eitaa logo
معاونت تهذیب مدرسه علمیه باقر العلوم ع
58 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
983 ویدیو
343 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ؛ عزیزان برای ارتباط با مدیر به این آدرس رجوع کنید . @mostafa6063 <<<<<
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂سلسله مباحث: شماره 17 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 5- پرهیز از تشبه به نااهلان (قسمت اول) گروه‏های منحرف نشانه‏هایی دارند. این نشانه‏ها گاهی در لباس، زمانی در آرایش سر و صورت، گاهی در كلمات و اصطلاحات و زمانی در رفتارهای‏شان نمودار می‏گردد. پاره‏ای از این نشانه‏ها، با آگاهی و اختیار انتخاب شده و برخی دیگر، بدون توجه و به صورت تدریجی به یك گروه یا جریان، اختصاص یافته است. به عبارت دیگر، برخی از این نشانه‏ها وضع تعیینی دارد و بعضی دیگر وضع تعینی. اگر لباس، رفتار یا كلامی به گروهی اختصاص داشته باشد، هر بار كه مشاهده شود، به صورت طبیعی آن گروه را به یاد خواهد آورد. بدین ترتیب، استفاده از نمادهایی كه متعلق به فرهنگ باطل است، تبلیغ و تقویت آن فرهنگ و اعلام حیات و حضور آن در جامعه است. ما با استفاده از این نمادها، عضویت خود را در آن اندیشه و وفاداری خود را به آن اعلام می‏كنیم، سیاهی لشكر آن محسوب می‏شویم و از آنها به شمار می‏رویم. حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنْهم؛ هركس به گروهی شبیه گردد، از آنها است. (نهج البلاغة، حكمت 207؛ عوالی اللئالی، ج 1، ص 165 و كنزالعمال، ج 4، ص 287) بهره گرفتن از یك نماد، پذیرش آن و ابراز مهر به او است و نشان از تولی دارد: «وَمَن یتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُو مِنْهُمْ»؛ هركس از شما كه تحت ولایت آنها رود، از آنها است. (مائده 5: آیه 51. ) انسان مؤمن، موظف است از مشابهت با نااهلان و منحرفان بپرهیزد. پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به امت خود سفارش می‏فرمودند: وَلا تَشَبَّهوا بِالیهودِ؛ ظاهر خود را مانند قوم یهود مگردانید. (من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 130) امام صادق علیه‏السلام لباسی را كه با عصفر رنگ شده بود دوست نمی‏داشت و می‏فرمود: لباس سرخ نپوشید كه آن زی قارون و رنگ بنی‏امیه است. (مستدرك الوسائل، ج 3، ص 250. ) بر این اساس، تغییری كه در تیپ ظاهری انسان‏ها رخ می‏دهد، نشان از طوفانی درونی دارد كه بر زوایای افكار و امیال آنان اثر گذاشته‏است. لباس انسان در نگاه نخست شأنی از ظواهر اوست و جلوه بیرونی شخصیت او به شمار می‏رود؛ اما در نگاه دقیق، پیوندی ناگسستنی با باطن او دارد و پرده از واقعیات درون او برمی‏دارد. با توجه به اهمیت نماد و توانایی فراوان آن در انتقال فرهنگ، تلاش برای «اظهار و ابراز شعایر»، «بزرگداشت آنها»، «محافظت از آنها» و «ایجاد و ابداع نمادهای جدید یا تكمیل نمادهای موجود»، یك ضرورت اجتماعی و فرهنگی است. «محافظت از نماد»، هم به معنای باقی نگاه داشتن ظاهر نماد و حضور مستمر آن در صحنه اجتماعی است و هم به معنای جلوگیری از تحریف آن و حفظ رابطه نماد با معنای اصیل آن. خداوند متعال می‏فرماید: «وَ مَن یعَظِّمْ شَعَـلـءِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ»؛ بزرگ‏داشت شعایر الهی، نشانه تقوای قلب است. (كافی، ج 4، ص 271) هم‏چنین می‏فرماید: «یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَـلـءِرَ اللَّهِ»؛ ای اهل ایمان! حرمت شعایر الهی را نگاه دارید. (مائده 5: آیه 2. ) ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 18 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 5- پرهیز از تشبه به نااهلان (قسمت دوم) تشبه به نااهلان موجب تقویت جبهه باطل، تبلیغ فرهنگ و تأیید روش آنان است. این كار باعث می‏شود فرد خود را موافق شیوه آنان نشان دهد، كار آنان را به رسمیت شناسد، به آنان اظهار محبت و ارادتی كند، خیال آنان را از عدم پذیرش و احساس ناهنجاری آسوده نماید و روش آنان را عادی و بهنجار و طبیعی جلوه دهد. همان‏گونه كه تشبه به فاسقان و نااهلان بد است، تشبه ظاهری به نیكان و پاكان هرچند انسان مبتلا به كاستی‏های باطنی باشد، خوب و پسندیده است. حضرت علی علیه‏السلام فرمود: إِنْ لم‏تَكنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلاَّ أَوْشَك أَنْ یكونَ مِنْهُمْ؛ اگر اهل بردباری و حلم نیستی، دست كم خود را به حلم و حوصله وانمود كن كه كمتر كسی خود را به گروهی شبیه گرداند و از آنها نشود. (نهج البلاغة، حكمت 207. ) شاید به همین جهت بوده كه وجوب امر به معروف و نهی از منكر حتی در صورتی كه انسان خود بدان عامل نیست، ساقط نمی‏شود؛ یعنی حتی اگر انسان در باطن، اهل معروف و تارك منكر نیست باید با ظاهر خود جبهه معروف را تقویت سازد و از حضور او بهره‏ای برای جبهه باطل فراهم نیاید. این موضوع درباره روحانیان و عالمان دین به مراتب مهم‏تر و حساس‏تر است. فعل طلبه به جهت نسبتی كه با دین دارد و آگاهی كه از دانش دین كسب كرده، معمولاً حجت تلقی می‏شود. غالبا كسی به خود جرأت نمی‏دهد رفتار طلبه را حمل بر معنای خلاف كند. این جرأت نداشتن از سر ترس و احتشام نیست، بلكه خضوع طبیعی انسان در مقابل مقام علم است؛ یعنی انسان به صورت طبیعی در مقابل دانشمندان و كارشناسان یك رشته خاص كرنش می‏كند و اگر نظر مخالفی داشته باشد، ابتدا خود را تخطئه می‏كند. به این ترتیب، نقش طلبه در تعاون بر برّ و تقوا یا اثم و عدوان بسیار بیشتر از دیگران است. حضور طلبه ـ خصوصا با لباس روحانیت ـ در یك محیط، به معنای تأیید آن محیط است و در سكوت او نشان رضا و تقریر دیده می‏شود. به این ترتیب، طلبه با رفتار و سكوت خود در معرض بدعت‏گذاری قرار دارد؛ زیرا عمل او به پای دین نوشته می‏شود . شاید به سبب همین گستره اختیار و نقش ویژه بوده كه امام علی علیه‏السلام درباره روحانیان و عالمان دین فرموده است: زَلَّةُ العالِم تُفسِدُ عَوالِمَ؛ اشتباه عالمان، عوالم را تباه می‏كند (غررالحكم، حدیث 232. ) هم‏چنین می‏فرماید: زَلَّة العالِمِ كانكِسار السّفینةِ تَغرِقُ وَ تُغرِقُ مَعَها غَیرَها؛ اشتباه عالمان، مانند شكسته شدن كشتی است كه هم خودش به آب فرو می‏رود؛ هم دیگران را با خود غرق می‏كند. (همان، حدیث 233. ) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 19 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 