eitaa logo
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
1.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
408 ویدیو
4 فایل
༒•𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚 𝐨𝐟 𝐛𝐥🩸🩸𝐝•༒ این مکان تخته ی شطرنج مهره های سیاه و سفید بریتانیاست ! ناشناس هیوا : https://harfeto.timefriend.net/16985136849838 ناشناس نیل :https://daigo.ir/secret/912575040
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
هدایت شده از 
هدایت شده از 
I really thought that you aren't like other people, I got right you're worse than other.
هدایت شده از 
رییس مافیا با موهایی سیاه و چهره ای شرور چشمانی آکنده از انتقام و لبخندی مملو از تفکراتی شیطانی لباسی که لکه های قرمزِ روی آن نشان دهنده ی ماموریتی تازه به پایان رسیده ی شماست ظاهرا در همه ی کار های خود پیروز بوده اید! 𝘧𝘰𝘳 𝘺𝘰𝘶:@my_mafia 𝘧𝘰𝘳 𝘮𝘺:@gujaol
Was so good! Thanks
هدایت شده از 
مثل هرشب کتاب و دفتر نقاشیم رو برداشتم و از نردبان بالا رفتم. پام روکه روی سطح ماه گذاشتم بیشتر سرما رو احساس کردم و لبه های ژاکتم رو به هم نزدیک تر کردم. آسمون صاف تر از همیشه بود و سیاره سبزآبیِ من هم سرحال به نظر میرسید. روی زیراندازم دراز کشیدم و به اسمون خیره شدم. اولین ستاره... دومین ستاره... سومین ستاره... چهارمین.. پنجمین..ششمین و همینطور بیشتر! بعداز چندسال بالاخره بارش شهابی. واقعا زیباست! https://eitaa.com/my_mafia
تنکس دارلینگ
هدایت شده از 
زندگی گه به شیرینی عطر یک گل یاس گه به تلخی طعم قهوه است گه به بلندی کوه اورست گه به کوچکی یک مورچه است گه به زیبایی یک لبخند گه به غمناکی گوشه ای از دلتنگیست تا بوده همین بوده، آخر داستانِ کتابِ زندگیِ تک تک ما ،مرگ است و پوچی و فراموشی -تکه نویس
هدایت شده از 
the_neighbourhood_sweater_weather.mp3
9.82M
Cause it’s too cold, woah♫︎ For you here and now♫︎ So let me hold, woah♫︎ ꧁_♪♫︎☾︎_☼︎_☽︎♫︎♪_꧂
rihanna_stay1.mp3
6.03M
Funny you're the broken one but i'm the only one who needed saving Cause when you never see the lights it's hard to know which one of us is caving Not really sure how to feel about it Something in the way you move Makes me feel like I can't live without you It takes me all the way I want you to stay, stay
02:5
0 -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
•دیوید ترنت کاینر• ساعت نه شب و من دو ساعت تمام است که کنار جنازه ی غرق در خون الانورا نشسته و او را در آغوشم گرفته ام. هنوزهم هیچ حرفی برای گفتن ندارم و زبانم از شدت شکه بودنم خشک شده. کلمات را فراموش و مانند کودک بی زبانی که حتی قدرتِ کشیدنِ فریاد بی معنی ای را ندارد سکوت کرده ام. قفسه ی سینه ام سنگینی میکند. قلب، درون این قفس بی در و کلید گیر افتاده و اکنون با زبان بی زبانی برای بیرون آمدن تمنا میکند. نمیتوانم آنچه که میبینم را باور کنم؛ نمیتوانم. اینکه او اکنون مرده برایم مانند کابوس دردناکیست که میدانم قرار نیست از آن برخیزم. بلیت های روی دراور نشان میداد که او تازه شب گذشته به لندن برگشته بود؛چمدان های باز نشده اش هنوز در اتاق بودند. انگار او حتی فرصت نکرده بود که خستگی سفر را از تن به در کند. میشود فهمید او در حال پخت و پز بوده که مرگ وسیله و واسطه ی خود را به آنجا فرستاده و دیگر نتوانسته به کارش ادامه دهد. ...1 -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
