✅بخش اعظم گزارش بالا که با 🔹🔻 بود توسط جناب محمد شلتوکی در روزنامه همشهری نوشته و انتشار یافته بود ( hamshahrionline.ir/x8f5D) که به دلیل ضریب نگرفتن مناسب، کوچکسازی شده و در بخشهای مختلف با تصویر توضیح داده شد چون معمولا مخاطب از متن طولانی دوری میکند!
نکاتی نیز که با ✍🏻 بودند خود ما نوشته بودیم.
بخشی از تصاویر و گزارش ۱۵ صفحهای پایانی مربوط به گزارش ۲۸۵ صفحهای دفتر سوانح هوایی سازمان هواپیمایی کشوری است که بخشهایی از آن جداسازی و گلچین شد.
@Muhallel
بعضی از دوستان این را فرستادند و گفتند توضیح دهیم. روایت معتبری که ما شنیدیم (حتما شما هم شنیدهاید و قبلا هم همینجا گفتیم) مربوط به عدد ۵۲ است.
در واقع ترامپ که ایران را تهدید به زدن ۵۲ نقطه کرد، منظورش ۵۲ گروگان سفارت آمریکا بود. آقای روحانی نیز مثلا میخواست پاسخ دهد اما به بدترین وجه ممکن۲۹۰ مسافر را به مثابه زدن ۲۹۰ نقطه مطرح کرد.
@Muhallel
مُحَلِّل
بعضی از دوستان این را فرستادند و گفتند توضیح دهیم. روایت معتبری که ما شنیدیم (حتما شما هم شنیدهاید
✍🏻آخرین نکتهای که در این خصوص وجود دارد، آن متن مضحک و سراسر کذب واتساپی به نقل از ژنرال چی چی منصور، رئیس اطلاعات قطر است که پس از آن حادثه، مثل نقل و نبات در گروههای انقلابی میچرخید و هنوز که هنوز است برخی نیروهای انقلابی ژست وصل بودن میگیرند؛ تهش که میپرسی خب اطلاعاتت چیست؟ شروع میکنند واو به واو آن متن مضحک را توضیح میدهند.
#پایان
@Muhallel
❓در خصوص عملیات عین الاسد سه سوال مطرح است :
1⃣ اگر این عملیات بازدارندگی ایجاد کرد پس دلیل انفجارهای نطنز و کرج و ترور شهید فخری زاده چه بود ؟
✍باید توجه داشت که ما سه نوع منطقه در سیاست داریم. منطقه سفید که مباحث دیپلماسی است، منطقه سیاه که امور نظامی و جنگ است و منطقه خاکستری که مربوط به اقدامات اطلاعاتی و امنیتی می شود . ترور سردار سلیمانی و حمله به عین الاسد و الحریر قطعا در منطقه خاکستری است و همین مانع از اقدامات نظامی حریف شد نه اقدامات امنیتی ! لذا این مسئله یک قیاس مع الفارق است. ذات عین الاسد این بود که آمریکایی که مستقیما به نماد مقاومت حمله کرده بود و به دنبال رعب و وحشت در میان حامیان مقاومت بود حال خود گرفتار ریزش ابهت شده بود. اصولا همین ترس از پاسخ مستقیم ایران است که آنها را از یورش مستقیم باز می دارد و در ۹۹ حملاتشان مشابه سال های ۸۸ تا ۹۲ شد یعنی اقدامات خرابکارانه ایذایی مثل ترور و انفجار و بمب گذاری و آتش سوزی و ...
2⃣ آیا آمریکا از حمله خبر داشت ؟
✍قطعا خیر؛ عملیات شهید سلیمانی در سه موج انجام شد؛ در موج اول ایرج مسجدی به عادل عبدالمهدی و رئیس ستاد کل ارتش عراق خبر حمله را می دهد. در ایران به جز سردار حاجی زاده و دو سه نفر از یاران حاج قاسم کسی جزئیات دقیق حمله را نمی دانست بلکه نهایتا زمان و نحوه عملیات را می دانستند. البته همان زمان هم صحبتهایی مطرح شد که مقام معظم رهبری در اتاق عملیات تهران حضور داشتهاند و خود مستقیم عملیات را راهبری می کردهاند.
3⃣ آیا آمریکا تلفات داد ؟
✍به دلیل پنهان کاری های ویژه مقامات آمریکایی در این مورد هنوز هم نمیتوان اظهار نظر دقیق کرد البته مقامات ارشد کشوری میزان تلفات حدودی را دارند. فیلم رفت و آمد آمبولانسها و پرواز هواپیماها به کویت و اردن و سرزمینهای اشغالی همگی موجود است. البته بعد از عملیات، شاهد بودیم حداقل ۲ ۳ سرباز ارتش آمریکا به دلایل واهی و عجیب و غریب که به عقل جن هم نمیرسد کشته شدند! حتی در گزارشی که نفیسه کوهنورد از این پایگاه رفت فرمانده این پایگاه که تا سه ماه پیش یک ژنرال بود ناگهان به یک سرهنگ دوم (خلبان) تقلیل یافته بود!
@Muhallel
🚨اخیراً در یک جلسه چهارجانبه میان مسئولان ردهبالای سرویسهای جاسوسی خارجی در یک کشور در حاشیه خلیجفارس یکی از اعضا اعلام کرده است که اطلاعات آمریکاییها از سطح اغتشاشات در ایران غلط بوده و حالا هر حرکتی علیه ایران میتواند تبدیل به یک خطر امنیتی علیه کشورهای همکار با آشوبها شود!
