eitaa logo
ایده های همسرداری💍💍 وتربیت فرزند🍁🙎🙇
716 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
961 ویدیو
76 فایل
یازهرا #ویژه_بانوان لطفا حق الناس رو رعایت کنید آقایون وارد این کانال نشن چون به نفعشونه کانال دیگه ویژه آقایون هست خواستن بگن تاآدرسشو بدم آيدى مدير @entezar31312
مشاهده در ایتا
دانلود
روز بیست ویکم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 امرزو میخوام یه چیزی رو بهتون گوشزد کنم. شاید از بزرگترها شنیده باشی ،ولی میخوام برات بگم. مادر بزرگم (خدا رحمتش کنه) همیشه میگفت: مادر جون ❤ دستتو خار کن ،خودتو عزیز کن. بچه که بودم نمیدونستم معنی این جمله چیه اما تو ذهنم حک شده بود . حالا که بزرگ شدم درکش کردم. ⁉میدونی یعنی چی؟ با مثال واست میگم. خونه مادر شوهرت مهمونیه! بنده خدا داره اشپزی میکنه ، کلی هم کار داره. همسرت میگه : (خانوم میشه یکم زودتر بری به مامانم کمک کنی؟ یا اینکه مادر شوهرت میگه :میشه زودتر بیایی کمکم ؟!) ❌❌جواب شما 😳واااا چرا من ؟؟؟ 😳مگه دختراش چلاغن؟؟؟ 😳چرا به عروسای دیگه نمیگه؟؟؟ 😳مگه من کلفتم!؟ 😳 همش تقصیر تو ی که مامانت اینجوریه !!!! و ............... سر و صدا و تنش و اختلاف ......😔 اخرشم ساعت 2ظهر میری خونه مادر شوهر و دست به سیاه و سفید هم نمیزنی!!!!!!!!!!!!!! ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ دوست گلم بانوی نازنینم به خدا اگر قبل از اینکه همسرت بگه برو خونه مامانم ،خودت پیشنهاد کنی هیچ چیزی ازت کم نمیشه!!! اگه خودت یه زنگ بزنی به مادرش و زود تر بری کمکش هیچ اتفاقی نمیفته !!!!! امتحان کن به خدا دستات کوچیک نمیشه !!! شاید اصلا هیچ کاری هم نکنی! اما همین که امادگی خودتو اعلام کردی میدونی چقدر خودت رو تو چشم اطرافیان عزیز میکنی؟؟؟ میگی نه ! امتحان کن پس دستتو خار کن خودت رو عزیز!
⛔️ کودک سه ساله تان را عصبانی نکنید ⛔️ یکی از دشوارترین مراحل تربیتی کودکان فاصله سه تا پنج سالگی است؛ مقطعی که کودک تا حدی به استقلال دست یافته و هر روز در حال تجربه اندوزی است. درست در همین سن است که مادران زمزمه اطرافیان را می شنوند که «بچه را لوس نکن» یا «با بچه درست رفتار کن». هر روز از زندگی یک کودک سه تا پنج ساله یک چالش تربیتی است که گاهی والدین را دچار سردرگمی برای بکار بستن شیوه تربیتی درست در مورد کودکشان می کند. 🌹 روی عبارت زیر بزنید تا بقیه مطالب در این مورد را ببینید 👇
ادامه مطلب قبل ⛔️ کودک سه ساله تان را عصبانی نکنید ⛔️ ● به حرف آنان گوش دهید بچه ها وقتی بدانند کسی حرفشان را گوش می دهد احساس بهتری دارند بنابراین به خواسته های آنان توجه نشان دهید. اگر در فروشگاه بهانه می گیرد چون نمی تواند بیسکویت ها را باز کند به جای آنکه او را با عصبانیت دنبال خود بکشید بگویید: «می دانم از دست من عصبانی هستی چون اجازه نمی دهم بیسکویت ها را باز کنی. حق داری اما در فروشگاه اجازه این کار را نمی دهند چون پول آنها را نداده ایم. این قانون آنهاست.» این دست جملات اگرچه او را