من از آن آدمهایی نیستم که وقتی میبینم سر یک نفر به سنگ می خورد و می شکند دیگر نتیجه بگیرم که نباید به طرف سنگ رفت!من تا سر خودم نشکند معنی سنگ را نمی فهمم.
#فروغ_فرخزاد
@my library
اگر به خانهی من آمدی،
برای من؛
ای مهربان، چراغ بیاور...!
#فروغ_فرخزاد
@Poestisk
دلت را بتکان
اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمين،
بگذار همان جا بماند
فقط از لابه لای اشتباههايت،
يک تجربـه را بيرون بکش
قاب کن و بزن به ديوار دلت
اشتباه کردن اشتباه نيست ؛
در اشتباه ماندن اشتباه است!
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
انسان متمدّن آن کسی است که در تنهایی احساس تنهایی نکند؛
مردم هیچ چیز به ما نمیدهند که ما خودمان از بدست آوردنش عاجز باشیم...!
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
«چگونه میشود به آن کسی که میرود این سان صبور، سنگین، سرگردان، فرمانِ ایست داد؟»
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
چه میشود کرد؟
مگر میشود دنیا را پاره کرد
و از تویش خوشبختی درآورد؟
همین است که هست.
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
📗#معرفی_کتاب
اولين تپش های عاشقانه قلبم نام کتابی است که در آن نامه های عاشقانه فروغ فرخ زاد از زمانی که او دختر ۱٦ ساله دبيرستانی بوده تا ٢۱ سالگی که در رم به تحصيل اشتغال داشته، به همت کاميار شاپور ( فرزند فروغ ) و عمران صلاحی، طنز پرداز توسط انتشارات مرواريد منتشر شده است.
اين نامه ها گويای روح سرکش و بی تاب و ناراضی فروغ فرخ زاد و نشان دهنده تمايز خواست ها و تمايلات او با خواست ها و تمايلات عادی و معمولی است.
#اولین_تپش_های_عاشقانه_قلبم
#فروغ_فرخزاد
@my_libraryyy
انگار تو از جای بریدگی زخمی،
از تن من روییدی...
#فروغ_فرخزاد
@mylibraryyyy
چه میشود کرد؟
مگر میشود دنیا را پاره کرد
و از تویش خوشبختی درآورد؟
همین است که هست.
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
«چگونه میشود به آن کسی که میرود این سان صبور، سنگین، سرگردان، فرمانِ ایست داد؟»
#فروغ_فرخزاد
@Mylibraryyy
اگر به خانهی من آمدی،
برای من؛ای مهربان، چراغ بیاور...!
#فروغ_فرخزاد
@mylibraryyy