامل مشکلات به وجود آمده می دانست اما در تفکر کمونیسم مالکیت خصوصی ریشه اصلی تمامی مشکلات بود،لذا از ابتدا اصلی ترین هدف کمونیست ها از بین بردن مالکیت خصوصی و رسیدن به مالکیت اشتراکی بود. آنها برای دست پیدا کردن به هدف خود در سال 1847 میلادی در لندن اتحادیه ای را به رهبری کارل شاپر تاسیس کردند به نام «اتحادیه کمونیست ها»(Communist League). کارل مارکس و فردریش انگلس که هر دو فیلسوف آلمانی بودند( تحلیل چرایی آلمانی بودن هسته اصلی کمونیست خود مجالی جداگانه می طلبد) بیانیه یا مانیفستی را برای اتحادیه کمونیست تنظیم کردند که این نوشتار به اساسنامه و رساله عملیه این گروه تبدیل شد. در این جزوه سیاسی، مارکس و انگلس انتقادات و اشکالات گروه خود به مالکیت خصوصی و نظام سرمایه داری را بیان کردند و همچنین به توصیف جامعه آرمانی کمونیستی پرداختند.اوصاف جامعه آرمانی کمونیستی سبب شد تا طبقه کارگر که در وضعیت نفرت باری زندگی می کرد،آرمان شهر خود را در این جامعه ترسیم کند و هر روز گروه های بیشتری از این طبقه به شوق رسیدن به آن به سمت این اتحادیه گرایش پیدا کند تا جایی که برخی چنان غلو و بزرگ نمایی کردند که مارکس را پیامبر از سمت خدا و مانیفست را متن مقدس او می دانستند.با مطرح شدن مارکس به عنوان اصلی ترین شخص گروه کمونیست تفکر «مارکسیسم»(Marxism) پدیدار گشت که در توضیح آن باید این گونه بیان کرد که مارکسیسم خوانش و تفسیر مارکسی از کمونیسم بود.در نتیجه اگر بخواهیم رابطه ی سوسیالیسم و کمونیسم و مارکسیم را به طور ساده بیان کنیم باید گفت:
کمونیسم شاخه ای و گروهی از سوسیالیسم است و مارکسیسم خوانش و تفسیری از کمونیسم.
ادامه دارد...
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔸نگاهی کوتاه به برخی از تعاریف پول
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #محمدی
🔰گاهی بیان ماهیت و معنای پول به قدری پیچیده میگردد که اگر از مسئولین و متصدیان اقتصادی کشور در مورد حقیقت آن سوال شود قادر به پاسخگویی نخواهند بود و یا اینکه به جای تعریف پول و بیان حقیقت آن به برخی از ویژگیها و کارکردهای آن اشاره می کنند. ماهیت پول از آن دسته مفاهیمی است که وقتی از مردم در مورد آن سوال میشود همه اینطور میگویند که : 《می دانیم پول چیست اما نمیتوانیم آن را تعریف کنیم.》
فهمیدن حقیقت و ماهیت پول نقش بسیار مهم و قابل توجهی در مسائل فقهی دارد به عنوان مثال در مسئله خلق نقدینگی و یا بیع پول به پول و یا مسئله ربا و احکام آن چیستی پول می تواند حکم مسئله را به کلی تغییر دهد.
پیچیدگی بیان ماهیت پول با توجه به اقسام آن واضح میگردد. با نظر به تاریخچه پول این نکته به دست می آید که گاهی واژه پول بر پول کالایی اطلاق میشده و گاه بر پول فلزی وگاه بر پولهای کاغذی و امروزه مورد استعمال آن اغلب پول های اعتباری میباشد و این پراکندگی اقسام، پیدا کردن جامع و حد مشترکی در میان آنها را سخت و دشوار کرده است.
اقتصاددانها تعاریف متعددی برای پول بیان کردهاند از جمله:
۱.وسیله مبادله که قابلیت شمارش داشته باشد.(یعنی بتوان با آن ارزش کالا را مشخص کرد)
۲.پول سند بدهی است.(این معنا با توجه به تاریخچه ایجاد پول کاغذی به دست آمده است و گاهی از آن تعبیر به حواله می کنند.)
۳.پول چیزی است که بتواند وظایف پول را انجام دهد.(یعنی هر چه که کارکردهای تعریف شده پول از جمله ارزش گذاری،تسهیل مبادله،تسریع مبادله،ذخیره ارزش و... را داشته باشد.)
