eitaa logo
[مُحـآمـ]
3.6هزار دنبال‌کننده
949 عکس
179 ویدیو
1 فایل
#به_عشق_قاسم_بن_الحسن رشد کن؛ شاخه به شاخه ! تا آنجا که خودت سایهِ ساز خودت باشی🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
. توی این چند مدت که اوضاع کشور یه کوچولو ناامن شده الخصوص بحث توهین و بی حرمتی به طلبه ها و روحانی ها،از خیلی ها که هم از نزدیکانم هستم و آشنایان،بهم می گفتند که لباست را هرجا نپوش،میری بیرون لباس را در بیار،(منظورشون عمامه و قبا و عبا هست،اخه ملبس هستم بنده) می‌گفتند خطر ناکه،کشته میشی ،مراقب باش،خیلی تذکر میدادند بهم، و.... تو دلم هیچ وقت خالی نشد از حرفاشون چون ایمان داشتم و دارم به این راه این عمامه من اگر خرج ظهور امام زمانم نشه چه بدرد میخوره؟ اگر خرج مظلومیت امام علی و اهل بیت نشه چه بدرد میخوره گیرم کشته هم بشم،چه خدشه ای به اسلام وارد میشه؟ افتخار برای خانوادمه که میگن پسرم تو این راه شهید شد رفیق من،برادر من اگر ملبس هستی لباست را در نیار، با چهارتا آتیش روشن کردن و شعار دادن،که نباید عقایدمون را کنار بزاریم خواهر من اگر چادری هستی،چادرت را در نیار به خودت تلیقن نکن مانتو میپوشم اشکالی نداره که، اگر ماها میدان را خالی کنیم، وضع موجود از اینی که هست بد تر میشه پای عقایدت بمون ✍مُـحـآمـ
مردیم تا بردیم... . دمتون گرم بچها👌🙏 . دل یه ملت رو شاد کردید🌹
برای ایران...
به یه کا داریم نزدیک میشم نشییم یه کا؟ حمایت قوی.... تگ میزارم
ترسیدیم جریمه کنن کمربند بستیم! شد که یه بار بترسیم از چشمش بیفتیم گناه نکنیم؟
امر به معروف و نهی از منکر را همیشه آدم های مومن تذکر نمیدن گاهی وقتا هم آدم بدها تذکر میدن که هیچ منافاتی نداره:)
❋هر حرفی ڪه می زنی ، هر ڪاری ڪه انجام می دهی ، ⛔️ متوجه باش ڪه باید در خانه قبر و در قیامت جوابی برای آن نزد پروردگار متعال داشته باشی❢ وقتی از چیزید خبر ندارید،قضاوت نکنید وقتی خبر ندارید تو ذهن آدم ها چی میگذره چرا فاز نصحیت بر میدارید آخه:)
❇️توصیه های دیروز حضرت آقا به بسیجیان نصیحت اول: ✅بسیجی بمانید! نصیحت دوم: ✅قدر خودتان را بدانید! نصیحت سوم: ✅دشمنتان را بشناسید. (کیست؟ ضعفش کجاست؟ نقشه هایش را بشناسید.) نصیحت چهارم: ✅رشد معنوی خودتان را اندازه بگیرید. (محاسبه نفس) سعی کنید جلو بروید. نصیحت پنجم: ✅امروز مهمترین شیوه دشمن، دروغ پردازی است. پس تبیین کنید. نصیحت ششم: ✅یکی از آسیب پذیریهای دشمن، روشن بینی (بصیرت) شماست. روشن بینی خود را افزایش دهید. نصیحت هفتم: ✅آمادگی عملی را حفظ کنید و غافلگیر نشوید. نصیحت هشتم: ⭕️مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید. توصیه آخر: ✅وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
سلام خواهر.. نوبت جهاد به شما هم رسید... یادتونه چقدر غبطه میخوردید که چرا نمی‌توانیم لباس رزم بپوشیم تو میدان جنگ با دشمنان مبارزه کنیم؟ حالاتمام جبهه کفر و شیاطین با همه ابزارش به جنگ شما آمده خانم محجبه اکنون در وسط میدان نبرد هستید و فرمانده و سرباز این میدان هم فقط شما هستید .همینطور که دارید راه میروید مبارزه و جهاد میکنید بدون اینکه چیزی بگویید...
