طلوع فکر و اندیشه
🔵 شرمندگی، میراث غربگرایان بیتدبیر
🔸 شرمنده، باید کسانی باشند که آرزوهای ملت را در سبد خیالی برجام نهادند و با دستان لرزان و افکار وابسته، هشت سال تمام، کشور را به لبۀ پرتگاه سقوط کشاندند. آنان که بهجای تکیه بر اراده و توان داخلی، چشمانتظار دستان آلوده دشمن ماندند و ریشههای استقلال و عزت ملی را خشکانیدند.
🔸 شرمنده، باید لیبرالها و اقتصاددانان غربگرا باشند، آنان که نسخههای پوسیده بیگانگان را بر سرنوشت این ملت تحمیل کردند و چراغ روشن تولید ملی را به خاموشی کشاندند. آنان که با سیاستهای مخرب خود، نان سفرۀ مردم را کوچک و غرور آنان را زخمی کردند.
🔸 شرمنده، باید ظریف باشد که به جای ایستادگی در برابر دشمن، دل به وعدههای پوچ آنان سپرد. شرمنده، باید حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و همتی غربگرا باشند که با سیاستهای غیرملی خود، نهتنها گرهای از مشکلات مردم نگشودند، بلکه بر دشواریها افزودند و کمر ملت را زیر بار سنگین بیتدبیری خم کردند.
🔸 شرمنده، باید آنان باشند که در پوشش خدمت، به خیانت مشغول شدند؛ آنان که با رانتخواری و بیکفایتی، از اعتماد مردم پلی برای منافع شخصی ساختند و ملت را در مشکلات بیپایان تنها گذاشتند.
🔸 اما شما، ای رهبر حکیم انقلاب، شما نباید شرمنده باشید. شما که در سختترین روزها و فتنههای سهمگین سالهای 78، 88، 96، 98 و 1401، با تدبیر و حکمت، این کشتی طوفانزده را از غرقشدن نجات دادید. شما که در برابر همه تیرهای تهمت و ناامیدی، همچون کوهی استوار ایستادید و برای ملت، فانوس امید شدید.
🔸 شرمنده، باید آنان باشند که برای سودای قدرت و ثروت، این ملت نجیب و صبور را در گرداب رنج و محرومیت رها کردند. آنان که با کمکاری، بیتدبیری و خیانت، قلب ملت را جریحهدار ساختند. این شرمندگی، سهم آنان است که عهد خود با مردم و خدا را شکستند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۴ بهمن
🔵 من شرمنده شدم 😔😔
آه که چه زخم عمیقی بر دل امت نشست، آنگاه که ولی جامعه، مردی از تبار پیامبر رحمت، با اندوه و شرمساری فرمود: من شرمنده شدم. آیا این کلام چیزی جز ناقوس عذاب الهی است که بر ما به صدا درآمده است؟ چگونه چنین شکستی در پیمان با ولی خدا رخ داد که او، بهجای افتخار، شرمساری را در برابر چشمان جهانیان به زبان آورد؟
ای مسئولان!!! ای مدیران !! ای پشت میز نشینان!! آیا سنگینی این جمله را درک کردهاید؟ این سخن، مهر تأیید بر ندانمکاریها و کمکاریهایی است که به پای ولایت نوشته شد. این جمله، آیینهای است که غفلتها و کوتاهیها را بهوضوح در برابر ما قرار داد. آیا این شرمساری، شرمساری یک رهبر بود، یا تازیانهای بر وجدان یک ملت؟
ولایت فقیه، چیزی جز ادامه مسیر ولایت رسولالله نیست. او وارث رسالت پیامبر است، و هر غمی که بر دل او بنشیند، زخم بر پیکره امت است. چرا کاری کردید که او که پناهگاه دلهاست، خود دلشکسته و شرمسار شود؟
ای مردم! ای مسئولان! اگر دل در گرو ایمان دارید، بر خود بلرزید و زانو بزنید. استغفار کنید! دست از غفلت بشویید و با توبه و اصلاح عمل، این شرمساری را جبران کنید. بدانید که امروز کلام ولی خدا، همان صدای رسولالله است. هر ناراحتی او، خشم خداوند را به همراه دارد. آیا این اندوه عظیم را پاسخ نخواهید گفت؟