۴.حق مالکیتی که مورد قبول عموم باشد
۵.پول مساوی با مالیت است.
و...
در آخر باید ذکر کرد که عده ای میان پول(Money) و ارز(Currency) فرق می گذارند و برای هر کدام کارکرد متفاوتی را قبول دارند.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰عدالت ارسطویی در کنکور
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #محمدی
تفکر غایت گرایانه در یونان باستان به شدت مورد توجه بوده است؛ به عنوان مثال افلاطون و ارسطو بر این باور بودند که زبانه کشیدن آتش به دلیل میل به غایت و منزل خود یعنی آسمان می باشد و سقوط سنگ را با غایت بودن زمین برای سنگ توجیه می کردند. این تفکر ارسطو در مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست او نیز رسوخ کرده است و به عنوان مثال به هنگام تعریف «عدالت» و «حق»، دانستن غایت و مقصود عمل را الزامی می داند. درک این مطلب در بیان مثالی واضح تر می شود؛ فرض کنید آهنگران ماهر از تمام دنیا جمع شوند و بهترین شمشیر تاریخ را بسازند و پس از تمام شدن ساخت آن، این سوال به وجود بیاید که حق این شمشیر چیست؟ یا اینکه اگر بخواهند عدالت را در مورد استفاده این شمشیر اجرا کنند باید این شمشیر را به چه کسی بدهند؟ آیا هر کس که پول بیشتری در عوض این شمشیر بدهد لایق تر از دیگران برای به دست آوردن آن می باشد؟یا اینکه بالاترین مقام اجتماعی سزاوار صاحب شدن این شمشیر است؟
ارسطو برای پاسخ دادن به این سوال ها ابتدا می گوید باید غایت شمشیر و غایت ساخت آن را فهمید و پس از فهم غایت، عدالت آن است که شمشیر به دست کسی داده شود که به بهترین وجه و کامل ترین وجه آن غایت را محقق سازد در نتیجه شمشیر باید به ماهرترین شمشیر باز اهدا شود.
❓یکی از سوال هایی که هر سال در ایام اعلام نتایج کنکور به وجود می آید این است که توزیع عادلانه صندلی های دانشگاه به چه نحوی باید باشد؟ آیا نتایج این چند سال اخیر که خبر از افزایش چشمگیر تقسیم اکثر جایگاه های مطلوب دانشگاه های برتر کشور در بین ثروتمندان دارد خطرناک و ناهنجار است؟ یا اینکه خود متصدیان امر و فلسفه حاکم بر تحصیل و سیر علم این چنین شیوه ای را عالمانه و عامدانه انتخاب کرده است؟
📌اگر عدالت در کنکور و پذیرش دانشگاه ها را ارسطویی نگاه کنیم باید ابتدا غایت تاسیس دانشگاه در حکومت جمهوری اسلامی مورد بحث واقع شود و پس از آن کنکور را مطابق با آن برگزار کرد.
🔸به عنوان مثال اگر هدف دانشگاه صرفا #ارتقای_سطح_علمی جامعه باشد، عدالت در کنکور آن است که به نحوی برگزار شود که افراد مستعد علم و ارتقا دهنده علم وارد دانشگاه شوند
🔹یا اگر علاوه بر غایت علمی، #غایت_مدنی نیز در پس تاسیس دانشگاه ها وجود داشته باشد علاوه بر استعداد علمی،معیار های مدنی همچون قابلیت رهبری و مدیریت، قانون پذیر بودن، متعهد به لوازم مدنیت وغیره نیز در عادلانه اجرا شدن شیوه پذیرش باید دخیل باشند.
🔸عده ای نیز امروزه نگاه دینی حداکثری افراطی به تمام مسائل دارند و با توجه به گمان نا معلوم خود تنها #معیارهای_به_ظاهر_منسوب_به_دین را شرط تحقق عدالت در پذیرش دانشگاه ها می دانند.
📊آمارهای به دست آمده از چند سال اخیر ورودی های دانشگاه در جمهوری اسلامی گواه بر این مطلب است که یا مبنایی غیر از غایت گرایی ارسطو را در عدالت توزیع صندلی های دانشگاه برگزیده اند و یا غایتی غیر از سه غایت مطرح شده (علمی، مدنی، دینی) مد نظر مسئولین امر می باشد!!!!!!!!
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3