آرام نخواهد کرد اما از عصبانیت او از دست شما خواهد کاست و او را با منطق «مدارا» و «انتظار» آشنا خواهد کرد. ● چند گزینه در اختیار او قرار دهید وقتی کودکتان حاضر نیست کاری انجام دهد یا دست از انجام کاری بکشد، دلیل اصلی داشتن اختیار و اقتدار است که شما آن را در اختیار دارید و او آن را می خواهد. بنابراین گاهی با دادن چند گزینه محدود این اختیار را به او بدهید. به جای آنکه به او دستور دهید اتاقش را تمیز کند از او بپرسید: «اول کدام را سر جایش بگذاریم. کتاب ها یا عروسک هایت را » این گزینه ها باید محدود، معین و برای شما هم قابل پذیرش باشند. عبارت «از کجا شروع به تمیز کردن کنیم » ممکن است برای کودک گیج کننده باشد و گزینه ای هم که برای شما قابل قبول نباشد دعوا و جر و بحث دیگری را دامن خواهد زد. ● پیشنهاد راه حل وقتی از کودکتان می خواهید کاری را انجام ندهد گزینه ها یا راه حل های دیگری در اختیار او قرار بدهید تا بتواند انرژی یا احساسات خود را تخلیه و ابراز کند. به عنوان مثال مشت زدن به بالش یا کوبیدن چیزی با چکش پلاستیکی. او باید یاد بگیرد که اگرچه احساسات و یا خشم او از برخی چیزها و افراد قابل قبول است اما برخی شیوه های او در ابراز آنها قابل قبول نیستند. او حق دارد از دوستش بخاطر آنکه اسباب بازی اش را از دست او گرفته است عصبانی باشد اما نباید این عصبانیت را با گاز گرفتن به او نشان دهد. همچنین کودکتان را تشویق کنید تا راه حلی را پیشنهاد کند. برای مثال از او بپرسید: «به نظرت چه کار می توانی بکنی تا دوستت اسباب بازی اش را به تو بدهد » حتی بچه های سه ساله هم می توانند برخی از مشکلاتشان را خود حل کنند. گوش دادن به ایده های آنها گاه از نصیحت کردن آنها مفیدتر است. 🌹 روی عبارت زیر بزنید تا بقیه مطالب در این مورد را ببینید 👇
🌹 شصت پرسش اعتقادی🌹 (صلی الله علیه و آله) در روایتی می فرمایند: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر؛ آموزه هایی که در به فرزندانتان می دهید، مانند کنده کاری و حکاکی در سنگ، ماندگار است. ❇️کتاب به سوالات اساسی کودکان در زمینه مسائل اعتقادی پاسخ می‌گوید؛ سوالاتی که نویسنده با و کودکانه پاسخ داده است، بارها و بارها از سوی این نسل، در تمام دوره‌های زمانی مطرح شده و پیشرفت‌های تکنولوژی هم تاثیری در تغییر شکل آن نداشته است. ⁉️هر کودکی در دوره‌های مختلف سنی، این قبیل سوالات را از پدر و مادر خود می‌پرسد و به تعبیری، ناخواسته آنها را درگیر چگونه پاسخ دادن به این سوالات می‌کند. 😍مهمترین ویژگی که در این کتاب به چشم می‌آید، بودن پاسخ‌ها و همچنین، سطح بندی مطالب برای مخطب‌های مختلف است. 📖 تعداد صفحات: 220 ✅مناسب برای سنین 12 - 5 سال قیمت پشت هر جلد: 28 هزار تومان قیمت فروش با تخفیف: 26 هزار تومان جهت و ارسال👇 @khak255
❤️🍃❤️ 👈‼️ دوست ندارند برای هر سوالی که از همسرشان میپرسند یک سخنرانی طولانی بشنوند. 👈 عاشق حرف زدن اند 👈 و مردان دوست دارند با همسرشان صحبت کنند 👈 اما تمام جزئیات موضوع را نمیخواهند!
