🔵 #شبهه
ما یک ولایت فقیه داریم که زمام امور را در دست داره اونهم در کشوری که بیشترین ثروت و پتانسیل رو داشت. این ولایت فقیه نمونه کامل یک سیستم هست اما نتوانست ایران رو ابر قدرت کنه که اینگونه به ذلتو فساد هم کشاند
حالا سوالم این منتظر چه هستین یکمهدی موعودی بیاد که عین ولایت فقیه کنترل ایران رو در دست داشت به ذلت کشاند کنترل جهان بر دست بگیره وجهانیان رو به ذلت بکشه؟
🔸 پاسخ : 👇👇
سؤال شما دو بُعد عمیق دارد :
یکی تحلیل عملکرد یک نظام مبتنی بر ولایت فقیه،
و دیگری جایگاه مهدویت در منظومه فکری شیعه.
برای پاسخ، از زاویهای متفاوت نگاه میکنم.
ولایت فقیه یک نظام مدیریتی انسانی است که بر اساس اصول دین طراحی شده، اما همچنان محدود به خطاها، ضعفها و تواناییهای بشری است. اشتباهات افراد یا نهادها در این نظام، بازتابی از چالشهای انسانی در مدیریت و عمل به اصول دین است، نه لزوماً از ذات نظام یا اعتقادات آن و صد البته تنها نظامی هست که یک تنه علیه استکبار جهانی ایستاده با دستاوردهای علمی ، نظامی و پزشکی و... .
اما مهدویت، افقی فراتر از توان انسانهای معمولی را به تصویر میکشد. ظهور امام مهدی (عج) بهعنوان وعدهای الهی، نه به معنای تکرار مدلهای انسانی است، بلکه تحقق عدالت مطلق، پایان ظلم، و بیداری معنوی در گسترهای جهانی است. این وعده نه برای ذلت و تباهی، بلکه برای کمال و عزت انسانهاست.
اینجا تفاوت مهمی وجود دارد :
ولایت فقیه، گامی از انسان است بهسوی خدا؛ اما مهدویت، تجلی خدا در هدایت انسان است. این دو را نمیتوان در یک سطح مقایسه کرد. مشکلات امروز ما ناشی از کوتاهیهای انسانی، محدودیتها و سوءتفاهمها در اجرای اصول است، نه نشانهای از بیثمر بودن ارزشهای دینی.
منتظر بودن برای مهدی (عج) به معنای انفعال نیست؛ بلکه تلاش برای ساختن یک جامعه بهتر، عدالتمحور، و الهی در حد توان انسانهاست، تا زمینه برای ظهور او فراهم شود. ظهور او نه برای کنترل جهان، بلکه برای هدایت آن به سعادت حقیقی است. او ذلت نمیآورد، بلکه سلطه ظلم و فساد را پایان میدهد
✅ اگر جهان امروز پر از نقص است، شاید این نشانهای باشد که هنوز به اندازه کافی تلاش نکردهایم که آیینهای برای بازتاب نور او باشیم.
این گفتگوی تلگرامی است
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مطالبهگری در سیره معصومین ؛ فریادی برای عدالت، الگویی برای انقلاب
مطالبهگری در سیره معصومین علیهمالسلام جایگاهی عمیق و بنیادین دارد و بهعنوان یکی از ارکان اصلاح جامعه و مبارزه با بیعدالتی شناخته میشود. معصومین، در برابر هرگونه ظلم و انحراف، همواره صدای حقطلبی بوده و برای احقاق حقوق مردم تلاش کردهاند. قیام امام حسین علیهالسلام نمونهای بارز از این رویکرد است؛ ایشان با هدف اصلاح امت و مبارزه با ظلم قیام کردند و نشان دادند که در برابر فساد و بیعدالتی، سکوت جایز نیست. این نهضت، الگویی جاودانه برای تمامی نسلها در مسیر عدالتخواهی است.
