eitaa logo
مبلغ یار (بانک محتوای تبلیغی)
342 دنبال‌کننده
128 عکس
59 ویدیو
5 فایل
🌺 جواب سوالات و شبهات خود را از ما بخواهید 🌺 🆔 @baligh1 1⃣ خاطرات شهدا 2⃣ داستان های مذهبی 3⃣ سوالات و شبهات 4⃣ نکات قرآنی آدرس سایت 1baligh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ "خداشناسی عمیق" 💠روزي شخصي امام حسن عسکري عليه السلام را در آن هنگام که کودک بود مشاهده کرد که در کنار عده اي از کودکان که بازي مي کردند ايستاده است و گريه مي کند. 💢او پنداشت که علت گريه ي امام، نداشتن اسباب بازي است، از اين رو نزد حضرت رفت و گفت: «ناراحت نباش، اي پسر رسول خدا! من برايت اسباب بازي مي خرم!» 🌀امام با ناراحتي فرمود: «يا قليل العقل! ما للّعب خلقنا.» «اي کم عقل ما براي بازي آفريده نشده ايم؟» ♨️او با تعجب گفت: «پس براي چه خلق شده ايد؟» فرمود: «للعلم و العبادة.» «براي دانش و پرستش» 💠او گفت: «از کجا اين را ميگويي؟» فرمود: «زيرا خداوند فرموده: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الينا لا ترجعون» [سوره مومنون،آیه115] . «آيا گمان ميکنيد که شما را بيهوده (و براي بازي) آفريده ايم و شما به ما بازگشت نمي کنيد؟» 💢او گفت: «با آنکه کودک هستي و گناهي بر تو نيست چرا اينگونه منقلب هستي و از خدا مي ترسي؟» حضرت فرمود: 🌹مادرم را ديدم که با هيزمهاي بزرگ، آتش روشن ميکرد و آتش را از هيزمهاي کوچک شروع نمود. من ترس آن دارم که از هيزمهاي کوچک دوزخ باشم؟🌹 📚کرامات و مقامات عرفاتی امام حسن عسگری (سید علی حسینی قمی) #داستان_های_مذهبی #خداشناسی #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "فداکاری یک زن زرتشتی" 💠یه روز مجتبی از جبهه اومده بود مرخصی. من بی تابی می کردم که اگه میشه نرو یا یه کم بیشتر بمون. 💢رفت تو ساکش و یه لنگه جوراب درآورد و گذاشت کف دستم. گفتم: باز شوخیت گرفته؟ گفت: به خاطر این لنگه جوراب، اگر هم بخوام، نمی تونم بمونم. 🌀یه لنگه جوراب ساده بود. از این بافتنیا. خیلی هم با سلیقه‌ بافته شده بود. گفتم: پس چرا یه لنگه است؟ گفت: یه روز یه پیرزن زرتشتی اومد پیشم و گفت: "تو فرمانده این لشکری؟" گفتم: من کوچیک شمام، بفرمائید! ♨️پیرزن لنگه جوراب رو از کیفش درآورد و گفت: پسرم! تو خونه فقط به اندازه همین یه لنگه جوراب نخ داشتیم. اینو بپوش، خدا رو یاد کن و برو با دشمن بجنگ. 💠بعدش مجتبی گفت: مادرم! تو مادرمی! عزیز دلمی! اونم منو پسر خودش می دونه! حرف کدومتون رو گوش کنم؟ 💢ساکت شدم. قدرت نداشتم بگم خب حرف دلت رو گوش کن. دیگه فهمیدم که مجتبی مال من نیست. مال خداست. رفتنیه! پریدنیه! کدوم پرنده ای جلوی پرواز بچه اش رو می گیره که من گرفتم! وقتی خبر شهادتش رو برام آوردند، سرم رو بالا گرفتم و گفتم: یا زهرا! صبرم بده تا داغ سربازت رو تحمل کنم. 📚 فرشته ها هم عاشق می شوند #خاطرات_شهدا #ایثار #صبر_مادران_شهدا 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
⁉️چرا خداوند فورا گناهکاران را مجارات نمی کند و مجازات را به تاخیر می اندازد⁉️ 💠خداوند در آیه 111 سوره انبیا دو علت را برای آن بیان می فرماید:🔻 🌹" وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِين "🌹 🌹و من نمی‌دانم شاید این آزمایشی برای شماست؛ و مایه بهره‌گیری تا مدّتی (معیّن)!🌹ٍ 1⃣"امتحان و آزمایش". خدا هرگز در عذاب عجله نمی کند تا انسان را به حد کافی آزمایش کند و با او اتمام حجت نماید. 