6- پرهیز از عمل تنفرانگیز هر كاری كه به صورت طبیعی موجب تنفر دیگران باشد و نوع مردم از آن احساس چندش و انزجار كنند، بد است و باید از آن اجتناب شود. انسان حق ندارد دیگران را با رفتار و ظاهر خود آزار دهد، كام‏شان را تلخ گرداند و به اصطلاح حال‏شان را برهم زند. گویا برای بیان این موضوع دلیلی نیاز نباشد؛ زیرا همه دانشمندان منطق و اصول، گزاره «الظّلم قبیح» را بدیهی و مستغنی از برهان برشمرده‏اند و بدون تردید، چنین عملی مصداق روشن ستم است. ما در این ملاك تنها با قضاوت و اظهار نظر دیگران روبه‏رو نیستیم، بلكه تأثیر مستقیم عمل بر دیگران و تصرف در احوال آنان را در نظر می‏گیریم. از این جهت، این قاعده با قاعده پیروی از عرف تمایز آشكاری دارد. از مهم‏ترین اهداف شارع، ایجاد انس و الفت میان مردم و نزدیكی و اجتماع كلام آنها است. و هر عملی كه باعث اشمئزاز و مذمت توده مردم شود، این انس و الفت را مخدوش می‏سازد و در معرض خطر قرار می‏دهد. رفتارهای زیر، نمونه‏های اعمال تنفرانگیز یا آزاردهنده است: انگشت در بینی، گوش یا دهان كردن، عطسه بلند، آروغ زدن، آب دهان انداختن، استفاده از ضمایر و صیغه‏های مفرد مانند «تو» و «بیا» به جای «شما» و «بفرمایید» در محیطی كه این‏گونه سخن گفتن حمل بر توهین و جسارت می‏گردد. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 20 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 7ـ رعایت انصاف و پرهیز از برآوردن آه حسرت دیگران (قسمت اول) روشن است كه انسان اجازه ندارد در جان دیگران هرگونه تصرفی نماید. همان‏گونه كه نباید كاری كنیم كه در شناخت و اندیشه دیگران تصرف نادرستی صورت گیرد، در امیال و احساسات آنها هم نباید تصرف نابجا كنیم. همان‏طور كه حق نداریم دیگران را بیازاریم، حق نداریم احساس ناكامی و حسرت در آنان ایجاد كنیم. از این رو، باید همواره مراقب تأثیراتی باشیم كه بر دیگران می‏گذاریم و مسئولیت آن را بپذیریم. سوزاندن دل دیگران و برآوردن آه حسرت و سوز ناكامی از نهادشان مصداق ظلم است. انصاف، عبارت است از این‏كه در شرایطی كه دیگران در تأمین نیازهای اولیه خود درمانده‏اند، انسان به نیازهای درجه دو و لذت‏های ثانوی خود نپردازد و درباره درد دیگران و نیاز مبرم‏شان بی‏احساس، سرد و بی‏خیال نباشد. هر عملی كه نشان بی‏انصافی و بی‏مروتی باشد و نیاز درجه دو ما را بر نیاز درجه یك دیگران ترجیح دهد، مذموم است. ممكن است كسی به لطف و نعمت خدا از نیازهای اولیه عبور كرده و توان توسعه داشته باشد؛ اما انصاف اقتضا می‏كند كه توسعه خود را به نفع رفع نیازهای اولیه مردم كنار بگذارد. از این بالاتر آن است كه ایثار كند؛ یعنی نیازهای ضروری خود را هم مقدم بر دیگران نكند. از طلبه انتظار می‏رود كه اگر اهل ایثار نیست، دست كم اهل انصاف و مواسات باشد و از هم‏دردی با بی‏نوایان و تهی‏دستان دریغ نكند. هم‏دردی نیز، تنها در عبارات ملاطفت‏آمیز و آه كشیدن خلاصه نمی‏شود. كسی كه صادقانه برای دیگران آرزوی آسایش دارد، نمی‏تواند ناظر بی‏طرف درد آنان باشد و خود در رفاه بی‏كران به سر برد. باید در مقابل نیازهای ضروری دیگران، از خوشی‏های خود در گذرد. اگر رفتار ما، دارایی ما، مخارج ما و ظهور و بروز ما موجب دل‏آزردگی و تشویش دیگران گردد، آه و سوز آنان را برآورد و بر روان آنان اثر نامناسب داشته باشد، مرتكب بی‏انصافی شده‏ایم. