فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیئت، میان "وای مادر" داشت میسوخت
دیوار دم میداد؛ در بر سینه میزد
محراب مینالید؛ منبر داشت میسوخت
جانکاه قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد، از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گُل میداد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
#حسن_بیاتانی
#شعر
#فاطمیه
#نهاد_رهبری
#دانشگاه_علوم_پزشکی_قم
✅ @muqnahad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲مناجات
باز آمدم تا بیابم، دردآشنای دلم را
باز آمدم تا ببینی، ویرانه های دلم را
از هرکه جز تو گسستم، صد بار در خود شکستم
فرصت بده تا بسازم از نو بنای دلم را
هستم اسیر تباهی، جامانده ام در سیاهی
از دست دادم الهی، بی تو بهای دلم را
تنها تو نعم الحبیبی، تنها تو نعم الطبیبی
تنها خودت می شناسی، درد و دوای دلم را
هرچند غرق گناهم اما تویی تکیه گاهم
دلخوش به اینم که این عشق دارد هوای دلم را
#محمدحسین_مهدویان
#شبهای_قدر
#شعر
#مناجات
✅ @muqnahad