2⃣"مهلت دادن". افرادی که آزمایش آن ها تمام شده و مجازاتشان قطعی گردیده است، برای این که کیفرشان سخت تر شود، خدا نعمت را بر آن ها بیشتر می کند تا کاملا غرق در نعمت شوند. آن گاه همان طور که غرق در لذایذ هستند، تازیانه عذاب را بر آن ها می کوبد. #نکات_قرآنی #سوالات_و_شبهات #عذاب_الهی 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "حتی دشمن هم فضل شما می گوید" 💠زمانی که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان صالح بن وصیف بسر می برد عباسیون و صالح بن علی و کسانی که از مذهب تشیع منحرف بودند نزد صالح رفتند تا از او بخواهند بر امام حسن علیه السلام سختگیری کند. 💢صالح گفت: چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را بر او گماشتم اما در اثر مشاهده رفتار او هر دو در نماز و عبادت خود بسیار کوشا شدند. 🌀به آنها گفتم چه خصلتی در حسن بن علی است که این گونه در شما تاثیر گذارده است؟ گفتند: چه می گویی درباره مردی که روز را روزه می گیرد و شب را عبادت می کند، نه سخن می گوید و نه به چیزی سر گرم می شود، وقتی به او نگاه می کنیم رگهای گردن ما می لرزد و حالی به ما دست می دهد که نمی توانیم خود را نگه داریم. ♨️ وقتی این سخنان را از صالح بن وصیف شنیدند ناامید برگشتند. 📚اصول کافی، باب مولد ابی الحسن بن علی علیه السلام، ح 23. #داستان_های_مذهبی #فضایل_اهل_بیت #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ کمک به محرومان ♦️دکتر سید عباس پاک نژاد یکی از این پزشکانی که تا وی در ارتباط بود می گوید: 💠« قبل از انقلاب بود با شهید مفتح آشنا شدم. او روحانی بود، آرام، سلیم و پاک دل. همیشه مثل رهبرش علی (عليه السلام) بود. می گفت: وقتی شاگرد دارم تدریس می کنم؛ وقتی بیکار هستم پهلوی منبر پیغمبر می نشینم ... 💢هفته ای دو سه روز می آمد به درمانگاه پیش من و هیچ وقت نبود که این مرد تنها بیاید. یکی دو نفر از این افراد محتاج و درمانده ی مستضعف همراهش بودند و می آورد و اگر ما توانایی داشتیم به رایگان معالجه می کردیم و اگر از نظر امکانات درمانگاه، توانایی مداوا نداشتیم، دکتر مفتح می گفت من هزینه اش را می پردازم شما به راننده ات بگو آمبولانس را بردارد و فلان وسیله را تهیه کند ... ». 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ تشویق اهل معروف 💠ابوهاشم جعفري که از نواده هاي حضرت جعفر طيار (ع) و از اصحاب مخصوص حضرت امام حسن عسکري و قبل از ايشان نيز از خواص اصحاب پدر بزرگوار ايشان بود، روايت نموده است که روزي در مجلس آن حضرت بود و ايشان به مناسبتي فرمود: 🌹"يکي از درهاي بهشت معروف نام دارد و از آن در کسي داخل نميشود مگر کساني که در دنيا به حوائج مردم رسيدگي کنند و کارهاي خير انجام دهند."🌹 💢راوي ميگويد من پس از شنيدن اين فرمايش آن حضرت در قلب خود خوشحالي اي احساس کردم زيرا من در برآوردن حوائج برادران ديني و شيعيان کوشا بودم. 🌀در اين هنگام متوجه شدم که آن حضرت به من اشاره فرمود و گفت: آري، کساني که در دنيا اهل معروفند، در آخرت هم به همان صفت شناخته خواهند شد و آنگاه درباره من دعا کرده و فرمودند: 🌹"خداوند تو را از آنان قرار دهد و گفتند تو به کارهاي خير خود ادامه بده و از کوشش در برآوردن حوائج برادران ديني و شيعيان دست برندار و آنچه در قلب تو گذشت، صحيح است و تو از اهل معروف ميباشي."🌹 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "کاش حجابشون رو رعایت می کردند" 💠وقتی از چیزی ناراحت می شد، با هیچ کس حرف نمی زد و فقط سکوت می کرد. یک روز که از نماز جمعه برگشتم، دیدم خیلی ساکت هست. پرسیدم: داداش! اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می رسی؟! 💢با همان حجب و حیای همیشگی اش گفت: کاش خانم ها بیشتر مراقب حجابشون بودند. امروز پرده قسمت زنونه کنده شد بی اختیار چشمم افتاد به خانمی که چادر سرش نبور و موهاش کامل پیدا بود. اگه بیشتر مراعات می کردند، ثواب نماز ما با گناه آلوده نمی سد. 