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 21 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 7ـ رعایت انصاف و پرهیز از برآوردن آه حسرت دیگران (قسمت دوم) در شرایطی كه اجتماع به دو نیمه برخوردار و محروم تقسیم می‏شود، مرد خدا احساس مسئولیت می‏كند؛ در درجه اول سعی می‏كند وضع موجود را دگرگون سازد كه این پیمان خدا با دانایان امت است ( نهج البلاغة، خطبه2) ، و در درجه دوم با ایثار و تقسیم آن‏چه در اختیار دارد، به ترمیم وضع نابسامان مستمندان می‏كوشد؛ اما همین كه می‏بیند عملاً راه برخوردار كردن و رفع نیاز مستمندان مسدود است، با هم‏دردی، هم‏سطحی و شركت عملی در غم مستمندان بر زخم‏های دل آنان مرهم می‏گذارد. هم‏دردی و شركت در غم دیگران ـ به‏ویژه برای پیشوایان امت كه چشم‏ها به آنان دوخته است ـ اهمیت به سزایی دارد؛ علی علیه‏السلام در دوره خلافت بیش از هر وقت دیگر زاهدانه زندگی می‏كرد و می‏فرمود: اِنّ اللهَ فَرَضَ عَلی أَئمّةِ العَدلِ أَن یقدِروا انفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ كَیلا یتَبَیغَ بِالفقیرِ فَقرُه (همان، خطبه 207)؛ خدا بر پیشوایان دادگر فرض كرده كه زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند كه رنج فقر مستمندان را ناراحت نكند. هم‏چنین می‏فرماید: أَ أَقنعُ مِن نَفسی بِأَن یقالَ هذا أَمیرُالمؤمنینَ وَ لاأُشارِكُهُم فی مَكارِهِ الدّهرِ او اكونَ أسوَةً لَهُم فی جُشُوبَةِ العَیش (همان، نامه 45. )؛ آیا با عنوان و لقب امیر مؤمنان كه روی من نهاده و مرا با آن خطاب می‏كنند، خودم را قانع سازم و در سختی‏های روزگار با مؤمنین شركت نداشته باشم و یا در فقیرانه زندگی كردن امام و پیشوای آنان نباشم؟ هنگامی كه امام خمینی رحمه‏الله در حومه پاریس به سر می‏برد، در ایران نفت كم‏یاب شد و مردم از نظر گرم كردن خانه‏های خود در فشار بودند؛ امام فرمود: من برای هم‏دردی با ملت ایران اتاق خود را سرد نگاه می‏دارم ( تفسیر آفتاب، ص 406) صاحب معالم فرزند شهید ثانی رحمه‏الله فقط به دلیل همگون بودن با تنگ‏دستان و مستمندان و تسلی آنان و عدم تشبه به ثروتمندان هرگز قوت بیش ازیك هفته یا یك ماه را نمی‏اندوخت (ریحانة الادب، ج 3، ص 391) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 22 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 7ـ رعایت انصاف و پرهیز از برآوردن آه حسرت دیگران (قسمت سوم) آیة اللّه‏ وحید بهبهانی دو پسر داشته است: یكی، به نام آقا محمدعلی و دیگری، با نام آقا محمد اسماعیل. این مرد بزرگ، روزی عروسش (زن آقا محمداسماعیل) را دید كه جامه‏های عالی و فاخر پوشیده است، به پسرش اعتراض كرد كه چرا برای زنت این جور لباس می‏خری؟ پسر جواب داد: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِی وَ الطَّیبَـتِ مِنَ الرِّزْقِ»؛ بگو: چه كسی زینت‏ها و رزق‏ها و غذاهای پاكیزه را كه خدا برای بندگانش آفریده، حرام كرده است؟ مگر اینها حرام است؟ لباس فاخر و زیبا را چه كسی حرام كرده است؟ گفت: پسرم! نمی‏گویم كه اینها حرام است. البته، حلال است. من روی حساب دیگری می‏گویم. من مرجع تقلید و پیشوای این مردم هستم. در میان مردم، غنی و فقیر و متمكن و غیر متمكن هست. افرادی هستند كه از این لباس‏های فاخر و فاخرتر بپوشند؛ ولی طبقات زیادی هم وجود دارند كه نمی‏توانند این‏جور لباس‏ها را بپوشند؛ لباس كرباس می‏پوشند. ما كه نمی‏توانیم این لباس را كه خودمان می‏پوشیم، برای مردم هم تهیه كنیم و نمی‏توانیم كه آنها را در این سطح زندگی بیاوریم؛ ولی یك كار ازما ساخته است و آن هم‏دردی با آنها است؛ آنها چشم‏شان به ما است. یك مرد فقیر، وقتی زنش از او لباس فاخر مطالبه می‏كند، یك مایه تسكین خاطر دارد. او می‏گوید: گیرم ما مثل ثروتمندان نبودیم، ما مثل خانه آقای وحید زندگی می‏كنیم. ببین زن یا عروس وحید این جور می‏پوشند كه تو می‏پوشی؟ وای به حال آن وقتی كه ما هم زندگی مان را مثل طبقه مرفه و ثروتمند كنیم! این یگانه مایه تسلی خاطر و كمك روحی فقرا هم از دست می‏رود. من به این منظور می‏گویم ما باید زاهدانه زندگی كنیم كه زهد ما هم‏دردی با فقرا باشد. ( احیای تفكر اسلامی، ص 78 و سیری در نهج البلاغة، ص 228. ) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 23 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅سر و وضع ظاهری طلبه هرگونه لباس، آرایش یا رفتاری كه موجب انگشت‏نما شدن آدمی در میان دیگران و جلب توجه آنها گردد، لباس شهرت نامیده می‏شود و از نظر شرعی ممنوع است. مسلمان در انتخاب طرح، رنگ یا جنس لباس، اصلاح سر و صورت و نیز رفتارهای خود باید به گونه‏ای عمل كند كه دیگران به دیده تحقیر یا تمسخر به او نظر نكنند و شخصیت و كرامت او پیوسته در اجتماع از آسیب اعتراض محفوظ ماند. افزودن پیرایه‏های غیرمعمول به خود، برای خودنمایی و به منظور جلب توجه دیگران ناشی از عقده حقارت و نوعی بیماری است كه دین اسلام زمینه بروز آن را از بین برده‏است. رفتار مسلمان نباید غیرطبیعی و چندش‏آور باشد؛ بلكه سلوك وی باید همواره زیبا، موزون، متین، با وقار و مورد پسند جامعه باشد. پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از دو گونه لباس نهی می‏فرمود: المَشهورَةُ فی حُسنِها وَ المشهورةُ فی قُبحِها؛ لباسی كه در زیبایی موجب شهرت است و لباسی كه در زشتی انگشت‏نما است. (كنز العمال، حدیث 41171. ) امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: البس ما لا تَشتَهِرُ بِهِ وَ لا یزری بِك؛ لباسی بپوش كه تو را انگشت‏نما نكند و موجب حقارت و استخفاف تو نگردد. (غررالحكم، حدیث 2316. ) رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: مَن لَبِسَ ثِیابَ شُهرةٍ فی الدُّنیا أَلبَسَهُ اللهُ ثِیابَ الذُّلِّ یومَ القِیامَةِ؛ هر كس در دنیا لباس شهرت بپوشد، خداوند در قیامت به او لباس ذلت بپوشاند. (بحارالانوار، ج 101، ص 13. ) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 24 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅سر و وضع ظاهری طلبه (قسمت دوم) امام صادق علیه‏السلام فرمود: كَفی بِالمَرءِ خِزیاً أَنْ یلَبَسَ ثَوباً یشهِرُه أو یركَبَ دابَّةً مَشهورةً؛ برای خواری انسان همین بس كه لباس شهرت بپوشد یا بر مركب شهرت نشیند. (بحار الانوار، ج 78، ص 252. ) و نیز می‏فرماید: ان اللهَ یبغِضُ شُهرةَ اللباسِ ـ الشُّهرةُ خَیرُها وَ شَرُّها فی النّارِ؛ خداوند شهرت لباس را دشمن می‏شمارد؛ شهرت چه خوب و چه بد در آتش است. (كافی، ج 6، ص 444. ) پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از دو نوع شهرت نهی می‏فرمود: نازك بودن بیش از حد لباس و كلفت بودن آن، و بلندی بی‏رویه لباس و كوتاهی آن. (ر. ك: میزان الحكمة، ج 4، ص 2764 و كنز العمال، حدیث 41172) امام علی علیه‏السلام در بیان صفات متقین فرمود: مَلبَسُهُمُ الاقتِصادُ؛ پوشش آنان میانه است. ( نهج البلاغة، خطبه 193) ◀️نکته مهم: لباس شهرت، عنوانی نسبی و شناور است كه در زمان‏ها و مكان‏های مختلف و از حیث افراد، مصادیق متفاوت دارد. چه بسا لباسی كه در یك جامعه لباس شهرت است، ولی در جامعه دیگر عادی تلقی می‏شود؛ حتی در مورد فردی تا فرد دیگر ممكن است متفاوت باشد. اگر چنین تغییری در عنوان (موضوع حكم) پدید آید، حكم شرعی هم از زمانی به زمان دیگر و از جامعه‏ای به جامعه دیگر متفاوت خواهد بود حماد بن عثمان به امام صادق علیه‏السلام عرضه می‏دارد كه امام علی علیه‏السلام لباس خشن می‏پوشید و پیراهن خود را به قیمت چهار درهم تهیه می‏كرد؛ اما شما لباس خوب می‏پوشید. حضرت در پاسخ او فرمود: اِنّ عَلَی ابنَ أبی طالبٍ كانَ یلبَسُ ذلكَ فی زَمانٍ لا ینكَر وَ لو لُبِسَ مثلُ ذلكَ الیوم لَشُهِرَ به، فَخَیرُ لِباسِ كُلِّ زَمانٍ لباسُ أهلِهِ؛ امام علی علیه‏السلام آن‏گونه لباس را در زمانی می‏پوشیدند كه ناپسند نبود؛ اما اگر امروزه آن‏گونه لباس پوشیده شود، انسان انگشت‏نما می‏شود. بهترین لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است.(كافی، ج 6، ص 444) ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 25 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅سر و وضع ظاهری طلبه (قسمت سوم) برخی از ناهنجاری‏های لباس و هیئت ظاهری روحانیون در شرایط كنونی: 1.. گروهی از این ناهنجاری‏ها در نظر عرف ناشی از تنبلی، بی‏حالی و سستی، و نشان بی‏سلیقگی، شلختگی، آشفتگی و مصداق بی‏توجهی به زیبایی است كه در ناظر خارجی ایجاد تنفر یا چندش می‏كند؛ از قبیل آشفتگی عمامه و كم‏توجهی به زیبایی آن، باز بودن دكمه قبا یا آستین پیراهن، كشیده شدن عبا بر زمین، پاره بودن درزهای لباس، سوراخ بودن جوراب، عدم رعایت نظافت لباس و بدن و داشتن بوی نفرت‏انگیز، پوشیدن لباس چروك و بدون اتو، شانه نكردن موی سر و صورت، و پریشانی ظاهر، بلند بودن شارب (موی روی لب) پوشیدن پیراهن یقه‏دار زیر قبا، كشیدن پا یا كفش بر زمین هنگام راه رفتن، ناسازگاری رنگ قطعات لباس، وصله‏دار بودن یا فرسودگی شدید لباس ، پوشیدن لباس رنگ و رو رفته یا آلوده یا بدحالت (ناشی از دوخت بد) برجستگی بیش از حد جیب‏های لباس، نپوشیدن جوراب، خوابانیدن پشت كفش، استفاده از دمپایی در مجامع رسمی به جای كفش و كوتاه‏تر بودن عبا از قبا یا لباده. 