این کلام ولی، نه توبیخی ساده، که هشداری آسمانی است. باید برخیزیم و پیش از آنکه دیر شود، دست به کار شویم. مبادا روزی فرارسد که دیگر فرصتی برای جبران باقی نباشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۴ بهمن
۴ بهمن
طلوع فکر و اندیشه
🔵 نقدپذیری، شاهراه گفتگو و تعامل سازنده
آقای بزرگوار ،
آیا واقعاً خجالت نکشیدید که ما را به انجمن حجتیه نسبت دادید؟ آیا در منطق و مرام شما هر کس که منتقد افکار و اندیشههای شما باشد، باید در قالبهای از پیشتعریفشده و برچسبهای ناروا جای گیرد؟ آیا نمیتوان نقدی داشت، بدون آنکه با اتهامات و برچسبهای غیرمنصفانه مواجه شد؟
بنده صرفاً در چند مورد اصلاحطلبان را نقد کردم و مقداری درباره غربگرایان نوشتم، اما شما فوراً ما را در زمره خوارج و انجمن حجتیه قرار دادید. این رویکرد نهتنها نشاندهنده عدم تحمل نقد است، بلکه بهوضوح بیاحترامی به گفتمان سازنده و آزادی بیان محسوب میشود.
این سبک برخورد متأسفانه یادآور روشهایی است که در گذشته نیز مشاهده کردهایم. نمونه بارز آن، برخورد حسن روحانی با منتقدانش بود، زمانی که بیش از پنجاه واژه نامربوط، نظیر کمعقل، بیسواد، ترسو و عصر حجری را به کسانی که انتقادات دلسوزانه مطرح میکردند، نسبت داد. آیا شما نیز به همان شیوه، تلاش میکنید دهان منتقدان را ببندید؟
این روش، نهتنها زمینه تضارب آرا را از بین میبرد، بلکه فضای گفتمان را به میدان تخریب و جدل بیحاصل تبدیل میکند. چنین رویکردهایی شبیه رفتارهایی است که در برخی دورانهای تاریخی شاهد آن بودیم؛ جایی که هر صدای مخالف یا منتقد، به مارکسیسم، منافقین یا ضدانقلاب نسبت داده میشد.
فرهیختگی و آزاداندیشی اقتضا میکند که نقد را با استدلال پاسخ دهیم، نه با برچسبهای ناروا و اتهامزنی. چنین رفتارهایی تنها به تفرقه و شکاف بیشتر منجر میشود و از گفتمان سازنده فاصله میگیرد.
امیدوارم شما به عنوان یک فرد اهل اندیشه، نقد را فرصتی برای رشد و اصلاح بدانید و با گشودگی ذهنی به گفتوگو بنگرید. پذیرش نقد و پاسخ منطقی به آن، شاهراهی برای رسیدن به تعامل و مفاهمه است، چیزی که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۴ بهمن
🔵 قابل توجه همشهریان گرامی
تحول را تنها در دستان مسئولین جستوجو نکنیم. بیایید به آینه نگاه کنیم؛ به خودمان، به رفتارهایمان، به ذهنها و قلبهایمان. جامعه ما نیازمند چیزی فراتر از تغییر در نهادهای اداری است. ما به یک انقلاب درونی نیاز داریم، یک بیداری، یک شعله که از اعماق وجودمان برخیزد.
تحول یعنی اینکه هرکدام از ما بپذیریم:
🔸 به جای گلایه از دیگران، مهربانی و گذشت را به کوچهها و خیابانها بیاوریم. وقتی در صف نانوایی یا ادارهای شلوغ هستیم، به جای اعتراض و شکایت، لبخند بزنیم. وقتی همسایهمان نیازمند کمک است، بیمنت دستش را بگیریم.
🔸 به جای انتظار، آستین همت بالا بزنیم و سهم خودمان را در بهتر شدن جهان بپردازیم. اگر خیابان پر از زباله است، بهجای اعتراض به شهرداری، خودمان کیسهای برداریم و شروع به پاک کردن کنیم. اگر جوانی بیکار است، بیندیشیم که چگونه میتوانیم دستش را بگیریم یا فرصتی برای او فراهم کنیم.