❤️🍃❤️ در یڪ و چهار چیز باید باشد. 1⃣محبت 2⃣حرمت 3⃣مشورت 4⃣مدیریت جایی ڪه هست❣ دو چیز وجود ندارد یڪی قدرت دیڪَری دشمنی
❤️🍃❤️ 👈 و برخورد کنید" ✍مردان دوست دارند که همسرشان به آنها احترام بگذارد و از آنها تمجید کند. در عین حال آنها به خاطر برخی از ویژگی‌هایشان دوست دارند تا قدردانی خود از همسرشان را به صورت غیرمستقیم ابراز کنند. جریحه دار کردن غرور یک مرد برای او خیلی گران تمام می‌شود و امکان دارد در زندگی زناشویی تأثیر نامطلوب دائمی بگذارد. یک مرد به سختی می‌تواند خفیف شدن از جانب زنش را به فراموشی بسپارد...! وقتی مرد احساس کرد که زن او را لایق و با جرأت می‌داند به خود می‌بالد و این شهامت را به دست می‌آورد که برای مقابله با هر مشکلی سینه سپر کند. او از لیاقت خود اطمینان می‌یابد و همین امر اعتماد به نفس لازم را در او به وجود می‌آورد. زن می‌تواند با جملات تمجید آور که در نهایت لطف و محبت تنظیم شده باشد، شخصیت و احساس شوهرش را کاملاً عوض کند و از او مردی با لیاقت و با کفایت بسازد.
؟!!👇👇 دوباره مشکلات قبلی جایشون رو عوض کردند ورنگ و لعاب دیگر گرفتن .. .. مشکلات اقتصادی. . بیکاری شوهرم . ورشکستگی . خونه مون رو گذاشته بودیم در رهن بانک برای خواهر شوهرم ،اون بنده خدا هم که یک قسط شو هم نداده بود حکم تخلیه اش را صادرکردن. و مشکلات دیگه که جایز نمی دونم بیان کنم . به طوری که همه می گفتن تو مقصری.😔 آنقدر گفته بودن که بعضی وقت ها خودم شک می کردم ،نکنه مقصرم. . یواش یواش پای یه عده ای دوباره در زندگی ام باز شد ولی من بی تفاوت به حرف ها شون و رفتارشون. سخت بود ولی مقاومت می کردم. اون ها را پای کفاره گناهانم می گذاشتم و صبر می کردم . فشار این ها کم نبودن که ، از بیرون هم فشارهاشروع شده بود. راجع به فعالیت هام. فقط زرنگی کردم زود کلاس رو بردم زیر نظر بسیج تا فشار ها کمتر بشه. چون با گروه های که به اسم اصلاح اومده بودن و فعالیت داشتن برخورد غیر مستقیم داشتم و آگاهی می دادم. اون ها هم بیکار نبودن ضربه ها را می زدن،به طوری که یکی از اساتیدم گفت: من برات خیلی نگرانم شما خیلی بی پروا وارد شدید . تا می خواستم بترسم و کنار بکشم خدا به دادم رسید . جریان شهید بهشتی را به دستم رسوند که ترور شخصیتیش کردن به طوری که نزدیک ترین شاگرد هاش بهش شک کردن. که فرموده بود ای عزیزی که برای دین و خدا کار می کنی وقتی به تو حمله می کنند که کار تو آنها را به وحشت می اندازد و می خواهند کاری کنند که دست برداری از اهدافت ،کوتاه نیا . اگر دشمن نداشتی و همه چیر باب میلت پیش رفت تازه باید به خودت شک کنی. باز یاری خدا .👆 اینجا بود که باید اعضاء بدن ،چون پاها و دست ها که از اسم قادر خداوند بودبرای هوی قادر کار کنند . واز اسم کمک بگیرم ،شروع کردم... هر کسی که مرا آزار داده بودن براشون دعاکردم زبان باید هو متکلم بشود.. و در هر ادعیه و صدقه ووو.... شریکشون می کردم . ... 👌👆
