eitaa logo
محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
2.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مشق زندگی
🎁 (صلی الله علیه و آله) 0. بود. 1. هنگام راه رفتن با آرامی و راه می‌رفت. 2. در راه رفتن قدم‌ها را بر زمین نمی‌کشید. 3. نگاهش پیوسته به افتاده و بر زمین دوخته بود. 4. هرکه را می‌دید به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. 5. وقتی با کسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی‌کشید. 6. با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هرکس گمان می‌کرد فرد نزد آن حضرت است. 7. هرگاه به کسی می‌نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی‌کرد. 8. هرگز به روی مردم و خیره نگاه نمی‌کرد. 9. چون اشاره می‌کرد با اشاره می‌کرد نه با چشم و ابرو. 10. سکوتی طولانی داشت و تا نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود. 11. هرگاه با کسی، هم صحبت می‌شد به سخنان او فرا می‌داد. 12. چون با کسی سخن می‌گفت کاملا برمی‌گشت و می‌نشست. 13. با هرکه می‌نشست تا او اراده برخاستن نمی‌کرد آن حضرت . 14. در مجلسی نمی‌نشست و برنمی خاست مگر با . 15. هنگام ورود به مجلسی در آخر و می‌نشست نه در صدر آن. 16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد. 17. هرگز در حضور مردم نمی‌زد. 18. اکثر نشستن آن حضرت رو به بود. 19. اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود می‌گرفت. 20. اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را . 21. کسی را بر لغزش و خطای در سخن . 22. هرگز با کسی و منازعه نمی‌کرد. 23. هرگز سخن کسی را نمی‌کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. 24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه می‌کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. 25. چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه می‌فرمود «بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟» 26. با فقرا نشست و برخاست می‌کرد و با آنان می‌شد. 27. دعوت بندگان و غلامان را . 28. هدیه را می‌کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. 29. بیش از همه به جا می‌آورد. 30. به خویشاوندان خود می‌کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. 31. کار نیک را تحسین و می‌فرمود و کار بد را می‌نمود و از آن نهی می‌کرد. 32. آنچه موجب صلاح و مردم بود به آنان می‌فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می‌شنوند به غایبان برسانند. 33. هرکه عذر می‌آورد عذر او را می‌کرد. 34. کسی را نمی‌شمرد. 35. هرگز کسی را نداد و یا به لقب های بد نخواند. 36. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نکرد. 37. هرگز عیب مردم را نمی‌کرد. 38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه بود. 39. هرگز مذمت مردم را نمی‌کرد و بسیار آنان نمی‌گفت. 40. بر جسارت دیگران می‌فرمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد. 41. از بیماران می‌کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. 42. سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره آنان می‌شد. 43. اصحاب را به نام هایشان صدا می‌زد. 44. با اصحابش در کارها بسیار می‌کرد و بر آن تاکید می‌فرمود. 45. در جمع یارانش می‌نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. 46. میان یارانش و الفت برقرار می‌کرد. 47. وفادارترین مردم به و پیمان بود. 48. هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به می‌داد و به کسی حواله نمی‌کرد. 49. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را می‌کرد. 50. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را می‌کرد. 🌷🇮🇷🌷