🔸 دست از مسابقهی پرزرقوبرق مصرفگرایی برداریم و سادهتر، اما عمیقتر زندگی کنیم. به جای خرید وسایلی که فقط ویترین خانه را پر میکنند، به نیاز واقعیمان توجه کنیم. در مصرف آب و برق دقت کنیم. غذای اضافی را دور نریزیم و با نیازمندان تقسیم کنیم.
🔸 بهجای تخریب اعتماد، دیوارهای دوستی و اتحاد را بسازیم. به شایعات گوش ندهیم و پشت سر کسی حرف نزنیم. اختلافات کوچک را به کینههای بزرگ تبدیل نکنیم. به جای آنکه مشکلات را به گردن دیگران بیندازیم، دست در دست هم برای حلشان تلاش کنیم.
شهر، خانهایست که دیوارهایش از صدای ما، نگاه ما و قدمهای ما شکل میگیرد. بیایید با هر واژه، با هر نگاه و با هر عمل کوچک، آجرهای عشق و همدلی را روی هم بگذاریم.
تحول یعنی وقتی به محیط زیست فکر میکنیم، زبالههایمان را در طبیعت رها نکنیم. وقتی به مدرسهها میرویم، به بچهها یاد دهیم که دیانت و انسانیت مهمتر از نمره و اخذ مدرک است. وقتی در جمع خانواده هستیم، وقت بیشتری را به محبت کردن اختصاص دهیم تا به چک کردن گوشی.
✅ تحول، نه یک جاده است و نه یک مقصد. تحول، نوری است که از دلهای ما روشن میشود و شهرمان را به جادوی تغییر میرساند. بیایید این نور را خاموش نکنیم. بیایید آغازگر این تحول باشیم؛ از همین لحظه، از همینجا، از خودمان.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۵ بهمن
🔵 این رفتار ☝️ ، متأسفانه روشی غیرمنصفانه و غیرعقلانی برای خفه کردن صدای منتقدان است.
اینکه هر نقدی به اصلاحطلبان رادیکال یا غربگرایان با برچسبهایی همچون انجمن حجتیه ، خوارج یا متحجر پاسخ داده شود، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه باعث میشود گفتوگوهای سازنده و نقدهای جدی در فضای عمومی جای خود را به تقابلهای سطحی و بیثمر بدهند.
این روش، یک نوع مغالطهی برچسبزنی است. در این مغالطه، به جای پرداختن به ماهیت نقد یا پاسخ منطقی به آن، منتقد با عباراتی تخریبی مورد حمله قرار میگیرد تا از ادامه بحث منصرف شود. نتیجه این رفتار، فرار از مسئولیتپذیری، انسداد فکری و از دست دادن فرصتهایی برای بهتر شدن وضعیت است.
منتقدان ممکن است سوالات و دغدغههای واقعی داشته باشند. اگر نقدها بدون بررسی و با برچسبزنی رد شوند، این پیام به جامعه منتقل میشود که هیچ فضایی برای اصلاح و گفتوگو وجود ندارد. این رویکرد نهتنها منتقدان را ساکت نمیکند، بلکه اعتماد عمومی را نسبت به جریانهای سیاسی و فکری کاهش میدهد و آنها را به سوی روشهای رادیکالتر سوق میدهد.
برای پیشرفت و تقویت هر جامعهای ، باید به جای خفه کردن صداها، با آنها گفتوگو کرد، شنید، و اگر نقدی درست است، آن را پذیرفت و اگر اشتباه است، با منطق و استدلال به آن پاسخ داد. تخریب منتقد ، نه راهحل است و نه نشانه قدرت. بلکه احترام به نقد و پذیرش خطا، قدرت واقعی را نشان میدهد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۵ بهمن
۵ بهمن
طلوع فکر و اندیشه
🔵 دوستی یا دشمنی با آمریکا ؛ تنها در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت
پاسخ به این پرسش نیازمند نگاهی جامع به ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی است. طرح دو گزینه بدون لحاظ تمام جوانب چندان منطقی و عقلانی به نظر نمی رسد. از منظر جمهوری اسلامی ایران که بر اصول عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی تأکید دارد، رابطه با آمریکا همواره مسئلهای پیچیده و حساس بوده است.