از سوی دیگر، امام علی علیهالسلام با تأکید بر حقوق مردم، مسئولیتهای حاکمان و ضرورت رعایت عدالت اجتماعی، فرهنگ مطالبهگری را در جامعه اسلامی تقویت کردند. ایشان همواره بر این نکته تأکید داشتند که حقوق مردم باید همانگونه مورد توجه باشد که حاکمان برای خود حقوق قائلاند. رفتار ایشان در برخورد با خلفای زمان، نمونهای از مطالبهگری هوشمندانه و حکیمانه برای حفظ وحدت اسلامی و مقابله با انحرافات بود.
مطالبهگری در سیره معصومین نهتنها بهصورت فردی بلکه به شکل عمومی و جمعی مورد تأکید است. امر به معروف و نهی از منکر، بهعنوان یکی از واجبات اجتماعی، در کلام و رفتار معصومین جایگاه ویژهای دارد. آنان به مردم آموزش میدادند که در برابر ظلم و فساد سکوت نکنند، زیرا بیتوجهی به این وظیفه، موجب تسلط افراد ظالم و فاسد بر جامعه میشود. امام باقر علیهالسلام در اینباره فرمودند که ترک امر به معروف و نهی از منکر، عواقب سنگینی برای جامعه در پی خواهد داشت.
روش معصومین در مطالبهگری همواره با رعایت حکمت و اخلاق همراه بود. آنان شرایط زمانه را در نظر گرفته و متناسب با موقعیتها، شیوههای مختلفی را برای تحقق اهداف خود برمیگزیدند. صلح امام حسن علیهالسلام با معاویه نمونهای از این رویکرد است؛ صلحی که با هدف حفظ کیان اسلام و جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان انجام شد. این رفتارها نشاندهنده عمق بینش و تدبیر معصومین در پیگیری اهداف بلندمدت اسلام است.
✅ سیره معصومین الگویی کامل برای مطالبهگری بر پایه حقطلبی، عدالتخواهی و اخلاق است. آنان با ایستادگی در برابر ظلم، دفاع از حقوق مردم و آموزش روشهای صحیح مطالبهگری، جامعه را بهسوی اصلاح و تعالی هدایت کردند. این رویکرد نهتنها در زمان آنان، بلکه در تمام اعصار الهام بخش و راهگشاست.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مطالبهگری به گور سکوت رفت ؛ وقتی حقیقت قربانی تعصب شد
گروه های مجازی منطقه ، روزگاری سنگر نقدهای بیپرده و مطالبههای صریح بود. هیچ مسئولی از تیرهای تند تحلیلها و اعتراضات آنها در امان نبود. دکتر شجاعی آن روزها نماد این هجمهها بود؛ کوچکترین تصمیمش را زیر ذرهبین میبردند و هر حرکتش را با ترازوی سنگین قضاوت میسنجیدند. اما اکنون که دکتر علیمردانی از خودشان است، گویی شعله آن شور خاموش شده و مطالبهگری در قبر سکوت دفن شده است.
گویا نقد و مطالبه فقط برای دیگران لازم است و نه برای ما!! امروز دیگر کسی نمیپرسد، نمینویسد و نقد نمیکند. شاید دکتر علیمردانی بهچشم آنان قدیس است، شاید حرمتش آنقدر بالاست که دست نقد به او نمیرسد، یا شاید منافع، دهانها را بسته و وجدانها را به خواب برده است. این دوگانگی رسواکنندهتر از آن است که بتوان پنهان کرد؛ این سکوت چه معنایی جز قربانی شدن حقیقت در پای تعصب و تعلقات دارد؟
آیا شهرستانهای ابهر و خرمدره و حومه بهشت برین شدهاند؟ آیا مشکلات تمام شده است؟ صنعت در چه وضعی است؟ کشاورزی در چه حالی است؟ آیا کارگران نفس راحتی میکشند؟ شهرداران و فرمانداران چه میکنند؟ آیا اقشار کمدرآمد زندهاند یا زیر بار مشکلات له شدهاند؟
براستی، اگر عدالت و مطالبهگری اصولی است، چرا اکنون دفن شده؟ این رفتار نهتنها بیاعتمادی را در دل جامعه میکارد، بلکه آرمان عدالت را نیز زیر پا له میکند. گروهی که ادعای روشنبینی و انصاف دارند، با چنین سکوتی، خود را بیش از همه رسوا میکنند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 شفافسازی فوری درباره نقش و جایگاه ظریف در دیدارهای داووس
در مورد دیدارها و برنامههای آقای ظریف دو تابعیتی و عاشق آمریکای جنایتکار ، نیازمند شفافسازی رسمی از سوی نهادهای مربوطه است. آقای ظریف سمت رسمی در دولت ندارد، لازم است مشخص شود این دیدارها و سخنرانیها با چه مجوزی انجام شده و ایشان نماینده چه نهادی است. در امور دیپلماتیک، هرگونه فعالیت باید در هماهنگی با دستگاه دیپلماسی رسمی کشور صورت گیرد تا منافع ملی به خطر نیفتد.
