📚 #معرفی_کتاب | #دين_قرآن_زندگی جلد ششم از مجموعه ده جلدی الگو
🔆 الگونگاری حلقه میانی موفق با محوریت شکلگیری و تکثیر جلسات خانگی مشاوره، آموزش قرآن و اشتغالزایی
دین، قرآن، زندگی، حکایت جاریشدن نور قرآن در زندگی است. سهیلا صفرزایی، بانویی که خود با قرآن مأنوس است و به همین واسطه سعی کرده تا نور آن را در دل انسانهای دیگر نیز روشن کند.
فعالیتش را از جلسات قرآن خانگی در منزل خویش شروع میکند و با فرازونشیبهای طیشده، اکنون بیشاز 150 جلسه خانگی قرآن با نام خانههای دین و زندگی در استان سیستانوبلوچستان دارد. خانههایی که نهتنها محلی برای آموزش قرآنند، بلکه محل رجوع مردم برای رفع مشکلات و گرفتاریهایشان نیز هستند.
این خانهها اکنون با اشتغالزایی برای بانوان، به خروجی اقتصادی نیز رسیدهاند
#امتداد
#تجربه_نگاری
#حلقه_میانی
🆔 @mtedad_org
📖 #یک_لقمه_کتاب | قدم قدم خودشناسی
مـن عاشـق صـوت قـرآن پـدرم بـودم و همیـن علاقـه هـم باعـث شـد کـه خودم نیز زیـاد قرآن بخوانـم. بعدها نیز وقتـی که خانم ها در جلسـه ها قـرآن میخواندنـد و مـن اشتباهاتشـان را میگرفتـم و درسـتش را بـه آنهـا یـاد مـیدادم، میدیـدم کـه خداراشـکر درحـال یادگیـری و پیشـرفت هسـتند و میتوانـم بـه آنهـا آمـوزش دهـم. حتـی افـرادی کـه سـواد خوانـدن و نوشـتن هـم نداشـتند و شـاید فقـط تاحـدی حـروف الفبـا را میشـناختند، وقتـی چندیـن بـار آیـات و کلمـات را تکـرار میکـردم و تلفـظ درسـت را برایشـان میخوانـدم، یـاد میگرفتنـد و روخوانـی میکردنـد. ورود بـه زمینـه روایـت قصه هـای قرآنـی هـم بـه همیـن شـکل بـود. مـن خیلـی بـه کتابخوانـی علاقـه داشـتم؛ بهطـوری کـه در دوران مدرسـه کتاب هـای درسـی را کنـار میگذاشـتم و رمـان میخوانـدم. از ایـن سـال تـا سـال بعـد، پولهایم را جمـع میکـردم و منتظـر بـودم بـه نمایشـگاه کتـاب بـروم و خریـد کنـم. یکـی از کتاب هایـی کـه خیلـی دوسـت داشـتم، همیـن قصه هـای قرآنـی بـود و بـه همیـن جهـت ایـن داسـتانها را بلـد بـودم و منبـع هـم داشـتم. در چنـد جلسـه، یکـی دوتا قصـه قرآنـی را تعریـف کـردم و خانم هـا خیلـی خوششـان آمـد. اسـمش را هـم تفسـیر گذاشـته بودنـد و میگفتنـد کـه خانـم صفرزایـی برایمـان تفسـیر هـم بگـو. مـن هـم میگفتم این قصه قرآنی اسـت. وقتی در جزءخوانی به آیه یا سـوره ای میرسـیدیم کـه قصـه ای داشـت، برایشـان تعریـف میکـردم و تـا جایـی کـه در توانـم بـود نـکات اخلاقـی و تربیتـی آن را هـم اسـتخراج مینمـودم و توضیـح مـیدادم. همیـن عامـل خـودش از مـواردی بـود کـه خانم هـا را بـه جلسـه ها جـذب میکرد و من هم نسـبت بـه ایـن توانایی هـای خـودم آ گاهتـر شـده بـودم.
