مهم‌ترین چالشی که اکنون وجود دارد، بحث قطع ارتباط جبهات لبنان از غزه است. در این خصوص دو خط تبلیغی منطقه‌ای به وجود آمده: اولی در لبنان است، که می‌گویند اساساً حزب چرا وارد نبرد دفاع از غزه شد، آتش‌بس و جدایی جبهات را در میانه نبرد نپذیرفت، اما پس از ضربات اخیر، قصد پذیرش توافق را دارد. نه تنها اهل تسنن، که برخی مسیحیان حتی متحد حزب مانند جبران باسیل و ... نیز این سوال را در فضای عمومی لبنان مطرح کرده‌اند. از این جهت مقاومت لبنان باید این مسئله را مدیریت کند. دومی در خط منطقه‌ای است که مفتخورهای منطقه و کسانی که حتی یک موشک کاغذی هم به سمت اسرائیل شلیک نکرده‌اند، پشت آن قرار داشته و می‌گویند مقاومت به خاطر خودش حاضر به قطع حمایت از غزه شد. در خصوص جبهه اِسناد از غزه و "وحدت ساحات" نیز نکات مهمی وجود دارد که در پستی جداگانه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد. @Muhallel

۱. از حیث اهداف، شکست بزرگ رژیم در نابودی حزب‌الله و از طریق آن، تغییر منطقه واضح است. حتی در فاز اعلامی، رژیم که روزی بر بازگشت شهرک‌نشینان تاکید می‌کرد، اعلام کرد که هدفش نابودی و خلع سلاح حزب است و در روزهای اخیر مجدداً هدف، بازگشت شهرک‌نشینان عنوان شده است. به نظر همه چیز مشخص است. ۲. حزب‌الله با کمک متحدان خود توانست زیر سنگین‌ترین آتشباری، ساختار فروپاشیده خود را بازسازی و حتی از قبل ارتقاء دهد. وقتی نیرویی چنین استعدادی دارد، در صورت آتش‌بس، امکان بازسازی، بازیابی و بازتجهیز حزب چندین برابر می‌شود. با این تفاوت که اکنون کوهی از تجربه وجود دارد. ۳. بحث عقب‌نشینی حزب به پشت رودخانه لیتانی در ۲۰۰۶ هم تکرار شد اما آیا این اتفاق رخ داد؟ اینچ به اینچ جنوب لبنان متعلق به مقاومت است. اعضای یگان‌های نصر و عزیز و رضوان از طرابلس و قلمون نیستند، خود از اهالی جنوب‌اند؛ بر فرض که آن کمیته نظارت توانست حزب را عقب براند، آیا می‌توانند کل ساکنان جنوب را اخراج کنند؟ ۴. تا وقتی که سه موضوع ۱۳ نقطه اختلافی مرزی، در دست داشتن اجساد شهدا و اسرا و مسئله غزه وجود دارد، هرگونه آتش‌بس در ناپایدارترین شکل ممکن است. ۵. ما غزه را رها نخواهیم کرد. حزب‌الله نیز بزرگترین هزینه‌های ممکن را در راه غزه داد. ما بسیاری از کارت‌های خود را برای غزه مصرف کردیم. اتهام رها کردن غزه توسط حزب، اوج ناجوانمردی است. ۶. بحث بازگشت شهرک‌نشینان به شمال، ابعاد روانی زیادی برای آنها دارد؛ شبح یورش حزب مانند ۷ اکتبر، هر روز و ساعت با شهرک‌نشینان شمال خواهد بود. حزب بحث بازگشت شهرک‌نشینان را به واقعیت خواهد سپرد. ۷. دایره انتخاب‌ها محدود است. نباید زمین بازی، حالتِ مسلخی پیدا کند و امتیازات تداوم جنگ معکوس گردد. @Muhallel

مذاکرات روز جمعه در ژنو (که مجید تخت روانچی و کاظم غریب آبادی در راس تیم ایرانی قرار دارند) ارتباط مستقیمی با تک موضوع هسته‌ای ندارد بلکه هدف این مذاکرات این است که یک زبان یا زمینه یا اشتراکی پیدا شود تا از طریق آن بتوان زمینه‌ای برای کاهش تنش‌ها یا حل مسائل یافت‌. چنین مذاکراتی به دلیل ماموریت احتمالی آن، چه بسا تا چند ماه به درازا بکشد لذا مهم، گره نزدن زندگی مردم به این مذاکراتِ سیاسی است. @Muhallel

