﷽؛
👌 فقط #نماز می خواندم ...
📝 داستانی زیبا از #تأثیر مشاهده نماز خوبان در تغییر #رفتار انسان ☀️
👈 سید علی اکبر #ابوترابی ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به #اسارت درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود.
ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد.
🔺او در #زندان وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
📜#خاطره ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇
♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است.
جایتان خالی از صبح که بلند می شدم #نماز_قضا می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم.
❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. #غذا را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- #نگهبان دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور.
🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو #عابدی؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟
👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها #مجوسند و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر #ایرانی ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم.
💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، #خجالت کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد.
✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من #صرف_نظر کردند]
📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی
(الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند)
نامه ی امیرالمومنین علی(ع) به #دولت_انقلابی!!!
⭕️زود زندانی اش کن
⬅ امام على «عليهالسلام» خبردار شد كه ابن هَرْمه ـ مسئول بازار اهواز ـ خيانتى كرده است. پس به رِفاعه [فرماندار اهواز] نوشت: چون اين نامه مرا خواندى، ابن هرمه را از [مسئوليت نظارت] بازار كنار بگذار و او را بازداشت و زندانى كن و موضوع را به اطلاع مردم برسان.
👈 به همكاران خود نيز بنويس و نظر مرا به آگاهى آنها برسان. مبادا درباره او غفلت و كوتاهى كنى كه بدين سبب نزد خداوند عزّ و جلّ هلاك خواهى شد و من نيز تو را به بدترين وجه بركنار خواهم كرد. از اين كار به خدا پناه بر!
🔸روز جمعه كه شد، وى را از #زندان بيرون آور و ۳۵ تازيانه به او بزن و در بازارها بچرخانش. اگر كسى عليه او گواهى آورد، در كنار گواهش او را نيز سوگند بده، و مقدارى را كه مدّعى است، از درآمدِ ابن هرمه به وى بپرداز و دستور بده تا او را خوار و دست بسته مجدداً به زندان برند و پاهايش را با ريسمان ببند، ولى هنگام نماز آزادش گذار. چنانچه كسى براى او ظرف غذا يا آب يا لباس و يا فرشى آورد بگذار به او برساند و مانع مشو. به كسانى كه ممكن است دشمنى و كينه توزى را به وى تلقين كنند و يا به نجات و خلاصى، اميدوارش سازند، اجازه ملاقات با او را نده.
👈👈[همچنین] اگر بر تو ثابت شد كه كسى انديشه آسيب زدن به مسلمانى را در ذهن او افكنده است، آن كس را [هم] تازيانه بزن و زندانيش كن تا توبه كند. دستور بده زندانيان را، بجز ابن هرمه، براى گردش به حياط زندان بياورند و اگر بيم آن داشتى كه ابن هرمه تلف شود او را نيز با ديگر زندانيان به حياط زندان بياور. اگر ديدى تحمل يا توانايى دارد سى روز بعد نيز او را دوباره ۳۵ تازيانه بزن.
🔸براى من بنويس كه با بازار چه كردى و به جاى اين خائن، چه كسى را انتخاب کردی؟ حقوق اين خيانتكار را نيز قطع كن!
#امام_علی «ع»
میزان الحکمة
محمد محمدی ریشهری
(قم: انتشارات دارالحدیث)
جلد۲ ، صفحات ۲۲۰ و ۲۲۱، حدیث ۳۳۹۲