تاریخ روابط دو کشور بهویژه پس از کودتای 28 مرداد و حمایت آمریکا از رژیم پهلوی، بیاعتمادی عمیقی را در میان مردم ایران ایجاد کرده است. انقلاب اسلامی نیز با شعار استقلال و استکبارستیزی، این دشمنی را به شکلی بنیادین نهادینه کرد. حمایت آمریکا از صدام در جنگ تحمیلی، اعمال تحریمهای اقتصادی، و مداخلات مختلف نیز بر این بیاعتمادی افزود. در این شرایط، هر نوع رابطهای که استقلال ایران را زیر سؤال ببرد، مغایر با اصل عزت خواهد بود.
با این حال، جامعه ایران متشکل از دیدگاههای متنوعی است. گروهی معتقدند که تعامل با آمریکا میتواند به بهبود شرایط اقتصادی، کاهش فشارهای بینالمللی و رفع تحریمها کمک کند. در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که تجربه تاریخی مداخلات آمریکا نشان میدهد که این کشور به دنبال سلطهگری است و دوستی با آن، ممکن است استقلال ملی را تهدید کند. گروهی نیز صرفاً بر نتایج عملی و معیشتی متمرکز هستند و نگاه سیاسی به این مسئله ندارند.
اصول عزت، حکمت و مصلحت در این زمینه تعیینکننده است. عزت ایران ایجاب میکند که هیچ رابطهای به بهای سلطهپذیری پذیرفته نشود. حکمت سیاسی حکم میکند که تصمیمگیری بر اساس شرایط بینالمللی و منطقهای باشد؛ نه دوستی کورکورانه و نه دشمنی بیپایان عاقلانه است. مصلحت نیز ایجاب میکند که هرگونه تصمیمگیری، در راستای منافع ملی و بهبود معیشت مردم باشد.
در صورتی که رفراندومی برگزار شود، نتیجه آن بستگی به آگاهی مردم از پیامدهای هر گزینه دارد. در شرایط فعلی و با توجه به مشکلات اقتصادی، احتمالاً بخشی از مردم به تعامل مشروط با آمریکا رأی خواهند داد. اما بیاعتمادی تاریخی و حساسیت به حفظ استقلال نیز بخش دیگری را به حمایت از موضع فعلی سوق خواهد داد.
✅ لذا ، دوستی یا دشمنی با آمریکا برای ایران هدف نیست؛ بلکه ابزاری در خدمت منافع ملی است. هر نوع رابطهای تنها در صورتی قابل قبول است که استقلال و عزت ایران حفظ شود و نتیجهای ملموس برای مردم داشته باشد. تصمیم نهایی باید بر پایه تأمین این شروط و اولویتبندی مصلحتها اتخاذ شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۵ بهمن
🔵 بیایید فقط در ترافیک پشت هم نباشیم
بیایید عزیزان ، فقط در صفهای طولانی ترافیک یا پشت چراغ قرمز پشت هم نباشیم؛ بلکه در جادههای رشد، در مسیر دینداری درست ، در مسیر انسانیت و اخلاق، همراه و همدل حرکت کنیم. دنیا، سفری است که مقصدش تنها به رسیدن نیست؛ بلکه به بهتر رفتن است. بیایید این سفر را با مسئولیتپذیری و همدلی زیباتر کنیم، چرا که بیتفاوتی به درد دیگران، زنجیرهای از غم را برای همه رقم میزند.
بیایید سقوط حتی یک نفر از جامعه برایمان غمانگیز باشد؛ چرا که رنج او، سایهای بر آرامش ما میاندازد. بیایید نگاهمان فراتر از مرزهای سفره و حساب بانکیمان باشد. نگاه کنیم به کودکی که چشمانتظار نانی است، به مادری که در کنج دلش غصهدار است، و به دستی که در سکوت، یاری میطلبد.