_
[مُحـآمـ]
_
یک قدم پیش، یک قدم به عقب حالِ من وقتِ دیدنت این است؛ حال سربازِ بی‌نوایی که رو به هر سمت و سو کُند، "مین" است!
گناهڪـارۍڪہ‌بعد‌از‌گنـاه بہ‌ترس‌و‌اضطراب‌میوفتہ بہ‌نجـات‌نزدیڪتره تا ڪسۍڪہ‌اهل‌عبـادتہ،‌‌ امـا‌از‌گناه‌نمۍترسہ ! ‌بہ‌هم‌ریختگۍ‌بعد‌از‌گنـاه، ‌نشونہ‌یہ‌وجدان‌بیداره
؟ اگـه‌میبینی‌رفیقت‌داره‌‌به‌راه‌ڪج‌میره ‌بایدراهنـماش‌بشی؛به‌عنـوان‌رفیقش‌ مسئولی وگرنه‌روزمحشـرپات‌گـیره اگه‌‌سڪوت‌ڪنی‌وکمکش‌نڪنی.. همیـن‌آدم‌ڪه‌داره‌خطامیـره روزحسـابرسی‌میادجلوتـومیگیره میگه:‌توڪه‌میدونستی‌‌من‌دارم‌اشتباه‌میڪنم چــرا‌بهـم‌گوشزد‌نڪردی؟! چرادستمـونگرفتی‌؟؟
[مُحـآمـ]
#حرف_حق . توی این چند مدت که اوضاع کشور یه کوچولو ناامن شده الخصوص بحث توهین و بی حرمتی به طلبه ها
۲ امروز رفته بودم بانک،چند تا کاره بانکی داشتم تو مسیر که داشتم میرفتم احساس کردم دونفر زوم کردن روم،و میخوان عمامه ام را بپرونند، به خودم گفتم که جلوشون را میگیرم یکم سرعتم را زیاد تر کردم و رفتم داخل کوچه خلوتر ،اون دونفر نزدیک نزدیک تر شدن ایستادم و حواسم بشون بود،منتظر بودم که بیان جلو.... و یکیشون اومد(قبلش بگم که از نظر جسته و قد از من کوتاه تر و ضعیف تر بودند)،تا دستش رفت بالا سریع برگشتمو با شوکری داشتم زدم تو پهلوش نفر دومی فرار کرد اصلا ندیدمش، همینطور که داشتم نفر اولی را دستاش را با بست می بستم،نگاهش کردم دیدم رفیق دوران بچگیم هست که بعد چند سال دارم میبنمش .خیلی جا خوردم و مطمعن هم نبودم که خودش هست (اینم بگم با توجه به منطقه ای که ما هستیم و امنیتی درستی نداره برای محافظت و ترسوند کسی که بخواد کاری کنه مسلح هستیم همراه با مجوزش از طرف...) دیگه مردم اومدن،جمع شدن زنگ زدن کلانتری و.... تو کلانتری بهش گفتم فلانی را میشناسی گفت اره تو فلان مسجد باهم بودید تا کلاس پنجم گفت اره،یه سری کد بهش دادم که مطمعن تر بشم و یقین پیدا کردم که خودشه... ما تا دوران راهنمایی تو یه مدرسه و مسجد بودیم و بعد ما بخاطر کار پدر جابجا شدیم خودمو بهش معرفی کردم،رنگش مثل گچ سفید شد و باورش نمیشد خلاصه بگم علت کارش را پرسیدم گفت ما تو دانشگاه فلان جا یه سری دانشجو هستند به ما گفتند که اینکار را انجام بدید nمقدار پول میدیم،و قبلا انجام داده بودیم و این سری نوبت شما بود که نشد و.... بگذریم... اینو گفتم که به این برسم... اگر در دانشگاه های ما هم نظارتی بیشتری بود از نظر این موردی که گفتم،جلوی نفوذ را بگیرند، نمی تونند بگیرند حداقل برخورد کنند برخورد نمی کنند ،حداقل تذکر بدن که یه عده اینطور فریب نخوردند دوما تو دانشگاه ها داره چی میگذره!؟ حجابی که نیست... مسائل سیاسی هم که باخیتم تو دانشگاه ها درسم که .... دقیقاً چیکار میکنید چه کسی باید پاسخگو باشد... ✍مُــحآم