دستگاههای نظارتی موظفاند روشن کنند آیا این اقدامات در راستای سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده یا فعالیت شخصی. هرگونه فعالیت خارج از چارچوب قانونی میتواند موجب ایجاد شبهه یا آسیب به منافع کشور شود.
ضمنا ادبیات هیجانی مانند تا کور شود هر آنکه نتواند دید، نهتنها به رفع ابهامات کمکی نمیکند، بلکه باعث تشدید حساسیتها و افزایش بیاعتمادی عمومی و دلخوری میشود.
مسئولیت رسانهها این است که به جای تحریک احساسات، از نهادهای مربوطه مطالبه شفافیت کنند.
هر اقدامی که در حوزه دیپلماسی انجام میشود، باید کاملاً در چارچوب منافع ملی، قوانین داخلی و سیاست خارجی رسمی کشور باشد. اگر آقای ظریف این برنامهها را با هماهنگی مسئولان انجام داده است، باید مستندات آن منتشر شود. در غیر این صورت، نهادهای نظارتی باید موضوع را بررسی کرده و نتیجه را به مردم اعلام کنند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
سلام علیکم ،
سوال خوبی مطرح کردهاید. پیشبینیهای سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی بهویژه در سطح جهانی، طبیعتاً بهدلیل پیچیدگیها و تغییرات سریع محیطها و شرایط، نمیتوانند همیشه دقیق و قطعی باشند. مقام معظم رهبری در سخنرانیهای خود گاهی بر اساس تحلیلهای خاص و بر مبنای اطلاعات موجود پیشبینیهایی میکنند که هدف آنها آگاهی بخشی و الهامبخشی است، نه لزوماً ارائه یک پیشبینی دقیق علمی.
در مورد سخنرانی که اشاره کردید، در خصوص پایان منابع نفتی آمریکا تا سال 2021، این پیشبینی احتمالاً بر اساس روندهای موجود در آن زمان و تحلیلهای خاص آن دوره مطرح شده است. ولی همانطور که میدانیم، تحولات جهانی و فناوریهای جدید میتوانند واقعیتهای اقتصادی و منابع را تغییر دهند، مانند کشف منابع جدید، پیشرفتهای تکنولوژیکی در استخراج انرژیهای غیر فسیلی، یا تغییر در سیاستهای انرژی.
در مورد پیشبینی ایشان درباره اسرائیل، این نیز یک اظهار نظر مبتنی بر تحلیلهای سیاسی و وضعیت موجود در آن زمان است. پیشبینیها معمولاً بر اساس شرایط و روندهای آن زمان انجام میشود، اما بهدلیل پیچیدگیهای جهانی، نمیتوان تضمین کرد که پیشبینیها همیشه درست از آب درآید.
