eitaa logo
1.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
34 فایل
✍️ سلام ... شبکه روشنگری Mtv یک کانالِ هنری، خلاقه و احساسی است ... گرایش اصلیِ ما Music Video، موسیقی‌های آرامبخشِ «Relaxation Music» شبانه و بیان مشکلات و معضلاتِ ایران‌زمین در قالبِ هنر، موسیقی و در حیطه تولیدات خودمان است اما ادمین: @MohsenMahboobi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻هوالشاهد ✍️خاطره برادر یوسف طلائیان از رزمندگان واحد مخابرات گردان مالک درباره ماجرای این عکس معروف را بخوانید: 🔹تصویر شهدای گرانقدر گردان مالک اشتر، شهید علی شاه‌آبادی (شهید سمت راست) و شهید عباس حصیبی (شهید سمت چپ) که در دیماه 1365 در شلمچه و در سومین روز عملیات کربلای 5 در خون خود غلتیدند. 🔸علی شاه‌آبادی تک‌تیرانداز گردان بود، شب 21 دیماه 65 قبل از عزیمت گردان از اردوگاه کرخه به سمت شلمچه زمانی که داشتیم تو چادر ادوات آماده می‌شدیم؛ با پارچه‌ کهنه‌ای ساعت شبنما دارش را استتار می‌کردیم تا دیده نشود. علی بچه سه راه آذری بود و برادرش امیر تازه شهید شده بود، یادم هست علی برای آوردن دوربین کشوئی 110خودش، تردید داشت که من گفتم بیار ... صبح عملیات باهاش عکس می‌گیریم, بعد با همون پارچه کهنه‌ها یک روکش برای دوربینش دوختیم و داخل یک جیب خشاب اضافیِ سیمونوف روی فانوسقه‌اش گذاشتیم و راه افتادیم. 🔹نیمه‌شب به پشت جاده‌ی شلمچه - بصره رسیده بودیم؛ پشت خاکریز شب را گذراندیم، قرار بود آنجا بمانیم تا نیروهای دیگر بما برسند و صبح بریم جلو، صبح که شد گفتند محاصره شده‌ایم, بعد هم گلوله‌ی تانک بود و دوشکا و تک‌ تیراندازها که ما 300 - 400 نفر را وسط دشت دوره کرده بودند؛ 🔸باران گلوله بود که می‌خورد توی گونی‌های سنگر، گودال‌هایی که توی آن‌ها پناه گرفته بودیم به همه‌ چیز شبیه بود، الا سنگر! پشت خاکریز حکومت نظامی اعلام شد، جنب می‌خوردی بعثی‌ها با سیمونوفِ دوربین‌دار مغزت رو میریختن بیرون و جنازه‌ات می‌ماند روی دست بقیه بچه‌ها. 🔹خلاصه قسمت نشد که با آن دوربین عکس دست جمعی بگیریم, من همان شب مجروح شدم و علی را دیگه ندیدم, صبح عملیات یکی از بچه‌ها که از خط برمی‌گشت گفت: پیکر علی و عباس را دیده بود, عباس چمباتمه زده بود توی گودال سنگر و علی افتاده بود روش, گلوله تک‌ تیرانداز عراقی خورده بود توی سر علی از اون‌طرف سر آمده بود بیرون ‌و خورده بود به سر عباس؛ عباس هنوز زنده بود و با خس‌خس نفس‌های کوتاه ‌کوتاه می‌کشید. بچه‌ها سرش را پانسمان کردند ولی چند لحظه بعد توی آغوش اونها تمام کرد. آنجا تا ظهر مقاومت کردیم و بعد عراقی‌ها ریختند سرمان و ما مجبور شدیم بیایم عقب‌. 🔸در آن صبح تا ظهر از گروهان 110 نفره ما، فقط 29 نفر باقی ماندند. با همان دوربین یکی از بچه‌ها در آخرین لحظات عقب نشینی زیر حجم سنگین آتش توپخانه و پاتک گردان‌های زرهی عراق، از پیکر علی و عباس چهار عکس گرفته بود و با خودش به پادگان دوکوهه آورد. این عکس تنها دلخوشی مادر علی بود، تا اینکه بقایای پیکرش پس از 12 سال انتظار ... در سال 1377 در جریان تفحص شهدا کشف شد و به دست مادر چشم انتظارش رسید. ✍️ روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد ... نثار شادی روح شهیدان مظلوم صلوات ... َ 🔻برای پیوستن به شبکه روشنگری Mtv لینک زیر را لمس کنید: @Mtv_Mahboobi