eitaa logo
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅 │دریایی از خون
1.2هزار دنبال‌کننده
905 عکس
360 ویدیو
2 فایل
༒•𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚 𝐨𝐟 𝐛𝐥🩸🩸𝐝•༒ این مکان تخته ی شطرنج مهره های سیاه و سفید بریتانیاست ! ناشناس هیوا : https://harfeto.timefriend.net/16985136849838 ناشناس نیل :
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنی با شما عزیزان• میتونم بگم نود درصد از افرادی که تو این چنل هستن ، از طریق لینک ها به اینجا هدایت میشن یا برای ثبت نام و تحویل رزومه و بیو به پیوی بنده یا ادمینای دیگه مراجعه میکنن عموما سوال میکنن که اصلا رول یا رول رفتن چیه و باید برای عضو شدن تو ساید های مافیا و یا پلیس چه کار هایی انجام بدن ! تعریف کوتاه و مختصر رول : فضایی برای ارائه ی اعمال کارکتر خیالی و ساخته شده ی یک نفر یا گروهی از افراد در کنار یکدیگر تعریف ساده و روان رول رفتن : در واقع میتونیم بگیم که رول رفتن یه نوع مهارت نویسندگیه که افراد در کنار هم دیگه جمع میشن و با استفاده از مهارت های نوشتاری ، بیان رفتار و احساسات کارکترشون داستانی رو جلو میبرن که کار دست چنین نویسنده ی مختلف و رول پلیرهای خبره دیگست. -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
مثال هایی برای نحوه ی رول رفتن : •کارکتر مافیایی• هنوز قلبم تند میزد * حالم خراب بود * من دیگه نمیتوستم کنار جسد تیکه پاره ی اون دختر بمونم * از سر جام بلند میشم * دستام خونی بود و لباسام همه خیس آب شده بودن * اورژانس رسیده بود اما کار از کار گذشته بود * همه چیز مبهم بود و من گیج بودم * •کارکتر پلیس • ماشینو ترمز میزنم* اون ... اون دیگه کیه؟ جرقه ی تو ذهنم میزنه* یه حادثه... اگه کسی قصد جونشو کرده چرا فرار نمیکنه ؟ فرمون میچرخونم و جلوت ترمز میگیرم* پیاده میشم* میام سمتت* اتفاقی افتاده اقا؟ خون‌ریزی دارید! نگاهی به رد خون میکنم* زیر لب * عجیبه ! برای رول پلیر بودن باید چی کار هایی انجام داد : 1. مشخص کردن ساید کارکتر ( مامور پلیس ، مافیا و یا شهروند مفید ) 2 . ساخت کارکتر و تحویل دادن بیو 3. خوندن چندین باره قوانین 4.شناخت دیگر رول پلیر ها 5. استفاده از قوه ی تخیل و شروع رول رفتن ... در ابتدا درنظر داشته باشید که ایا توانایی شروع رول و انجام این بازی رو دارید یا نه چون اگه وارد رول شدید و اون رو نصفه کاره رها کردین نه تنها روال بازی رو از دور خارج میکنین بلکه ممکنه باعث اختلال در بازی دیگر رول پلیر ها بشین . اینو به یاد داشته باشین که چنل دریایی از خون همیشه پذیرای عوض های تازه کاره پس اگه مایلین حتما به جمع ما بپیوندین. -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
هیوا همانطور که به سنگ بیرحمی که حکم سند مهر و امضا شده ی مرگِ ' معشوقی که فرصت خطاب کردن او و گفتن دوستت دارم را با مرگش تماما از بین برده بود ' را داشت چشم دوخته بود گفت :<دیو! من ...> انگار کلمات در گلویش گیر کرده بودند اما بلاخره به زبان آورد که : <من دوستش داشتم و اون حالا تو سینه ی خاکه مسخرست نه؟> چهره اش خیس بود و لبخند تمسخر آمیزی نسبت به وضعیت خود بر چهره داشت .دستانش را بالا آورد و نشان داد . _<خودم تو خاک گذاشتمش ! با دستای خودم .> و دگر چیزی برای گفتن نماند. -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