وقتی گفته می‌شود حیات رژیم صهیونیستی در جنگ است یعنی وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم. تا وقتی که آنها به نقاط مختلف یورش می‌برند، ظاهرا مساله‌ای نیست؛ به مجرد اینکه صحبت از نزدیکی آتش‌بس از سطح سیاسی تا نظامی و اجتماعی و رسانه‌ای می‌شود‌‌، همه با یکدیگر به اختلاف می‌رسند. یعنی حتی صحبت و نزدیکی آتش‌بس نیز آنها را به جان یکدیگر می‌اندازد‌. حال تصور کنید پس از پایان جنگ‌های اخیر، چه وضعیتی در درون فلسطین اشغالی پدید می‌آید؟! از این روست که بسیاری عقیده دارند به خاطر همین ترس و فرار از درگیری داخلی، بالاخره در نقطه‌ای، رژیم علیه مذاکرات کودتا می‌کند. حتی اکنون نیز صحبت از این است که رژیم برای خروج آبرومندانه به دنبال حرکتی جدید مانند ترور است. به عبارتی هر دو طرف به دنبال ثبت "آخرین شلیک و ضربه" به اسم خود هستند. @Muhallel

در حالی که با حرکت تروریستی رژیم در بامداد شنبه در بیروت، امیدها برای رسیدن به آتش‌بس به صفر میل پیدا کرده بود، با شلیک و رسیدن موشک‌ها به تل‌آویو در چارچوب تثبیت معادله "بیروت - تل‌آویو" که باعث بازگشت تعادل بازدارندگی شد و همچنان ۵۱ عملیات روز یکشنبه که شامل هدف‌گیری گسترده مرکز و شمال اراضی اشغالی بود و مقاومت هوشمندانه و شهادت‌طلبانه رزمندگان حزب‌الله در جنوب، تل‌آویو مجدداً به سمت گزینه آتش‌بس حرکت کرد. در همین حین نبیه بری نیز به هوکشتاین تاکید کرد که هر چه در عین التینه توافق کرده ایم همان است و هیچ چیز دیگری را نمی‌پذیریم که حاکی از استواری مذاکره کننده لبنانی بود‌‌‌. این نشان می‌دهد که در وهله اول میدان در هماهنگی با سیاست می‌تواند راهگشا باشد. برای بار چندم: با توجه به تجارب قبلی، وجود سطحی از بدبینی و احتمال کودتای نتانیاهو علیه توافق لازم است‌. @Muhallel

ایجاد کمربند آتشین در ضاحیه و هدف قرار دادن بیروت، همزمان با انتشار تصاویر پیاده‌روی سربازان رژیم در لیتانی، ساعاتی قبل از احتمال اعلام آتش‌بس، نشانه تلاش دشمن برای ساخت تصویر پیروزی است. پاسخ سریع حزب‌الله در حیفا و تل‌آویو جهت تثبیت معادلات و بهم زدن تصاویر دشمن، منطقی است. کاتالیزور مهم در این روند اما قریب‌الوقوع بودن اجرای طرح بزرگ وعده صادق ۳ ستاد کل نیروهای مسلح است. طرحی که تاکنون به دلیل متغیرهای فراوان فنی و عملیاتی، مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی اجرایی نشده است. عدم پذیرش آتش‌بس از سوی دشمن، به راحتی نخواهد بود. @Muhallel

وقتی رژیم صهیونیستی هدف اول از آتش بس در لبنان را ایران اعلام می‌کند، یعنی بخواهیم یا نخواهیم با آنها مواجه خواهیم شد. مشخصاً دشمن به دنبال تجدید قوا و همچنین رفع تهدید غزه و اقناع آمریکا برای زدن هسته ای ایران تا 20 ژانویه است. حال سوال این است که کدام طرف زودتر و با نیروی پٌر به سمت حریف رفته و دشمن را وارد بازی خود کند. @Muhallel

یکی از مواردی که دشمن صهیونی را نسبت به ما جری تر خواهد کرد، خیال آسوده تر از جبهه شمال است. رژیم صهیونیست همواره در بحث حملات به ایران این نگرانی را داشت که تهران به وسیله متحدین خود علی الخصوص در لبنان و غزه پاسخ دهد. اکنون با آتش بس در شمال و قطع ارتباط لبنان و غزه و کاهش عملیات‌های عراق، محاسبه غلطی در ذهن دشمن شکل خواهد گرفت. لذا باید این محاسبات غلط را برهم زد. @Muhallel