2.. گروه دیگری از ناهنجاری‏ها وجود دارد كه نمی‏توان آنها را شلختگی و آشفتگی نامید و دلالت بر سستی، بی‏حالی و بی‏قیدی نمی‏كند؛ اما به جهت آن‏كه از سلیقه توده مردم فاصله فراوانی دارد، از نظر دیگران بی‏سلیقگی دیده می‏شود و به جهت غیرمتعارف بودن به دلالت التزامی نوعی خودنمایی، امتیازجویی و نیاز به جلب توجه را می‏نمایاند؛ مانند زیاد بزرگ بودن یا زیاد كوچك بودن عمامه، بلندی یا كوتاهی بیش از اندازه لباس، پوشیدن كفش سفید یا زرد، استفاده از انگشترهای متعدد یا بسیار درشت، استفاده از انگشتر و ساعت یا عینك با رنگ‏های خاص یا مدل‏های سبك، بلند بودن بیش از اندازه ریش، كوتاهی ریش كمتر از حد متعارف، تراشیدن موی سر، تراشیدن سبیل، اصلاح سر و صورت به سبك‏های خاص، زیاد بلند گذاشتن موی سر زیر عمامه، استفاده از لباس با رنگ‏های غیرمتعارف و جلف و استفاده از عطرهای ویژه بانوان. شمایل ظاهری روحانی در اجتماع باید همچون پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آلهمتوازن، آراسته، خوش‏نما، پاكیزه، جذاب، معطر و بدون عیب باشد. ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 26 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅سر و وضع ظاهری طلبه (قسمت چهارم) موضوع شهرت در شریعت اسلام، اختصاصی به لباس ندارد؛ یعنی هر آن چه موجب انگشت‏نما شدن انسان شود، حتی در امور دینی یا عبادی، ممنوع است. پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: كَفی بِالرّجلِ بَلاءً أَن یشارَ إلیه بِالأصابعِ فی دینٍ أو دنیا؛ برای انسان همین بلا بس كه در امر دین یا دنیا انگشت‏نما گردد. (مشكاة الانوار، ص 320) و نیز امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: إنّ اللّه‏َ یبغِضُ الشُّهرتَینِ؛ شُهرةَ اللباسِ وَ شُهرةَ الصّلاةِ؛ خداوند هر دو شهرت را ناپسند می‏شمارد: شهرت لباس و شهرت نماز. (همان) گاهی دیده می‏شود كسانی، با حالت‏های عجیب و ظاهری غیر متعارف نماز می‏خوانند یا قنوت می‏گیرند، یا اذكار نماز را ادا می‏كنند؛ به گونه‏ای كه توجه همگان را برمی‏انگیزند و به شدت غریب جلوه می‏كنند. حركت‏هایی بدین شكل و عبادت‏هایی به این سبك در شریعت اسلام ممنوع و ناروا است و باید از آن پرهیز شود. ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 28 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅لباس روحانیت (قسمت دوم) سوال: آیا لباس روحانیت، لباس شهرت و خلاف عرف جامعه نیست؟ و روحانی، با این لباس در میان مردم انگشت‏نما نمی‏شود؟ این لباس، نظیر لباس نظامیان، پرستاران، كارگران و ورزشكاران یك نماد كاملاً شناخته شده و موجه برای یك گروه اجتماعی است؛ گروهی كه وجود آن در جامعه ضروری و جایگاه و رسالت آن بسیار پراهمیت است. مشاهده این لباس، برای كسی كه با صنف روحانیت آشنا باشد، نه موجب شگفتی و نه مجوزی برای تمسخر و هتك حرمت است و كسی كه با این صنف آشنایی ندارد، باید به مرور آگاهی خود را افزایش دهد. بنابراین، این لباس، خلاف عرف نیست، بلكه لباس یك «عرف خاص اجتماعی» است و به جهت مصالح فراوانی كه بر آن مترتب است، باید حفظ شود. بله، اگر كسی لباس پاره، چرك، آشفته یا وارونه بر تن كند یا رنگ سرخ و زرد را برای عمامه، عبا و كفش انتخاب نماید، لباس شهرت پوشیده و شگفتی، نفرت و تمسخر مردم را برانگیخته