ارغوان میبینی؟ به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
-ابتهاج
۱۳ اسفند
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام
۳۰ اسفند
۱۶ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
۱۷ فروردین
من عادت کرده بودم به اینکه دیگران بیتفاوت از کنارم رد بشن ، عادت کرده بودم به تنهایی ، به اینکه کسی صدامو نشنوه .
من عادت کرده بودم گوشهای مثل گلولای کف اقیانوس بی حرکت باشم و کاری انجام ندم .
۱۹ فروردین
۱۹ فروردین