8C3XfheD_128_Back To Me - VANOTEK ft ENELI.mp3
9.17M
𝓖𝓲𝓿𝓮 𝓶𝓮 𝓪 𝓻𝓮𝓪𝓼𝓸𝓷 𝔀𝓱𝔂 𝔂𝓸𝓾 𝓼𝓪𝓲𝓭 𝓰𝓸𝓸𝓭-𝓫𝔂𝓮 𝓖𝓲𝓿𝓮 𝓶𝓮 𝓪 𝓻𝓮𝓪𝓼𝓸𝓷 𝓯𝓸𝓻 𝓽𝓱𝓮 𝓵𝓸𝓷𝓮𝓵𝔂 𝓷𝓲𝓰𝓱𝓽𝓼 𝓖𝓲𝓿𝓮 𝓶𝓮 𝓪 𝓻𝓮𝓪𝓼𝓸𝓷 𝔀𝓱𝔂 𝔂𝓸𝓾 𝓭𝓲𝓭 𝓽𝓱𝓪𝓽 𝓝𝓸 𝓷𝓮𝓮𝓭 𝓽𝓸 𝓯𝓪𝓵𝓵 𝓸𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓴𝓷𝓮𝓮𝓼 00:50 -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
50380404069982.mp3
4.45M
Tαlк тσ мє иιcє ¢σмє ѕтяαιgнт fяσм тнє вαѕємєит тαѕнкєит тσ ∂υвαι тнєи ℓα ує тαℓк тσ мє иι¢є ωαт¢н συт ωнαт уσυ ѕαуιиg 00:49 -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
آرکو: در حالی که مَل مثل عقاب روی سرم وایساده تو حالت نشسته و دست از پا دراز تر در حالی که پشتم به مَله سرمو به عقب خم میکنم که صورتم روبه روی صورت مَل که پایینو نگاه میکنه باشه* دستامو بهم میزنم* _خببب من میخوام از اینا.. اشاره ای ب لباس فرم مَل میکنم.* _از این خفنا با کلاه کج بپوشمو توی یه ماشین مدل بالای پلیس لم بدم؛ لم میدم به زانو های مَل و لش میکنم که نشون بدم چجوری لم میدم* _با این قهوه ها تو لیوان مخصوص با آژیر تو خیابونای شهر رانندم بگردونتم. بعدش یکی بهم بی‌سیم بزنه گزارش بده؛ منم برم سر وقتش در ماشین باز کنمو سیگارمو بندازم زمین با پا لهش کنم. بعد زل بزنم تو تخم چشماش و بگم.. یهو تکیمو ور میدارمو بلند میشم* میچرخم سمت مَل و چند تا از انگشتای دستمو میبندم که به حالت تفنگ در بیاد* رو پنجه پا خودمو میکشم بالا که قدم به مَل برسه* با این وجود متاسفانه نمی‌رسه* اینبار دستمو به سمت بالا میکشم که تا روی پیشونی مَل برسه* _تو شهر منو بهم زدی؟؟؟ بنگ بنگ دست اسلحه شدمو فوت میکنم* -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
_زندگی .. باید بگم بستگی داره شما چطور کار کنید که باب میل و آرزوهاتون یا برخلافش بشه.همیشه اینطور نیست که کائنات برای تیک خوردن موارد داخل لیست آرزوهای یه دختر بچه تمام نیروهای حیات رو به کار بگیره . نه نه اصلا؛این اتفاقات فقط داخل قصه های قبل از خواب برای نوزادانی که هنوز قدرک درک و تجزیه و تحلیل داستان رو ندارن قابل شنیدن اند. باید بگم درون این زندگی درست لحظه ای که فکر میکنی کائنات در حال فراهم کردن شرایط برای تو ان اسلحمو درست روی پیشونیت قرار میدم وبا خونسردی میگم:<صبر کن رفیق .متاسفانه به نیروی مثبت کائنات برای تحقق آرزوهات اعتقادی ندارم. خودت باید کافی تر میبودی.> و در نهایت... ** به خاطر دارم زمستان پنج سال گذشته بود که اون حادثه اتفاق افتاد. البته که قرار نبود هیچ فردی خبر دار شه و قرار هم نیست هیچ فرد زنده ای که توانایی آسیب رو داره خبر دار شه؛اما.. خب بیخیال! این یکی شاید ارزش بیان و خطر رو داشته باشه . -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-