✅ بنابراین ، باید به این نکته توجه کرد که پیشبینیها و تحلیلها بهویژه در مسائل جهانی دارای دقت کمتری هستند و احتمال خطا در آنها وجود دارد. اما بسیاری از اظهارات ایشان جنبه استراتژیکی دارند و هدف آنها هدایت افکار عمومی و کمک به شکلدهی به تصمیمات استراتژیک است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 پشت پرده خیانتها : درسهای تلخ از اشتباهات جریان غربگرا
🔸 ما در سالهای اخیر شاهد جریانی بودهایم که همواره اشتباهات و خسارتهای خود را پشت پرده شعارها و ادعاهای دروغین پنهان کرده است. بهعنوان نمونه، در موضوع برجام، رهبر معظم انقلاب بهصراحت اعلام کردند که این توافق قابلاعتماد نیست و امیدی به نتایج آن ندارند. بااینحال، برای جلوگیری از فشارهای بیشتر بر کشور، اجازه مذاکره داده شد. اما جریان غربگرا نهتنها از این فرصت بهدرستی استفاده نکرد، بلکه تمامی خطوط قرمز تعیینشده را یکی پس از دیگری نادیده گرفت و خسارتی سنگین به کشور وارد کرد.
▫️ یکی از عینیترین نتایج این رفتار، شهادت سردار بزرگ کشور، حاج قاسم سلیمانی بود. همین توافقی که با ادعای تعامل و گشایش انجام شد، دست دشمن را برای خیانت باز گذاشت. سرداری که نماد عزت و مقاومت ایران بود، قربانی سیاستی شد که نهتنها هیچ منفعتی برای ملت به ارمغان نیاورد، بلکه دشمن را گستاختر کرد. این جریان غربگرا اما بهجای پذیرش مسئولیت، همچنان به تطهیر خود و توجیه خیانتهایش ادامه میدهد.
🔹 نمونه دیگر، اصرار بر تعامل با کشورهای اروپایی در مسائل اقتصادی است. در حالی که حتی سادهترین تعهدات خود را مانند باز کردن خطوط بانکی یا خرید نفت ایران اجرا نکردند، این جریان همچنان از اروپا بهعنوان شریکی مطمئن یاد میکند. آیا فراموش کردهاند که همین کشورهای اروپایی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه ایران نقش داشتهاند؟ آیا هنوز تجربه تلخ عدم تعهد آنها درس عبرت نشده است؟
🔸 در مقابل این خیانتها، ملت ایران بارها نشان داده که مسیرش را از این جریان جدا کرده است. مردم در برابر زیادهخواهیهای دشمنان خارجی ایستادهاند و با عزت، مسیر استقلال و پیشرفت را انتخاب کردهاند. اکنون زمان آن است که با صداقت و شفافیت، حقیقت برای ملت آشکار شود. خطای این جریان نهتنها در سیاست خارجی بلکه در تضعیف اعتماد عمومی نیز اثرگذار بوده است. باید با جدیت از این تجربههای تلخ درس گرفت و اجازه نداد اشتباهات گذشته تکرار شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 خیانت در لباس دیپلماسی ؛ محکومیت اظهارات ضد انقلابی ظریف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
اینجانب موسی آقایاری، بهعنوان یک طلبه و خادم انقلاب اسلامی، اظهارات اخیر آقای محمدجواد ظریف را به شدت محکوم میکنم. سخنانی که نه تنها از سر ناآگاهی، بلکه از سر خیانت و فتنهانگیزی آشکار علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی بیان شده است.
آقای ظریف با مدیریت ناصحیح مذاکرات برجام، بزرگترین ضربه را به اقتصاد و عزت ملی وارد کرد. این توافقنامه، که با عدول از خطوط قرمز نظام و اعتماد بیجا به دشمنان قسمخورده انقلاب همراه بود، چیزی جز تعهدات یکجانبه و بازگشت تحریمهای سختتر برای ایران به همراه نداشت. او به جای تقویت گفتمان مقاومت، با رویکردی وابسته به غرب، آرمانهای انقلاب را زیر پا گذاشت و ملت ایران را در برابر دشمنان خلع سلاح کرد.
اظهارات اخیر ایشان در اجلاس داووس درباره کنار گذاشتن قانون حجاب و به رسمیت شناختن شورشهای ضد دینی، تلاشی آشکار برای تضعیف ارکان نظام و تخریب چهره انقلاب اسلامی است. این سخنان، خیانتی مستقیم به ارزشهای دینی و شرعی کشور و خوشرقصی برای دشمنان خارجی و رسانههای معاند به شمار میرود.
