eitaa logo
کانال اشعار محمدتقی گلچین
@mtgolchin
334 دنبال‌کننده
568 عکس
98 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
پرسش‌ها
قوانین
داغ‌ترین‌ها
چندسکویی
پیوستن
کانال اشعار محمدتقی گلچین
334 دنبال‌کننده
دانلود
مطالب قبلی
کانال اشعار محمدتقی گلچین
«هُوَالْمَعشُوق» ... ... (یایِ) یلدا... یکدلی مَعنایِ اوست عالَمِ یکرنگی اَش دارد بِه پُوست (لامِ) یلدا... لِذَّتِ با اَرزش است توأَمان با رَحمت و آرامش است (دالِ) یلدا... دورِ هم،با هَم شُدَن دور از سَرچَشمه هایِ غم شُدَن (آیِ) یلدا... آخرین شب می شود شامِ طولانی لَبالَب می شود در شَبِ یلدا... زِ (حافظَ‌) فالهاست شعرِ نَغزَش نُقلِ مَحفل، سالهاست شامِ یلدا... شامِ فرهنگ و هُنَر فَرِّ ایرانی است در آن بارْوَرْ جَشنِ پیروز است با عشقِ کُهَن می شَوَد بر پا به هر جایِ وَطَن صُحبتِ ایران و رَسمی با شُکوه است بینِ ایرانی قَوی مانندِ کُوه است تا سِپیدی بر سیاهی حاکِم است جشنِ پیروزیِ ما بر ظالِم است اَهرِمن سوزد زِ نورِ لایَزال دل نمی سوزد زِ شُورِ لایَزال تا (اَهورا) می شود ظاهر چُنان بِشکَنَد بازویِ (دیوان) را بجان شامِ خورشید است و مِهرِاو نُوید قلبِ ایرانی بُوَد پُر از اُمید بَعدِ سَردیِّ زِمِستان، شادِ شاد میرسد از رَه بَهارانْ مُژده باد ما به پِندارِ نِکو و کارِ نیک می کُنیم سَرمَشقِ خود رَفتارِ نیک گَر زِ (حافظ) میزَنی فالِ نِکو راه و رَسمِ عارفانِ خوش بِجُو شعرِ (فردوسی) در این شب جایِز است آری آری بَس مُهِمّ و حائِز است بَخشهایی از کتابش را بِخوان واژهایِ دُرّ و نابش را بِخوان بِیتْ بِیتَش جالب و مَأنوسی است پَرتوِ شَهنامه یِ (فردوسی) است هر کلامَش شُور و حالِ مَعنَوی است نَظمِ قانونیِّ شعرش مَثنوی است مُژده دارد شعرِ (گلچین) بَر همه آفَرین گوید چه شیرین بَر همه آرزویی با سَلامَت می کُنَد در دِلِ مردم اِقامَت می کُنَد مُحَمَّد تقی گلچین ❤️مقدمتان را به این کانال گرامی می داریم 👇 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin
245 مشاهده
کانال اشعار محمدتقی گلچین
... الهی سینه ای دارم پُر از سوز نِی اَم راحت زِ خصمِ دُون،شب و روز مَنِ خلوت نشین آوا نمایم به شبها با تو من نَجوا نمایم به زیرِ کُنده و زنجیرم ایدوست دَرون کنجِ غم دلگیرم ایدوست میانِ محبسِ تاریک باشم رَها گشتن زِ زندان شد تَلاشم نمی دانم چرا...؟سندیِ غَدّار دَهد این پیکرِ مَجروحم آزار چو آید بر سَرِ من او شبانه زَند هر دَم مرا با تازیانه بگوشم بانکِ غم ،چون می نَوازد یقین زَهرِ ستم کارم به سازد مَنِ غمدیده دور از خانمانم به کِیوان میرسد آه و فغانم مرا بس آرزو باشد در این دل تویی عُقده گشا ، حَلّالِ مشکل رَسان آرامشِ جانم رضا را کنم عنوان برایش ماجرا را دلم خواهد ببینم رویِ ماهش بُوَد هر لحظه چشمانم براهش بیاید در دَمِ مُردن بَرِ من گذارد بر سرِ زانو سَرِ من بر آرم ناله از این قلب خسته بیادِ مادرِ پهلو شکسته همان مادر که زهرا نام دارد که قلبِ من از او اِلهام دارد فدایِ رویِ سیلی خُورده یِ او فدایِ آن گُلِ پژمُرده یِ او فدایِ قِصّه یِ پُر ماجرایش که پُشت در شنید،حیدر نوایش فدایِ حالتِ غمگینِ مادر فدایِ سینه یِ خونینِ مادر نما قسمت به(گلچین)کاظمینم بگوید کَلبِ دَربارِ حسینم(ع) مُحَمَّد تقی گلچین ❤️مقدمتان را به این کانال گرامی می داریم 👇 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin
99 مشاهده