است. و نیز، اگر پارچه لباس، فوق‏العاده گران‏قیمت و نفیس باشد، به حدی كه از انواع متعارف میان مردم، فاصله زیادی داشته باشد و در نگاه اول چشم‏ها را خیره كند، پوشیدن آن، عنوان «لباس شهرت» دارد و ممنوع است. اما لباس ویژه هر یك از اصناف در میان مردم، غریب و غیرعادی نیست؛ همان‏گونه كه لباس‏های عمومی اقشار مردم نیز، در نوع و طرح و جنس و رنگ با هم متفاوت است، اما همه آنها لباس متعارف محسوب می‏شود. بنابراین، لباس روحانیت حتی اگر برای برخی عجیب باشد؛ اما خلاف عرف یا زشت نیست. ادامه دارد... @لباس_روحانیت @nedaye_tahzib
🍂سلسله مباحث: شماره 29 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅لباس روحانیت (قسمت سوم) سوال: پوشیدن این لباس موجب محدودیت می‏شود، بلندی لباس دست و پاگیر است و حركت انسان را كند می‏كند، در سرما و گرما هم مشكل‏ساز است. پاسخ: اولاً، این مقدار زحمت و محدودیتی كه برای این لباس فرض شده در مقابل بهره‏ها و فواید آن بسیار ناچیز است. برای رسیدن به آن بهره‏ها این مقدار هزینه را باید با جان و دل پرداخت. بسیاری از لباس‏های اقشار دیگر نیز، زحمت خاص خود را دارد. سزاوار نیست آسایش خود را به عنوان ملاك اصلی انتخاب و عمل در نظر بگیریم؛ زیرا دفاع از جبهه حق با راحت‏طلبی و تن‏آسایی امكان‏پذیر نیست. و باید بدانیم خدای شكور (قدرشناس) به تناسب رنج و تلاشی كه انسان در راه حمایت از دین او متحمل می‏شود، به وی پاداش می‏دهد: «وَ لَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ» . ثانیاً، طبیعت انسان به گونه‏ای است كه با گذشت زمان به شرایط سخت خو می‏گیرد و دشواری شرایط بر اثر عادت قابل تحمل بلكه نامحسوس می‏شود. تا پیش از نهضت رنسانس و حتی تا مدت‏ها پس از آن، تقریباً همه اقوام و ملل، لباس بلند می‏پوشیدند و كسی هم احساس محدودیت و خفگی نمی‏كرد. موزه‏های لباس در كشورهای اروپایی شاهد این مدعا است. بانوان مسلمان، قرن‏ها است در محیط اجتماع، چادر به سر می‏كنند و به راحتی حضور اسلامی خود را ادامه می‏دهند و بر خلاف تصور برخی نه تنها احساس زحمت نمی‏كنند، بلكه تصور نداشتن چادر پیش چشم نامحرم لرزه بر اندام‏شان می‏اندازد. اكنون نیز، هزاران روحانی این لباس مقدس را به تن دارند و همه فعالیت‏های اجتماعی خود را بدون احساس تنگنا انجام می‏دهند. پس نباید گمان كرد سختی اولیه یك عمل تا ابد باقی می‏ماند. نمونه‏های دیگری از محدودیت نیز وجود دارد كه بیشتر موجب مصونیت طلبه می‏شود. طلبه در انجام هر كاری آزاد نیست و نسبت به سایر مردم محدودیت رفتاری دارد و این امر، به جهت شأن طلبه، مناسبت او با دین و دیدگاه توده مردم به اوست كه رفتار وی را دارای جهت شرعی می‏شمارند. طلبه، در به كار بردن واژه‏ها، سخن گفتن یا سكوت كردن، شركت یا غیبت در مجالس، نوع نشستن، برخاستن، راه رفتن، نگاه كردن، خندیدن، شوخی كردن، خشم گرفتن، خرید كردن، حضور در فضای خاص و عملكرد خود باید بسیار دقیق باشد و به تبعات این رفتارها توجه ویژه كند. بازتاب نهایی عملكرد طلبه چه بسا موجب پیدایش سنت یا بدعتی در اجتماع شود كه مسئولیت آن مستقیماً بر عهده طلبه است. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.ir