✅ جهان ما میتواند گرمتر و زیباتر شود، اگر اندکی از محبت خود را بر دیگران بباریم. بیایید بهجای مسابقه برای جلو زدن، به فکر ساختن باشیم؛ ساختن جامعهای که در آن شادی، امید و اخلاق، جاری باشد. اینگونه، نه فقط در جادهها، که در زندگی نیز همسفر هم خواهیم بود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۵ بهمن
🔵 خیانتهای ظریف : اعتماد به دشمن، تضعیف منافع ملی
سینه چاکان محمد جواد ظریف توجه نمایند که او ، در طول مذاکرات برجام اقدامات غیرقابل دفاعی ( خیانت ) انجام داد که به ضرر منافع ملی ایران تمام شد.
■ اعتماد بیش از حد به غرب : ظریف و تیم مذاکرهکننده برجام به وعدههای کشورهای غربی اعتماد کردند و بهراحتی تعهدات سنگینی پذیرفتند. این در حالی بود که طرفهای غربی هیچگاه به تعهدات خود عمل نکردند، و این موضوع به کشور ضربه زد.
■ عدم پیشبینی رفتار طرف مقابل : تیم دیپلماسی ایران نتوانست رفتار غیرقابل اعتماد آمریکا و دیگر کشورهای غربی را پیشبینی کند و نتوانست ضمانتهای کافی برای اجرای تعهدات طرف مقابل دریافت کند. خروج آمریکا از برجام در دوران ترامپ، اثبات کرد که این تیم دیپلماسی بهطور کامل درک درستی از رفتار غرب نداشت.
■ تضعیف صنعت هستهای : یکی از پیامدهای پذیرفتن محدودیتهای سخت در برجام، تضعیف شدید برنامه هستهای ایران بود. این محدودیتها هیچ دستاورد ملموسی برای مردم ایران نداشت ، ولی صنعت هستهای کشور را بهطور جدی آسیب زد.
■ افشای مسائل محرمانه : در مقاطعی، اظهارات و اقدامات ظریف باعث افشای اطلاعات حساس و تضعیف موقعیت ایران در برابر دشمنان شد. این اشتباهات بهویژه در مواقعی که ایران باید در برابر تهدیدات خارجی قویتر عمل میکرد، قابل قبول نبود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۵ بهمن
🔵 نقش کلیدی مجریان در سیاست خارجی؛ فراتر از تصمیمسازی کلان ، ( ظریف تطهیر و تبرئه نشود )
🔸 اینکه افرادی مانند وزیر امور خارجه یا رئیسجمهور را فاقد نقش مؤثر در سیاست خارجی قلمداد کنیم، دیدگاهی افراطی و غیرواقعبینانه است. این افراد نهتنها در تصمیمسازی و تدوین راهبردها، بلکه در چانهزنی دیپلماتیک و اجرای سیاستها نقشی بسیار کلیدی ایفا میکنند. هرچند خطوط کلی سیاست خارجی توسط رهبری و شورای عالی امنیت ملی تعیین میشود، اما تصمیمگیریهای اجرایی و جزئیات عملیاتی بر عهده مجریان است که تأثیر مستقیمی بر موفقیت یا شکست سیاستها دارند.
🔸 موفقیت یا ناکامی در مسائلی چون برجام، صرفاً به تصمیمات شورای عالی سیاست خارجی یا رهبری معظم محدود نمیشود. اجرای این تصمیمات، مدیریت مذاکرات و تنظیم جزئیات توافقات، از وظایف اصلی وزرا و رؤسای جمهور است. بنابراین، تمرکز تمام مسئولیت بر شورا و نادیده گرفتن سهم مجریان، به معنای سادهسازی بیمبنای موضوع است.
🔸 اینکه تمام موفقیت یا شکستها را صرفاً به تصمیمات شورای عالی سیاست خارجی نسبت دهیم، نوعی تحلیل تقلیلگرایانه است. سیاست خارجی و دیپلماسی عرصهای پیچیده است که از متغیرهای داخلی و بینالمللی متعدد تأثیر میپذیرد. در این میان، توانایی و عملکرد نهادهای اجرایی و تیمهای مذاکرهکننده، از جمله عوامل اصلی در نتیجهبخشی سیاستها بهشمار میآید.
