eitaa logo
قرار
346 دنبال‌کننده
170 عکس
147 ویدیو
2 فایل
دوست من سلام من محمدتقی واسعی هستم اینجا قرار ماست نظرات ما وحی منزل نیست اگر منطقی بود بپذیرید هماهنگی جلسات: ۰۹۹۱۴۲۷۰۴۲۰ ارتباط با ادمین: @Admin_gharar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 روی پله نشسته بود. پوتین‌هایش را پوشید. گفتم: میشود نروی؟ در‌حالی‌که بند پوتینش را میبست، گفت: چرا؟ ما که قبلاً حرف‌هایمان را زدیم. کنارش نشستم و گفتم: به خاطر من نرو! صورتم را بوسید و گفت: اتفاقاً به خاطر شما و همه مادر‌های ایرانی میخواهم بروم. علی‌اکبر شهید شده بود و حالا تنها امیدم حسن بود. او هم پایش را در یک کفش کرد که باید برود. من را قانع کرد. اشک روی صورتم را پاک کردم. صورت حسن را بوسیدم و گفتم: مادر سلام من را به علی‌ اکبر برسان. در همان اعزام، حسن هم شهید شد. وقتی می‌گفتم: نرو، میگفت که: اگر ما نرویم می‌آیند و شما‌ها را با خودشان میبرند. برخی به حسن میگفتند: برادرت شهید شده این کافی نیست! میگفت: هر کسی رفته، وظیفه خودش را انجام داده است. جهاد هرکس برای خودش است. امروز واجب است که کنار برادران دینی و رزمنده خود باشم. 📚 مادر شهید علی‌اکبر و حسن حسنان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄ قرار ما اینجاست ، به ما سر بزن 👇👇👇👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2348548400Cffc53c56c4