eitaa logo
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
61 فایل
🌷اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید 🍃امام خامنه ای(حفظه الله) نظرات و پیشنهادات @Mtnsrx ارتباط با ادمین جهت تبادل @fzz_135 لینک کانال مهدویت تا نابودی اسرائیل در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1682636800Cc212ba55ee
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدویت تا نابودی اسرائیل
🔴چشم زخم شیطانی 👉 @mtnsr2
این علامت درواقع همان چشم چپ شیطان است. شیطان پرستها، فراماسون ها و برخی فرقه های این چنینی،امروزه از این نماد برای اعلام قدرت شیطان و یارانش استفاده می کنند. دوعلامت باچشم چپ در این فرقه ها موجود است: یک: چشم شیطان(Eye of satan) این نماد به معنای چشم شیطان «نظارت و اقتدار» کمترشناخته شده است. ها ازاین نماد زیاد استفاده می کنند. ازدیگر نامهای آن چشم همه بین (All seeing eye) می باشد که درطراحی دلار نیز به کار رفته است.که اگردقت شود تک چشم چپ می باشد که درمورد در روایات نیز آمده است. چندی است که این نماد با اشکال گوناگون شبیه ، ، و...وارد ایران شده است. نیروهای منفی و اهریمنی با این وسیله ها خانه ها می شوند و این وسایل نه تنها موجب دفع چشم نیستند که وجود آنها در خانه موجب انرژی های منفی خواهد شد. لذا توصیه می کنیم؛ اگر از این وسایل در اختیار دارید؛ یا آن را به امکان مذهبی ببرید و در آنجا بگذارید یا اینکه در آب روان بیندازید.لازم به ذکر است بدانید که تفسیرهای دیگری برای این نماد نیز وجود دارد که مربوط به مصر باستان است که البته آنها نیز سراسر اشکال است و بهتر است در خانواده مسلمان این وسایل نباشد. دو: چشمی در حال نگاه به همه جا ( چشم همه بین All seeing Eye) اعتقاد دارند چشم در بالای هرم چشم شیطان است که بر همه جا نظارت و اشراف دارد این علامت در ، و کنترل های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می گیرد . آن ها معتقدند این چشم لوسیفر شیطان است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی ها حکومت می کند. کافی است به دلار، پول رایج آمریکا نگاهی بیندازید. این علامت اساس نظم و ساختار نوین جهانی است (novus ordo skolorum) که ترجمه آن به انگلیسی (New order of the Ages)می شود. تلاشهای بی پایانی برای فراگیر شدن این نمادها در حال انجام است، تا جایی که تولید کنندگان و از این نمادها روی استفاده می کنند. شاید نمیدانند و شاید هم میدانند.به هر حال هوشیاری واجب است تا بچه مسلمان با لباسش مروج ناخواسته نشود. 👉 @mtnsr2
⭕️ 🔶قسمت چهل ودوم 🔶 👉 @mtnsr2
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶قسمت چهل ودوم 🔶 برای جذب جوانترها به هیئت خیلی تلاش ميکرد. اگر یک جوان برای اولین بار به هیئت می آمد، سعی ميکرد او را بیشتر از بقیه تحویل بگیرد. با آنها ميرفت فوتبال و ... با جوانترها رفیق ميشد و به این طریق آنها را با امام حسین علیه السلام آشنا ميکرد. یک بار سید را بر خلاف همیشه با لباسی غیر متعارف دیدم! او بیشتر مواقع تیپ و ظاهر بچه های جنگ را حفظ ميکرد. نعلین ميپوشید و شلوار شش جیب داشت. اما آن روز شلوار کتان و شیک پوشیده بود!البته از شلوارهای گشاد و ساده بود. اما از کسی مثل سید بعید بود. جلو رفتم و گفتم: آقا سید، شما؟ بعد به شلواری که پوشیده بود اشاره کردم. سیدگفت: به نظر تو از لحاظ شرعی اشکال داره؟ گفتم: نه،گشاده، هیچ مارک و علامتی هم نداره. اما برای شما خوب نیست.گفت: ميدونم، اما امروز رفته بودم با یه سری از جوونها فوتبال بازی کنم. بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت.بعد ادامه داد: وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون با اونها حرف ميزنی بیشتر حرفت رو قبول ميکنند.آمده بود جلوی درب بیت الزهرا سلام الله .ميخواست سید را ببیند. صدایش کردم. آمد جلوی درب و گفت: بفرمایید!؟آن خانم گفت: من رو ميشناسید؟!سید هر وقت ميخواست با خانمی صحبت کند سرش را بالا نميآورد. آن روز هم همین طور. سرش پایین بود و گفت: خیر. گفت: دو تا پسر دارم که ظاهرًا چند وقته با شما آشنا شدند. دوقلو هستند و هفده سال سن دارند. سید گفت: بله، بله، حال شما خوبه؟ آن مادر ضمن تشکر گفت: من باید مطلبی رو بگم. امیدوارم من رو ببخشید.بعد ادامه داد: خانواده ما هیچ کدام اهل مذهب و دین و ... نیستند. مدتی پیش بچه های من موقع فوتبال با شما آشنا شدند. توی خانه هم از شما زیاد تعریف ميکردند. من فکر کردم شما مربی فوتبال و ... هستید.من چند وقتیه که ميبینم رفتار و اخلاق بچه های من تغییر کرده! روز به روز برخورد بچه ها، با من و پدرشان بهتر از قبل ميشد. مدتی بود که ميدیدم این بچه ها توی اتاقشون هستند و کمتر پیش ما ميآیند.یک روز از لای در مشاهده کردم که دوتایی دارند نماز ميخونن. خیلی تعجب کردم. خیلی هم شرمنده شدم که بچه های من از من خداشناستر شدند.مدتی رفتار و اخلاق پسرها رو زیر نظر داشتم. تا اینکه فهمیدم بعضی از روزها به مکانی ميروند و آخر شب برميگردند. فکر کردم باشگاه ميرن.اما وقتی برميگشتند چشمهایشان کبود بود. معلوم بود که خیلی گریه کرده اند! ناراحت بودم. گفتم شاید کسی اونها رو اذیت ميکنه. برای همین چادر خانم همسایه را قرض گرفتم و امروز آنها را تعقیب کردم. فهمیدم که به اینجا آمده اند ؛ به بیت الزهرا سلام الله از همسایه ها پرسیدم:”اینجا كجاست؟!“ گفتند: ”حسینیه است. جوان ها ميآیند و سخنرانی و مداحی دارند. مسئول اینجا هم نامش آقا سید علمدار است“. من هم نام شما را شنیده بودم. برای همین اینجا ماندم و تا آخر هیئت را گوش کردم. مطمئن شدم خدا دست بچه های من رو گرفته. برای همین اومدم از شما تشکر کنم و بگم بیشتر مراقب بچه های من باشید.همان موقع دوقلوها از در بیرون آمدند. با تعجب مادرشان را دیدند که با سید در حال صحبت است. سید جلو رفت و دست انداخت گردن هر دوی آنها و گفت: »حاج خانم، بچه های شما عالی اند. اینها معلم اخلاق من هستند. خدا اینها رو خیلی دوست داره. ما هم که کاره ای نیستیم. این بچه ها باید ما رو یاری کنند.چند روز بعد دوباره همین مادر را دیدم. آمده بود تا سید را ببیند. سید جلوی در آمد. مادر، یک دسته اسکناس که داخل پاکت بود به سید داد و گفت: کل پس انداز من همین سی هزار تومن هست که آوردم برای بیت الزهرا سلام الله علیه .من هرچه دارم از شما دارم. شما هم هر طور ميدانید خرج کنید.سید تشکر کرد و مبلغ را به مسئول مالی هیئت تحویل داد. این دو نفر بعدها از بهترین نیروهای هیئتی شدند. 👉 @mtnsr2 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