چنین اظهاراتی نشان میدهد که وی، آگاهانه یا ناآگاهانه، در مسیر تضعیف وحدت ملی و همراهی با فتنهگران داخلی و خارجی گام برداشته است. اگر سران سه قوه این ادعاها را تأیید کنند، باید در برابر ملت پاسخگو باشند و در دادگاه صالحه محاکمه شوند. اما اگر این اتهامات بیاساس است، دستگاه قضایی باید با قاطعیت، ظریف را به دلیل نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی مجازات کند.
✅ اینجانب از دستگاههای قضایی و امنیتی کشور درخواست میکنم که بدون هیچگونه ملاحظهای با این قبیل خیانتها برخورد کرده و اجازه ندهند دشمنان داخلی و خارجی، آرمانهای انقلاب و خون پاک شهدا را بیش از این هدف قرار دهند. تاریخ انقلاب اسلامی هرگز خیانتهای افرادی مانند محمدجواد ظریف را فراموش نخواهد کرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 شرمندگی، میراث غربگرایان بیتدبیر
🔸 شرمنده، باید کسانی باشند که آرزوهای ملت را در سبد خیالی برجام نهادند و با دستان لرزان و افکار وابسته، هشت سال تمام، کشور را به لبۀ پرتگاه سقوط کشاندند. آنان که بهجای تکیه بر اراده و توان داخلی، چشمانتظار دستان آلوده دشمن ماندند و ریشههای استقلال و عزت ملی را خشکانیدند.
🔸 شرمنده، باید لیبرالها و اقتصاددانان غربگرا باشند، آنان که نسخههای پوسیده بیگانگان را بر سرنوشت این ملت تحمیل کردند و چراغ روشن تولید ملی را به خاموشی کشاندند. آنان که با سیاستهای مخرب خود، نان سفرۀ مردم را کوچک و غرور آنان را زخمی کردند.
🔸 شرمنده، باید ظریف باشد که به جای ایستادگی در برابر دشمن، دل به وعدههای پوچ آنان سپرد. شرمنده، باید حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و همتی غربگرا باشند که با سیاستهای غیرملی خود، نهتنها گرهای از مشکلات مردم نگشودند، بلکه بر دشواریها افزودند و کمر ملت را زیر بار سنگین بیتدبیری خم کردند.
🔸 شرمنده، باید آنان باشند که در پوشش خدمت، به خیانت مشغول شدند؛ آنان که با رانتخواری و بیکفایتی، از اعتماد مردم پلی برای منافع شخصی ساختند و ملت را در مشکلات بیپایان تنها گذاشتند.
🔸 اما شما، ای رهبر حکیم انقلاب، شما نباید شرمنده باشید. شما که در سختترین روزها و فتنههای سهمگین سالهای 78، 88، 96، 98 و 1401، با تدبیر و حکمت، این کشتی طوفانزده را از غرقشدن نجات دادید. شما که در برابر همه تیرهای تهمت و ناامیدی، همچون کوهی استوار ایستادید و برای ملت، فانوس امید شدید.