🔸 با وجود آنکه سیاستگذاری کلان بر عهده شورا و رهبری است، اما نحوه مذاکره، کیفیت توافقات و نحوه اجرای آنها به تیم مذاکرهکننده و دولت وابسته است. ازاینرو، مجریان نهتنها نمیتوانند مسئولیت خود را انکار کنند، بلکه باید پاسخگوی نقش مستقیم خود در اجرای سیاستها و توافقات باشند. هرگونه بیتوجهی به این واقعیت، تصویری ناقص و نادرست از روند سیاستگذاری و اجرای سیاستهای خارجی ارائه میدهد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۶ بهمن
🔵 جنایات محمد رضا پهلوی در دوران سلطنت
امروز در یک گفتگوی صمیمانه با فردی در فضای حقیقی، صحبتمان به مسائل سیاسی و جنایات حکومت شاهنشاهی کشید. او از رژیم پهلوی دفاع میکرد ، و من فرصت را غنیمت شمرده و به برخی از جنایات محمدرضا پهلوی اشاره کردم :
🔸 سرکوب مخالفان سیاسی ،
ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) به عنوان یکی از ارکان اصلی سرکوب، به دستگیری، شکنجه و اعدام مخالفان سیاسی و منتقدان رژیم پهلوی معروف بود. مخالفان اعم از گروههای مذهبی، ملیگرا و چپگرا تحت تعقیب قرار میگرفتند.
🔸 کشتار 15 خرداد 1342 ،
در اعتراض به بازداشت امام خمینی (ره) و مخالفت مردم با انقلاب سفید شاه، حکومت پهلوی اعتراضات را سرکوب کرد. این سرکوب منجر به کشته شدن صدها نفر در قم، تهران و دیگر شهرها شد.
🔸 واقعه سیاهکل (1349) ،
برخورد نظامی با گروههای چریکی مانند فدائیان خلق در جنگلهای سیاهکل، به کشته شدن اعضای این گروهها و گسترش سرکوب سیاسی انجامید.
🔸 کشتار 17 شهریور 1357 (جمعه سیاه) ،
در اوج اعتراضات مردمی علیه شاه، نیروهای نظامی در میدان ژاله (شهدای کنونی) به روی مردم معترض آتش گشودند. این واقعه یکی از خونینترین سرکوبهای دوران پهلوی بود و منجر به کشته شدن صدها نفر شد.
🔸 نقض آزادی بیان و مطبوعات ،
مطبوعات و رسانهها تحت کنترل شدید حکومت قرار داشتند و از بیان هرگونه انتقاد از شاه و حکومت منع میشدند. نویسندگان، روزنامهنگاران و روشنفکرانی که به رژیم انتقاد میکردند، بازداشت یا تبعید میشدند.
🔸 فساد گسترده در دربار و اقتصاد ،
سوءاستفاده از منابع مالی کشور توسط خاندان پهلوی و وابستگانشان یکی از دلایل نارضایتی عمومی بود. در حالی که بخش بزرگی از جمعیت ایران در فقر زندگی میکردند، ثروتهای ملی صرف جشنهای پرهزینه، تجملات درباری و انتقال سرمایه به خارج از کشور میشد.
🔸 اجرای انقلاب سفید و تضادهای اجتماعی ،
اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه باعث تغییرات گسترده در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور شد. اما این اصلاحات با سرکوب سنتها و ارزشهای فرهنگی و مذهبی همراه بود که مخالفتهای زیادی را برانگیخت.
🔸 همکاری با قدرتهای خارجی ،
نزدیکی بیش از حد شاه به کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و بریتانیا، و تأمین منافع آنان در ایران، باعث از دست رفتن اعتماد مردم به حکومت شد. قراردادهای نفتی ناعادلانه و حضور مستشاران خارجی از جمله دلایل نارضایتی بود.
🛑 این جنایات و اقدامات، به همراه نارضایتیهای عمومی از فساد، استبداد و وابستگی به قدرتهای خارجی، از دلایل اصلی سقوط رژیم پهلوی در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به شمار میرود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
۶ بهمن