📚 کتاب روز تیغ #خاطرات_شهدا #شهید_علی_ماهانی #پشیمانی_از_گناه 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "آفرین به مسوولی که مثل مردم غذا می خوره" 💠یک روز در حاج عمران در قرارگاهی بودیم. ناهار آن روز مرغ بود. آقا مهدی (باکری) ظهر با قیافه خسته و خاک آلود که حاکی از گرسنگی و تشنگی شدید او بود، وارد شد. 💢ناهار را جلوی ما گذاشتند و هنوز شروع نکرده بودیم که یکی از برادران به آقا مهدی گفت: بخور! گرسنه ای، صبحانه هم که نخورده ای. 🌀آقا مهدی گفت: آیا بسیجی‌ها هم الآن مرغ می خوردند؟ وقتی با سکوت ما مواجه شد، مرغ را کنار گذاشت و به دو سه قاشق برنج خالی اکتفا کرد. #خاطرات_شهدا #شهید_ابراهیم_همت #همدردی 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "فداها ابوها" 🌀آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی» نقل فرموده که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. 💢امام علیه السلام در سفر بودند، پرسش های خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسش های خود به منزل امام(ع) شرفیاب شدند، امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنها امکان توقف نداشتند. 💠از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسش ها را نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان از مدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند. ♨️هنگامی که امام(ع) پرسش های آنان و پاسخ های حضرت معصومه(س) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: 🌹«فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.»🌹 #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #داستان_های_مذهبی #علم 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "راهگشای مشکلات علمی ملاصدرا چی بود؟" 💢مرحوم صدر المتألهین شیرازی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام و صاحب کتاب گرانسنگ «اسفار اربعه» شاهکار فلسفه اسلامی، در سالهای اواخر عمر پر برکت خود، تبعید شده و در روستای«کهک» قم مقیم گشته و در آنجا به تحریر مباحث فلسفی مشغول شده بود. 💠ایشان گفته است: هرگاه در زمینه ی فلسفه، مشکلی برایم پیش می آمد که از حلّ آن عاجز می ماندم، با پای پیاده از کهک به قم می رفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها رفته، از آن حضرت استمداد می نمودم. 🌀با این کار، مسأله و مشکل من حل می شد و سپس به روستای کهک باز می گشتم. 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
هدایت شده از 
✅ "ادب علامه (ره) به حضرت معصومه (س)" 💠مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم، در ماه های رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه ی اهل بیت، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه ی خود را افطار می کردند. 💢علامه شهید مطهّری، هرگاه نام مرحوم علامه طباطبایی را به زبان می آورد، می گفت: روحم به فدای او باد. 🌀یکی از دانشمندان از استاد مطهّری پرسید: دلیل این همه تجلیل و احترام شما از علاّمه طباطبایی چیست؟ استاد مطهّری در پاسخ گفت: من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام من به علاّمه طباطبائی به خاطر فیلسوف بودن ایشان نیست، بلکه از این جهت است که او عاشق و دلباخته ی اهل بیت است. چرا که علاّمه طباطبایی در ماه رمضان روزه ی خود را با بوسه بر ضریح مقدّس حضرت معصومه سلام الله علیها افطار می کرد. ♨️ابتدا پیاده از منزل تا حرم مطهّر(با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف می شد. ضریح مقدّس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد. 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97