- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
جنابِ مصباح ؟ 100تایی شدنِ ترومایِ منحصربهفرد رو تبریک میگم 🙂🪴.
- نورِ چشمی آیسوجان ، نعمتی برا تروما مهربونترین 🪄 .
- 🧷 وسطِ کلی کارُ شلوغی بیایی ببینی خانواده یِ تروما واست سنگِ تموم گذاشتن .. الماسهایِ منین تکتکِتون ، عضوهایِ جدا نشدنی از مصباح 🥺💎 .
- 🤦🏻♂ یه اتفاقِ پیشبینی نشده افتاد که گویا کارم طول میکشه .. و یه موضوعی که بهشدت ذهنمُ به هم ریخت ، راجبِ یه دختر کوچولو که امشب پیشمون بود و حتما براتون تعریف میکنم.
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
- 👧🏻 دلم میخواست صدایِ خندههاشُ ضبط کنم انقدر که لطیف بود و آروم ؛ وقتی بازی میکرد میگفت وای دوباره داره بارون میاد ، آخه من از بارون خسته شدم پروانه یِ صورتیمُ خیس میکنه .. و جدا خیلی مهربون بود.
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
- 👧🏻 دلم میخواست صدایِ خندههاشُ ضبط کنم انقدر که لطیف بود و آروم ؛ وقتی بازی میکرد میگفت وای دوباره
- 📎 اما در طولِ مدتی که به بهونه یِ بازی باهام صحبت میکرد متوجهِ چیزی شدم که بیاندازه عصبیم کرد ؛ انقدر که ترکشِش به چند نفری که اون دورُ بر بودن هم خورد و مجبور شدن خانوم کوچولو رو از محیط خارج کنن ، که نبینه آقا مصباح تو دعوا داره به کسی آسیب میرسونه.
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
- 📎 اما در طولِ مدتی که به بهونه یِ بازی باهام صحبت میکرد متوجهِ چیزی شدم که بیاندازه عصبیم کرد ؛ ا
- 💬 بعد براتون میگم از حرفهاش چی دستگیرم شد که اینطوری شد .. .
- 🫀 حالم خوبه بچهها نگران نباشین ، گرچه هنوز هم بابتِ چیزی که ازش شنیدم اعصابم خورده .. اما حداقل الان که خورده شیشههایِ یکی دو نفرو حسابی تکوندم خیلی احساسِ سبکی میکنم ؛ فردا میگم براتون امشب استراحت کنین چون دیر میرسم خونه.