... شیشه ی ویترین شکسته و نگین انگشتر نامزدی مان خورد شده بود . لعنت. این بغض بدجور خفقان آورده و در حال کشتنم است اما قرار نیست که آن را بشکنم . آب دهانم را قورت میدهم و آرام رو به همسر بی جانم که میدانم دیگر هرچه بگویم نمیشنود ،میگویم : <متاسفم ... متاسفم الانورا به خاطر همه چیز. اینکه اینطور زجرت دادم و باعث شدم اینطور خفت بار کشته بشی. نباید اونجوری زنده به گورت میکردم ، پست میزدم و در آخر که بهم برگشتی میذاشتم بری تا ...> دیگر تحمل فضای سنگین آنجا را ندارم .چندین ثانیه لب های الانورا را برای آخرین بار میبوسم و بعد روی زمین میخوابانمش. لباس هایم به خون او آغشته شده اند و میدانم که قرار است برایم مشکل ساز شود اما مهم نیست... . اکنون فقط باید دست به کار شوم و کاری که درست است را انجام دهم؛ نمیخواهم تن بی جانش همینجا بماند. تلفن همراهم را از داخل کت بیرون می آورم و به اورژانس و اداره ی پلیس زنگ میزنم. انگشتر را بر میدارم . از خانه‌ی مرگ زده اش خارج و سوار ماشین میشوم .داخل محوطه ی خارج از دید پلیس و اورژانس پارک میکنم . مبینم که جسد را روی برانکارد منتقل میکنند و پلیس کم کم آماده میشود که تحقیقاتش را شروع کند.ماشین را روشن و به سمت مرکز شهر حرکت میکنم. تنم داغ و تب کرده است و خشم و درندگی درونم را احساس میکنم . مشتم را روی فرمانِ ماشین میکوبم و با صدای شکسته و خفه شده ای توسط بغض فریاد میزنم: < پیدات میکنم لعنتی ب*چ زاده جوری پوستتو خراش میدم و استخون هاتو میتراشم که جهنمو جلوچشمات بیارم که باعث بشه آرزو کنی که ای کاش ، ای کاش مرده بودی و چنین دردی رو تحمل نمیکردی...> _2 _فصل دوم_ -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𝐑𝐞𝐦𝐞𝐦𝐛𝐞𝐫, 𝐢𝐟 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐚 𝐠𝐨𝐨𝐝 𝐩𝐞𝐫𝐬𝐨𝐧, 𝐁𝐞 𝐚 𝐬𝐭𝐫𝐨𝐧𝐠 𝐩𝐞𝐫𝐬𝐨𝐧! 𝐁𝐞𝐜𝐚𝐮𝐬𝐞 𝐭𝐡𝐞𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐤𝐞 𝐚 𝐥𝐨𝐭 𝐘𝐨𝐮 𝐜𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐭𝐨 𝐛𝐞 𝐠𝐨𝐨𝐝, 𝐢𝐧𝐜𝐫𝐞𝐚𝐬𝐞 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐭𝐨𝐥𝐞𝐫𝐚𝐧𝐜𝐞. 𝐈𝐟 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐨 𝐛𝐞 𝐞𝐯𝐢𝐥, 𝐁𝐞 𝐛𝐚𝐝 𝐟𝐨𝐫 𝐚 𝐫𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫𝐰𝐢𝐬𝐞, 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐝𝐞𝐩𝐫𝐢𝐯𝐢𝐧𝐠 𝐨𝐱𝐲𝐠𝐞𝐧! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از 
Knew he was a killer first time that I saw him Wonder how many girls he had loved and left haunted But if he's a ghost, then I can be a phantom Holdin' him for ransom