✨بیانات در دیدار مسئولان و معلّمان دبیرستان علوم و معارف اسلامى شهید مطهّرى ره بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔺بنده هم از زیارت آقایان خیلى خوشوقتم؛ و لطف فرمودید. [تأسیس] این مدرسه به نظر بنده یکى از ابتکارات و و بود بحمدا‌لله‌ و ‌ان‌شاءالله‌ که ادامه پیدا کند. البتّه برنامه‌هاى درسى مدرسه‌ی عالى شهید مطهّرى را بنده تفصیلاً نمیدانم، [امّا] اجمالاً مطّلع هستم که برنامه‌هاى درسى حوزه‌اى است که ممکن است با یک نظم خاصّى و کلاس‌بندى خاصّى باشد؛ 'واقعاً براى ورود در آن درسها، این‌جور مدرسه‌اى لازم بود؛ کمااینکه در دنیا هم دانشگاه‌ها ‌-دبیرستان‌هاى پیش‌دانشگاهى- با همان روال و در همان جهتْ دانش‌آموزان را بار آوردن معمول است. 🔺بنده اگر برایم میسور بود، همه‌ی فرزندان خودم و کسانى را که به آنها دسترسى داشتم یا مشورت می‌کردند، توصیه میکردم که به این مدرسه‌ها بیایند. البتّه درسى که میخوانند ‌-به همین ترتیبى که فرمودید- خوب است؛ ضمن اینکه درس مرسوم دولتى و فرهنگ را میخوانند، این مقدار پیشرفت قابل توجّه است. 🔺 اگر بشود در این سنین یک قدرى به در این مدرسه بیشتر تکیه بشود، شاید یک دستاورد بزرگى را فراهم بکند؛ مثلاً حفظ قرآن، ولو نه به‌صورت برنامه ‌-چون شما بیش از برنامه درحقیقت درس دارید و شاید اگر حفظ قرآن به شکل برنامه‌اى باشد، مشکلاتى را ایجاد کند- لکن به شکل یک امتیاز. فرضاً این گفته بشود که اگر مثلاً در این دوره یا در این ثلث یا در این سال، کسى این مقدار قرآن حفظ کرد، این امتیاز را خواهد داشت ‌-یا امتیازِ نمره فرضاً یا امتیازهاى دیگر؛ [یعنى] دست شما براى دادن امتیازهاى مختلف باز است- شاید ما بتوانیم این مسئله‌ی حفظ قرآن را یک مقدارى در این مدرسه و بین این گروه جوانهاى تازه‌سالمان رشد بدهیم. واقعاً این، یک در حوزه‌هاى ما است. در بعضى حوزه‌هاى اهل سنّت، از ابتدا شرط آن حفظ قرآن است بعضى دیگر هم اگر شرط آن نیست، لکن به حفظ قرآن تشویق میشوند. غالب اهل علمِ آنها با قرآن زیادترى دارند. درحالی‌که ما در حوزه‌هاى خودمان طلبه‌هایى را مشاهده میکنیم که درس هم مقدارى خوانده‌اند، لکن هنوز به همین قرآن که ما با آن اُنس داریم ‌-یعنى قرائت حفص- ندارند، فضلاً از اینکه قرائات دیگر را بدانند؛ یعنى اشکالاتى در تلاوتشان هست. علّتش این است که سابق، قرآن‌خوانى در تأمین میشد؛ لذا هر کسى وارد میدان علم و مانند اینها میشد، قرآن را یاد گرفته بود. بعد که مکتب‌خانه‌ها برافتاد و در مدارس جدید هم قرآن‌خوانى به آن شکل شروع نشد، این خلأ باقى مانده. اگر کسى شانس داشته و یا و کنار دستش بودند، یک قرآنى یاد گرفته یا دوره‌ی قرآنى رفته؛ [امّا] اگر کسى این شانس را نداشته باشد، اگر وارد حوزه شد، حوزه به او [آموزش] قرآن نخواهد داد !!؛ یعنى به‌اصطلاح ظواهر قرآن و متن قرآن و آموزشهاى ابتدائى قرآن را از حوزه فرانخواهد گرفت. حالا گیرم فقهى که میخواند، بالاخره فقه قرآن است و محصول قرآن است ‌-یا معارف یا فلسفه یا هرچه- لکن را [فرانمیگیرد]!! حالا اگر در این مدارس ‌-که حالا شما شروع کرده‌اید و این بناى مبارک را پایه‌گذارى کرده‌اید- بشود این کار را شروع بفرمایید که این جوانها با قرآن [مأنوس بشوند] ‌-حالا شاید پیدا می‌کنند؛ نمیدانم- و بخصوص حفظ قرآن را بتوانند اینجا تأمین کنند، خیلى چیز خواهد بود. 📆۱۳۶۸/۱۲/۲۷ 🌷🇮🇷🌷