فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سندروم پرستش سلبریتی
🔸 تصاویری حیرتانگیز از سجده و دستبوسی یک سلبریتی منتشر شده که یادمون انداخت چیزی به نام سندروم پرستش سلبریتی توی دنیا وجود داره!
هدایت شده از اطلاع رسانی ایتا
کاربران گرامی
🔹 در روزهای اخیر، پیامهایی مبنی بر مشاهده یا دریافت «سود سهام عدالت» و نظایر آن در گروهها و کانالها منتشر شده است
🔸 اغلب این پیامها با هدف #کلاهبرداری صادر شده و در آنها یک لینک وب قرار دارد که با کلیک بر روی آن، اطلاعات شخصی شما به سرقت رفته یا یک برنامه مخرب برای نصب به شما معرفی میشود
⚠️ برای حفظ امنیت اطلاعات خود:
❌ هرگز بر روی لینکهای وب که در گروهها و کانالها منتشر شده کلیک نکنید
❌ هیچ برنامهای را از سایتها، صفحات وب، گروهها و کانالها دانلود یا نصب نکنید
❌ هرگز اطلاعات شخصی، شماره تماس و اطلاعات کارت بانکی خود را در صفحاتی که نسبت به اصالت آنها یقین ندارید وارد نکنید
✅ در صورت مواجه شدن با پیامهای فریبنده و مشکوک، آنها را با فوروارد عادی(با نقل قول) به سامانه گزارش ایتا به نشانی @report فوروارد کنید
«لطفا این پیام را در گروهها و کانالهای خود بازنشر کنید»
•┈••✾••┈•
🔰کانال رسمی اطلاعرسانی ایتا:
https://eitaa.com/eitaa
♦️ استخدام راننده پایه ۲ در اتوبوسرانی اصفهان
سید عباس روحانی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی اصفهان و حومه:
🔹این شرکت از یکم اردیبهشتماه تا سیویکم خردادماه برای تکمیل ناوگان خود اقدام به جذب راننده میکند.
🔹شرایطی همچون مرد بودن، ساکن شهر اصفهان بودن، تسلط به رانندگی با گواهینامه پایه دو و گذشت حداقل دو سال تمام از زمان دریافت این گواهینامه، داشتن کارت پایان خدمت، داشتن شرایط جسمی سالم (طب کار)، آشنایی به مناطق و نواحی و خطوط شهری اصفهان، متعهد و مسئولیتپذیر، منضبط و آشنا به مسائل فنی خودرو در حد مطلوب از جمله شرایط مورد نظر این شرکت برای همکاری با رانندگان است.
🔹 کار عالی و دارای تعامل، آشنایی به قوانین راهنمایی و رانندگی و اطاعت از قوانین و سایر موارد مرتبط، حداقل تحصیلات دیپلم، حداقل ۲۵ سال و حداکثر ۳۵ سال از دیگر شرایط است که با قرارداد «آموزش و دریافت گواهینامه پایه یک توسط شرکت اتوبوسرانی و فعالیت در خطوط با تعهد طبق ضوابط این شرکت» بین طرفین منعقد میشود.
🔹متقاضیان و علاقهمندان دارای شرایط میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر، با شماره تلفن ۳۸۱۸۸، با داخلی ۱۱۴ (امور اداری و کارگزینی) تماس بگیرند یا جهت تکمیل فرم بهصورت حضوری به محل شرکت واقع در خیابان کاوه، جنب ترمینال بابلدشت، کوچه شهید مقارهزاده، شرکت اتوبوسرانی اصفهان و قسمت امور اداری و کارگزینی از ساعت ۸:۰۰ تا ۱۳:۳۰ مراجعه کنند.
🔵 سهام دولتی برای متولدین ۱۴۰۱
🔹وزیر اقتصاد: والدینی که کودکان آنها در سال ۱۴۰۱ متولد شده برای ثبتنام سهام ۱.۵ میلیون تومانی به iran.gov.ir مراجعه کنند.
🔹در سامانه یک کد رهگیری دریافت کرده و به ترتیب تاریخ تولد در سه ماهه اول سال قبل قادر خواهند بود سهام یک صندوق بورسی را انتخاب کنند.
#اینفوتبیان | چه افرادی میتوانند با ۱۲۳ یا اورژانس اجتماعی تماس بگیرند؟
#اعلام مراسم
حدیث شریف کساء
توسط حاج مهدی منصوری
سخنران
(( استاد دانشمند ))
مداحان
حاج محمود کریمی
کربلایی مهدی رعنایی
جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
اصفهان
سالن جدیدگلستان شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حرکت جالب استاد قرائتی در مقابل یک دختر بی حجاب
📣📣📣📣
متنی بسیاااارزیبا وعبرت آمیز👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، میگفت
چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🤔
آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه!😔
اتاقم که بهم ریخته بود میگفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄
حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد
مدام حرفهای تکراری وعذابآور،😤
تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون میبایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم.
با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک میکنم.😅
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم!😍
۱-مُرَتب و منظم باش؛
۲-همیشه خیرخواه دیگران باش
۳-مثبت اندیش باش؛
۴-خودت رو باور داشته باش؛
تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!😔
با سرعت به شرکت رویاییام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود!
به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله..
اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم کردم تا نیوفته!
از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..
پلهها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونا رو خاموش کردم!
به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه
چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربیشون تعریف میکردن!
عجیب بود؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون!
با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمراً!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺
*اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد*
توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن.
وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم۳نفر نشستن و به من نگاه میکنند😳
یکیشون گفت: کِی میخواهی کارتو شروع کنی؟
لحظهای فکر کردم، داره مسخرهم میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش!
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آمادهام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید؟!
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
با دوربین مداربسته دیدیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی..
در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و..
هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری..
عزیزانم!
در ماوراء نصایح و توبیخهای مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید...
اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند: میگن قدیما حیاطها درب نداشت
اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟
چرا زندگیها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره،
دنبال عملکردن بودند. فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر.
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه
ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن
خونه طرف ظرفاشو میشستن جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههایشغصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره...
خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاحکنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم 💝
نه فقط با خواندن دعا...
مهربان باشیم
محبت کنیم بیمنت...💗
*پیشنهاد میکنم این متن تاثیر گذار رو برای دوستان ، عزیزان ویا ... بفرستید.*