🔸 شرمنده، باید آنان باشند که برای سودای قدرت و ثروت، این ملت نجیب و صبور را در گرداب رنج و محرومیت رها کردند. آنان که با کمکاری، بیتدبیری و خیانت، قلب ملت را جریحهدار ساختند. این شرمندگی، سهم آنان است که عهد خود با مردم و خدا را شکستند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 من شرمنده شدم 😔😔
آه که چه زخم عمیقی بر دل امت نشست، آنگاه که ولی جامعه، مردی از تبار پیامبر رحمت، با اندوه و شرمساری فرمود: من شرمنده شدم. آیا این کلام چیزی جز ناقوس عذاب الهی است که بر ما به صدا درآمده است؟ چگونه چنین شکستی در پیمان با ولی خدا رخ داد که او، بهجای افتخار، شرمساری را در برابر چشمان جهانیان به زبان آورد؟
ای مسئولان!!! ای مدیران !! ای پشت میز نشینان!! آیا سنگینی این جمله را درک کردهاید؟ این سخن، مهر تأیید بر ندانمکاریها و کمکاریهایی است که به پای ولایت نوشته شد. این جمله، آیینهای است که غفلتها و کوتاهیها را بهوضوح در برابر ما قرار داد. آیا این شرمساری، شرمساری یک رهبر بود، یا تازیانهای بر وجدان یک ملت؟
ولایت فقیه، چیزی جز ادامه مسیر ولایت رسولالله نیست. او وارث رسالت پیامبر است، و هر غمی که بر دل او بنشیند، زخم بر پیکره امت است. چرا کاری کردید که او که پناهگاه دلهاست، خود دلشکسته و شرمسار شود؟
ای مردم! ای مسئولان! اگر دل در گرو ایمان دارید، بر خود بلرزید و زانو بزنید. استغفار کنید! دست از غفلت بشویید و با توبه و اصلاح عمل، این شرمساری را جبران کنید. بدانید که امروز کلام ولی خدا، همان صدای رسولالله است. هر ناراحتی او، خشم خداوند را به همراه دارد. آیا این اندوه عظیم را پاسخ نخواهید گفت؟
این کلام ولی، نه توبیخی ساده، که هشداری آسمانی است. باید برخیزیم و پیش از آنکه دیر شود، دست به کار شویم. مبادا روزی فرارسد که دیگر فرصتی برای جبران باقی نباشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 نقدپذیری، شاهراه گفتگو و تعامل سازنده
آقای بزرگوار ،
آیا واقعاً خجالت نکشیدید که ما را به انجمن حجتیه نسبت دادید؟ آیا در منطق و مرام شما هر کس که منتقد افکار و اندیشههای شما باشد، باید در قالبهای از پیشتعریفشده و برچسبهای ناروا جای گیرد؟ آیا نمیتوان نقدی داشت، بدون آنکه با اتهامات و برچسبهای غیرمنصفانه مواجه شد؟
بنده صرفاً در چند مورد اصلاحطلبان را نقد کردم و مقداری درباره غربگرایان نوشتم، اما شما فوراً ما را در زمره خوارج و انجمن حجتیه قرار دادید. این رویکرد نهتنها نشاندهنده عدم تحمل نقد است، بلکه بهوضوح بیاحترامی به گفتمان سازنده و آزادی بیان محسوب میشود.
این سبک برخورد متأسفانه یادآور روشهایی است که در گذشته نیز مشاهده کردهایم. نمونه بارز آن، برخورد حسن روحانی با منتقدانش بود، زمانی که بیش از پنجاه واژه نامربوط، نظیر کمعقل، بیسواد، ترسو و عصر حجری را به کسانی که انتقادات دلسوزانه مطرح میکردند، نسبت داد. آیا شما نیز به همان شیوه، تلاش میکنید دهان منتقدان را ببندید؟
این روش، نهتنها زمینه تضارب آرا را از بین میبرد، بلکه فضای گفتمان را به میدان تخریب و جدل بیحاصل تبدیل میکند. چنین رویکردهایی شبیه رفتارهایی است که در برخی دورانهای تاریخی شاهد آن بودیم؛ جایی که هر صدای مخالف یا منتقد، به مارکسیسم، منافقین یا ضدانقلاب نسبت داده میشد.
فرهیختگی و آزاداندیشی اقتضا میکند که نقد را با استدلال پاسخ دهیم، نه با برچسبهای ناروا و اتهامزنی. چنین رفتارهایی تنها به تفرقه و شکاف بیشتر منجر میشود و از گفتمان سازنده فاصله میگیرد.
امیدوارم شما به عنوان یک فرد اهل اندیشه، نقد را فرصتی برای رشد و اصلاح بدانید و با گشودگی ذهنی به گفتوگو بنگرید. پذیرش نقد و پاسخ منطقی به آن، شاهراهی برای رسیدن به تعامل و مفاهمه است، چیزی که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea