خدا عیدی بهمون بارون داد بچه ها.

چهارشنبه، بیست و دوم فروردین ماهِ صفر سه. عیدِ فطری که احساس کردم زندم. آقامون، هوایِ ابری و بارون، مصاحبه، مترویِ شلوغ، شونزده آذر، جوبِ آب، قاصدک، شکوفه ها، حجاری. #ولاکس

چون که امروز حس کردم باید از چشمام عکس بگیرم... همینجوری رندوم.

دوستِ منه.

امروز با رفتنِ مصلی و با دیدن این همه آدم شبیه خودم که بهشون، یا بهمون میگن متعصب، افراطی، خشک مذهب، اقلیت و.. دل شکستگیایِ دوشنبه‌م رو ترمیم کردم، چون یادم افتاد ما اینطوری نیستیم. واقعیتِ ما چیز دیگه است. زخم‌های دلمو و بستم و سعی کردم تو ذهنم یه بار دیگه جای همه اتفاقات و آدما رو مرور کنم. خوشحال شدم. از دیدن آدم ها، از نماز خوندن پشت آقا. اره ما اینطوری ایم عزیزم. شما هر چی دوستداری بچسبون کنار اسم ما. تازه ما ولاییم هستیم، اینم اضافه کن.

این پلاستیکِ این وسط داره اذیتم میکنه اصلا حواسم نبود برش دارم موقع عکس گرفتن. وااای

آهنگِ "نون خ" رو خیلی دوست دارم.

اینو همیشه بابام میگه، وقتی خوابم.

واقعیت اینه که تو نمیترسی، اونی که میترسه منم‌.

من با تحقیق آتئیست شدم تحقیقات‌ش: 🗣 •|MAEDEH|• @twtenghelabi

اشکِ شوق*

اون اردن پفیوز هم بزنید . 🗣 صابر نیکو🇵🇸🇮🇷 @twtenghelabi

من واقعا خیلی تلاش میکنم به کسی فوش ندم، یه کاری میکنن آدم مجبور بشه.

حاجی. #سرزمین_مقدس

معلم ادبیات: من رفتم کربلا خیلی پرس و جو کردم تو حرم برم سر مزار امیر کبیر.. بچه‌ها: امیر کبیر کربلاست؟ چرا کربلاست؟ چرا بردنش اونجا؟ اخه چرا امیرکبیر؟ بابا این بدبختو چرا بردن اونجا؟ عجب جایِ خوبیم بردن[به مسخره]، ای بابا به زنش چه ربطی داشته و ..

اگر یه روز بفهمم این جماعت با چی سرِ لج داره، واقعا اون روز رو عید اعلام میکنم.

آدم هایِ دروغگو نفرت برانگیزن، بویِ تعفنشون از صد کیلومتری میاد.

-

از آدمایی که همیشه غمگینن و یه ابر بارونی و خاکستری دورشونه فراری‌م. درسته که غم به اندازه لازمه و خوبه ولی باور کن دنیا گورباباش‌تر از اونیِ که بخوای همیشه ناراحت باشی. رها کن بره بابا.