#سهیلا_صفرزایی
#دین_قرآن_زندگی
#امتداد
🆔 @mtedad_org
📖 #یک_لقمه_کتاب | صندوق قرضالحسنه همسایگی
خانم صفرزایی از سال 78 صندوق قرضالحسنهای را در جلسات قرآن راهاندازی کردند. به این صورت که جلسه اول هر ماه هر کجا برگزار میشد همگی پولشان را میآوردند و دفترچه قرضالحسنه نیز به افراد داده شده بود و بعد از هر پرداخت در دفترچه یادداشت میشد. کارکـرد صنـدوق ایـن بـود کـه اول هـر مـاه بـه ترتیبـی کـه از قبـل بـا قرعه¬کشـی 100 یا 200هزارتومانی مشخص کرده بودند و یا به قید فوریت، به افراد وام داده میشد و اقساط تسویهاش هم مشخص بود. همچنیـن صنـدوق آورده اولیـه هـم داشـت؛ یعنی پولـی کـه در دو مـاه ابتدایـی واریـز کـرده بودنـد، در صندوق باقی مانده بود. از محـل همیـن آورده، مبالغـی بـا بازپرداخت یک ماهـه، به افراد قرض داده میشد. باتوجه به اینکه مردهای ساکن در محلهشان اکثرا مأموریت بودند و آب شـیرین هم نداشـتند و با تانکر برایشان آب مـیآوردند، پیـش میآمـد کـه شـخصی بـرای خریـد آب یـا خریـد نفـت، پولـی در خانـه نداشـت. یـا کسـی نا گهـان برایـش مهمـان میآمـد، یـا بیمـار میشـد و بـه پـول نیـاز داشـت. در ایـن شـرایط بـه درب خانـه خانم صفرزایی مراجعـه مینمودنـد و از سـپرده صنـدوق، قـرض میگرفتنـد و بایـد آن پـول را تـا آخر ماه پـس میدادند خانم صفرزایی میگویند:" افراد بسـیاری هسـتند که حتی الآن هم به من میگویند آن قرضها چندین بار آبـروی مـا را نجـات داده اسـت." چـون خیلی از خانمها دوسـت نداشـتند کسـی بفهمـد نیـاز مالـی دارنـد و خجالـت میکشـیدند از کسـی قـرض کننـد؛ بنابرایـن صندوق، محل خوبی برای رجوعشـان بود و میدانسـتند ایشان رازدار هسـتند و کسـی نمیفهمـد کـه چـه کسـی چـه مقـدار قـرض کـرده اسـت. ضمانـت اجرایـی بـرای بازگرداندن وامهـا و قرضها فقط اعتبـار همسـایگی بـود. هر زمان کسـی پولی را که در صندوق گذاشـته بود میخواسـت، دفترچهاش را میآورد، در حضور جمع پولش را میگرفت و تسـویه حسـاب میکرد.
#سهیلا_صفرزایی
#دین_قرآن_زندگی
#امتداد
🆔 @mtedad_org
📖 #یک_لقمه_کتاب | پیش دبستان زندان
🔹بعد از یکسال مهلت اجاره ساختمان موسسه به اتمام رسیده بود و موسسه برای مدتی تعطیل شده بود. در همین زمان یکی از همکاران #خانم_صفرزایی از ایشان میخواهند که آموزش فرزند یکی از مسئولین استان را برعهده بگیرند. خانم صفرزایی ضمن آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن، بخشی از داستان کربلا را نیز برای این کودک تعریف میکنند.
🔹 به واسطه این آموزش ها پدر این کودک که مدیر کل اداره #زندان های استان بودند، مکان و تجهیزات لازم را در اختیار خانم صفرزایی قرار میدهند تا برای #پرسنل_زندان و فرزندانشان کلاس های قرآنی برگزار شود. خانم صفرزایی در محل جدید #موسسه، یک دوره ی تربیـت مربـی پیش دبسـتانی برگزار میکنند که حاصل این دوره پرورش 115 مربی توانمند در زاهدان بود.
🔹تابستان سال 88 پیش دبستانی قرآنی شان را تاسیس نموده و در شیفت های صبح پیش دبستانی برای کودکان فعالیت میکرد و در شیفت عصر اموزش قرآن برای بزرگسالان بود. برای ایجاد اشتیاق در مخاطبین از طرح های تشویقی استفاده کردند، ثبت نام پیش دبستان برای فرزندان کارکنان زندان نیم بها و کلاس های بزرگسالان برای والدینی که فرزندشان در پیش دبستانی هستند، رایگان بود.
🔹شهریه ای که برای کلاس ها دریافت میکردند فقط پاسخگوی حقوق اندک برای #مربیان بود، با این حال مربی ها با روحیه ی جهادی همه ی کارها حتی نظافت مجموعه را خودشان انجام میدادند. پـس از مدتـی موسسـه و پیش دبسـتانی کامـلاً در شهر شـناخته شـد و مخاطبان سـال بـه سـال بیشـتر میشـد. اسـتقبال آنقدر زیاد شده بود که دیگر ظرفیت پذیرش نداشتند. با قرار دادن یک کانکس در حیاط توانستند 23 کودک دیگر را نیز ثبت نام کنند که آورده مالی هم برای موسسه داشت.
🔹خانم صفرزایی اعتقاد داشـتند بایـد تـا جایـی کـه در توان اسـت، بـه بچه هایـی که مشـکل دارند هـم باید آموزش بدهند. به خاطر این نحوه برخودشان، حتی بچه های خاصی که مشکل جسمی یا فکری داشتند نیز به پیش دبستانی ایشان می آمدند تا آموزش ببینند.
#تجربه_نگاری
#امتداد
#دین_قرآن_زندگی
🆔 @mtedad_org