اکثر تحلیل‌ها البته مبتنی بر انتقال حوزه درگیری به جبهه سوریه است. این امر دلایل زیادی دارد. با تشدید جنبش بازسازی، بازیابی و بازتجهیز حزب الله، دشمن سعی در تضعیف خط تدارکاتی سوریه به طرق مختلف خواهد داشت. پاسخگویی به این حملات از جبهات غزه و لبنان نیز دشوار خواهد بود. البته گسترش جبهه مقاومت، وعده قطعی و صادق رهبر معظم انقلاب اسلامی است. @Muhallel

اولویت حزب‌الله در شرایط فعلی، حفظ منافع و امنیت ملی لبنان است. حتما همگی آن مثال رهبری انقلاب خطاب به سعد حریری را به خاطر دارند که حزب‌الله را به چه چیزی تشبیه کردند. تهدیدهایی که در ادامه مطرح می‌شد، تهدیداتی موجودیتی برای لبنان بود. در این زمینه، حزب نیز حتماً مصالح فوق را در نظر می‌گیرد. @Muhallel

نباید از بسیاری بندهای توافقنامه نگران بود. ارتش لبنان آنگونه که گفته شده توانایی برچیدن حزب در جنوب را ندارد زیرا حضور حزب در جنوب یک امر تحمیلی یا عارضی نیست بلکه از دل مردم جوشیده است. ضمناً ورود ارتش به درگیری با حزب، خطرات جنگ داخلی را به دنبال دارد. حزب الله نیز هوشمندی و روش‌های خاص خود را در این زمینه دارد. @Muhallel

ما نیاز به سطح بالایی از واقع بینی به شرایط داریم. اشتباهات حزب‌الله متعدد و ضربات وارده زیاد بود. صحبت از این موارد، مطمئناً حزب الله را قوی تری خواهد ساخت. مدتی پیش یک نفر از افراد لبنانی در تحلیلی گفته بود حزب در برخی عرصه ها عملاً دچار غفلت شد که یک نتیجه آن حمله پیجری بود، وی عقیده داشت یکی از دلایل این غفلت، تعاریفی بود که پیش از جنگ حتی دشمن در خصوص نرخ شلیک و ... حزب می‌داد. ناجوانمردی است که پیروزی‌های بزرگ حزب را نادیده بگیریم. حمله پیجری و شوک شدید از درون و از رده خارج کردن نزدیک به 4000 نیروی عملیاتی، ترور فرماندهان رضوان و سوزاندن طرح عملیاتی حزب در شمال، ایجاد بحران آوارگی با آواره کردن حدود 1 میلیون نفر در یک روز، ترور قرارگاه فرماندهی حزب‌الله و شهادت رهبری، فرماندهی جنوب، فرماندهی سپاه لبنان و ... همگی یک کشور را از پای درمی‌آورد؛ حزب با کمک موثر و به موقع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه مستشاری و تسلیحاتی، آن هم در حالی که تقریبا تمام خطوط مواصلاتی سوریه به لبنان تحت آتش و همه خطوط امداد و مواصلات از شمال به جنوب لیطانی قطع بود، آن هم با حمله سنگین زمینی و نبرد آخرالزمانی ارتش رژیم با پشتیبانی سنگین آتش هوایی و توپخانه، توانست با ایجاد سه خط در جنوب لبنان، سد نفوذی را ایجاد کرده و ارتش رژیم را وارد یک باتلاق سازد. ندیدن این شرایط و قضاوت حزب، ناجوانمردی است. اینکه حتی ایران نیز مورد تخطئه قرار گیرد، باز هم ناجوانمردی است. متاسفانه نمی‌توان صحبت‌های زیادی مطرح کرد اما حضور ارشدترین فرماندهان ایرانی در قلب میدان، آن هم پس از ترور سردار نیلفروشان، نشان از فداکاری‌ها است. در حوزه تسلیحاتی نیز ماجرا به همین شکل است. شاید جنگ نظامی فعلا برای 60 روز پایان یابد اما جنگ بزرگ بازسازی، درس گیری، تنفس، تجدید قوا، حل مسائل اجتماعی و سیاسی داخلی، از فردا آغاز می‌شود. مهم‌ترین ماموریت ما، ارتقاء جهشی قدرت آتش گروه‌های مقاومت است. باید قدرت آتش (کمی و کیفی) در ابعاد مختلف، جهش یابد. @Muhallel