🔺در این جلسه یکی از مقامات امنیتی کشورهای اطراف ایران خطاب به مقام غربی میگوید مگر نمیگفتید با شروع اعتراضات جمعیت میلیونی به خیابانهای تهران میآیند؟ پس چرا نیامدند و ما فقط وارد صحنه شدیم و الان نگران هستیم که ایران اقدامات ما را تلافی کند...
@Muhallel
مُحَلِّل
عجب... @Muhallel
بسیار جالب است. پس از اینکه برخی منابع اعلام کردند منظور از جاسوس دستگیر شده همان آقای علیرضا اکبری بوده است، بیبیسی فارسی به میدان آمده و اطلاعات خاصی مانند جاسوس MI6، بازداشت در سال ۹۸، حکم اعدام توسط قاضی صلواتی و انتقال وی به انفرادی را میدهد و سپس خبرنگار صدای آمریکا توئیت میزند صدای علیرضا اکبری باشیم!!!! و برخی افراد دیگر نیز متشابها دست به حمایت از فرد مذکور میزنند. این خط رسانهای نتایج جالبی در درون خود دارد.
@Muhallel
تلنگری که پروندهی علیرضا اکبری به ما میزند...
🔹چند روز است اسمش سر زبانها افتاده است: "علیرضا اکبری". خط سوابقش را از دوران جبهه تا حالا که بگیریم، میبینیم از ابتدا جزو حواریون علی شمخانی بوده، از سپاه تا وزارت دفاع و دبیرخانه شورای عالی امنیتملی. یادداشتها و گفتگوهای مختلفی هم اغلب با عنوان معاون اسبق وزارت دفاع یا کارشناس مسائل هستهای از او در رسانههای مختلف به خصوص خبرآنلاین و سازندگی پیدا میشود.
🔹الان احتمالا حزباللهیها میروند مواضعش به نفع برجام و مذاکرات و حسن روحانی را پیدا میکنند و بولد میکنند، عدهای دیگر که عشق بحثهای نفوذ هستند میروند بگردند تا نقطهچینهای نادیدهی او و ابعاد ماجرا را کشف کنند. عدهای خوشحالند که با چنین کیسی حتما شمخانی از شورا رفتنی است. آنهایی که با او ارتباطی و ارتباطکی داشتهاند، احتمالا فعلا آفتابی نمیشوند تا مبادا زیرضربهی رسانهای ها بروند. حتی دیدم که بعضی سایتها مطالبی که از او زده بودند حذف کردهاند.
🔹من اما وقتی اسمش را شنیدم و در اینترنت سرچش کردم و کمی با سوابقش آشنا شدم، ذهنم جور دیگری درگیر شده است: اکبری هم مثل خیلی از دوستان و همنسلهایش "ّبچهی انقلاب" بوده، بچه جبهه بوده، عمر و جوانیاش را در راه انقلاب صرف کرده؛ دغدغه اخلاص و خدمت به انقلاب داشته؛ راحت بگویم: گذشته و کارنامه جوانیاش، حسرت خیلی از ما نسل بعدیهای انقلاب بوده؛ چه میشود که چنین کسی میپذیرد به "دشمن" اطلاعات بدهد و با او همکاری کند؟ خدا نکند کسی احساس کند آنچه یک عمر جمع کرده، یک دفعه نابود و تباه شده و از کفش رفته است! با خودم فکر میکنم در این یک سال بازداشت و دادگاه چه حس و حالی داشته است؟ شبهای انفرادی را با چه افکاری به صبح رسانده است؟ طعم تلخ حسرت، ندامت و پشیمانی چقدر کامش را تلخ کرده است؟ از برخی شنیدهام که چنین حال و روزی دارد.
🔹من به واسطهی کارم که تاریخ است پای صحبت و خاطرات خیلی از افراد مینشینم، گاهی حالِفعلی طرف با سالهایی که دارد خاطراتش را برایت میگوید صدوهشتاد درجه تفاوت دارد ولی وقتی در دریای خاطراتش غرق میشود میتوانی حس و حال آن روزهایش را از چشم و کلامش دریافت کنی. از وقتی آن بخش از فیلمِ گفتگویش با خبرآنلاین را دیدم که شعری درباره شهادت دوستانش خواند و بغض در گلو و اشک در چشمش دوید، ذهنم درگیر شده است. درگیرِ آن حس متناقض درون یک انسان که گاهی یاد شهادت هواییاش میکند و گاهی همکاری با دشمن، زمینش میزند. علیرضا اکبری که این روزها نامش با "جاسوسی برای دشمن" روی زبان من و شما افتاده، مثل خیلی از ما روزگاری "بچه انقلاب" بود و روزگاری مثل برخی دیگر "مدیر و مسئول مملکت". نمیدانم در کدام دوراهیها چه "انتخاب"هایی کرد که سرنوشتش به اینجا ختم شد. تضمینی هست که ما تا آخر عمر در مسیر صحیح بمانیم؟ نمیدانم. «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؟»آیا مردم پنداشتند كه همین که گفتند ايمان آورديم رها مىشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟» به قول شهید آوینی: آه از ابتلائات دهر...
https://t.me/payamshaheed