سر که زد چوبه ی محمل، دل مـا خورد تَـرَک غربتـش ریخت به زخـم دلِ عُشـــاق نَـمَـک و چنان سوخت که بر سَردرِ آن، این شده حک سر زینب به سلامت، سَرِ نوکر (به درک) به فَـلَک
پذیرش‌دین‌تاوان‌دارد وقتے‌ از خبر سوختن زنے در تاریخ میسوزی، وقتے ذوب میشوی دررعلے ، باید منتظر باشے تا مثل آنہا غربتت بہ چشم بیاید. دیوانگے مجنون، سہم عشق بہ لیلے بود . محرومیت هم سہم عشــق بہ علے است. دم زدن از علے ، جگرے چون جگر حمزه مےخواهد. دلے بہ پهناے آسمان ، صبرے بہ اندازه صبر علے در احد وقتے چشمش بہ شهدا افتاد . در مقابل سوختن گلش وقتے دوره اش ڪرده بودند. در آن شب تاریڪ وقتے با دستان خیبرگشا تکهٔ دیگرے از خودش را در دل خاڪ پنهان ڪرد. شیعہ بودن تاوان دارد. شیعہ تافتۂ جدا بافتہ است. تقدیرش با همہ فرق میڪند. مثل ده سالگےِ علے ، عقایدش را بہ سخره میگیرند . بوے خطر ڪہ مشموم میشود ، تنهایش مےگذارند و تنهایش مےگذارند، و تنهایش مےگذارند...
_
اےتمام‌ِوصیتِ‌حاج‌قاسم دوستت‌دارم(:
بازی خوبی بود... ای کاش می‌بردیم مردممون نیاز به خوشی حالی داشتند....
خبر ها حاکی از این هست که یه مشت وطن فروش،بی غیرت تو خیابون ها در حال پای کویبی هستند...
به یاد داشته باشیم : آینده کتابیست که امروز می‌نویسیم پس چیزی بنویسیم که فردا از خواندن آن لذت ببریم ...
گفت ۱۷۰۰ سال است ڪہ همــہ ے سخنوران عالم درباره ے مریم داد سخن داده اند. ۱۷۰۰ سال است ڪہ همــہ‌ے‌فیلسوفان و متفڪران ملت ها در شرق و غرب‌، ارزش هاے‌مریم را بیان ڪرده اند. ۱۷۰۰ سال است ڪہ همـــہ هنرمندان ، چہره‌نگاران ، پیڪره‌سازانِ بشر ، در نشان دادن سیما و حالات مریم، هنرمندی هاے اعجازگر ڪرده اند. اما مجموعہ گفتہ ها و اندیشہ ها و ڪوشش ها و هنرمندے هاے همـــہ در طولِ این قرن هاے بسیار ، بہ اندازه این ڪلمہ نتوانستہ اند عظمت هاے مریم را بازگویند ؛ ڪہ "مریم مادرِ عیسے است" و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمـہ بگویم . باز درماندم . خواستم بگویم فاطمــہ دختر خدیجہ‌ے‌بزرگ است. دیدم ڪہ فاطمـــہ نیست! خواستم بگویم ڪہ فاطمــہ ، دخترِ محمد است. دیدم ڪہ فاطمـــہ نیست! خواستم بگویم ڪہ فاطمــہ همسرِ علے است. دیدم ڪہ فاطمـــہ نیست! خواستم بگویم ڪہ فاطمـــہ مادرِ حَسنین است. دیدم ڪہ فاطمـــہ نیست! خواستم بگویم ڪہ فاطمــہ مادرِ زینب است. باز دیدم ڪہ فاطمـــہ نیست! نہ ! اینہا همہ هست و این همہ فاطمــہ نیست . فاطمـــہ ، فاطمـــہ است.... _فاطمه، فاطمه است_
گُفتی: چه کَسی رازِقِ شِعر اَست؟ نوشتَم چَـشمـانِ پُـر اَز شِـعرِ تـو (دامَـت بَـرَکـاتُه)
آدم تو خیالش و توهماتش خیلی قشنگ زندگی میکنه... کاشکی میشید یه کم ازشون تو واقیعت استفاده کنیم