نماز می خوندم وبهشون هدیه می کردم. 👈امام صادق فرمود: وقتی از دست کسی آزار و اذیت می شوید، این طبیعت شماست وبعد حیوانی است. ولی روح های شما از همدیگر طلب رحمت وآمرزش ومغفرت می طلبد . براشون هدیه بفرست. امام فرمودن در وجود شما سرمایه های وجود دارد که تا شیطان اون رو ازتون نگیرد راحت نمی شه .😢 ⛔️پس با راه را ببندید . شروع کردم براشون نماز خوندن و دعا کردم. آرامش گرفتم. ثواب کارهای خونه را هدیه فرستادم، تا یک هفته. شیطان چند بار حمله کرد وتکرار هدیه ها. به قول امام از ذهنم پاک شدند. چرا وقتی هدیه های معنویت زیاد شد شیطان میگه من می خواستم کینه ایجاد کنم؟؟ ولی اون شخص محبت ایجاد کرد اون ها را پاک کنید ..🌟 امام صادق فرمودن: اگر چنین شدی خدا یا رابطه تان را اصلاح می کند یا اگر لایق اصلاح نباشد شرش را از تو دور می کند مشغول کسی مثل خودش می کند .✋ واین شد که عفو کردم تا غفران خدا شامل حالم بشود. .. وقتی ازحق وحقوق خودم گذشتم و رضایت دادم. «کسانی رو که کتکم زدن و دیه سنگینی بهم تعلق میگرفت از طرف پدر شوهرم و مادر شوهر برادر شوهرم » حالم بسیار عالی شد وخودم را به یک آب هویج بستی دعوت کردم.😊 وقتی رفتم خونه بچه هام گفتن مامان چه اتفاقی افتاد اینقدر خوشحالی ؟؟!! باز حال هوای خونه عوض شده بود . خدا هم برام جبران کرد. ☺️ خونه ای که در رهن بانک بود، هم توسط پدر شوهر وومادر شوهرم آزاد شد. خدا را شکر که به حرف دیگران گوش نکردم، بهم می گفتن تو خیلی رنج کشیدی حقت نیست بی خونه هم بشی. و با این اوضاع آوره بشی. دیه را بگیر و خانه را آزاد کن. خوب شد این کار نکردم. وگرنه میشد ی کینه و مشکلات جدید تر ... حالا خودشون رفتن واون رو از رهن بانک خارج کردن. ... ای هم نوشتم برای خدا تا هر وقت خودش خواست رفت و آمدم هم شروع بشه ولی مانع نشدم که شوهرم وبچه ها اونها را ترک کنند فقط می گفتم بهم فرصت بدهید واز امام زمان کمک می خواستم .. تا دوباره قرآن با سوره به فریادم رسید: 💫فصلت وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﻧﻴﻜﻲ ﻭ ﺑﺪﻱ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ . [ ﺑﺪﻱ ﺭﺍ ] ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﻴﻮﻩ ﺩﻓﻊ ﻛﻦ ; [ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﺘﻴﻦ ﻭ ﻧﻴﻚ ] ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺍﺳﺖ [ ﭼﻨﺎﻥ ﺷﻮﺩ ] ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻭ ﺻﻤﻴﻤﻰ ﺍﺳﺖ .(٣٤) 💫 فصلت وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﺍﻳﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺧﻮﺩﺳﺎﺯﻱ ﻭ ﺗﺰﻛﻴﻪ ] ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻧﻤﻰ ﻳﺎﺑﻨﺪ ، ﻭ ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺰﺭگی [ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ] ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﻨﺪ (٣٥) 💫 این شد رمز دیگه ای که به حول وقوه الهی رابطه مان اصلاح شد و واقعا با تغییر خودم بینمون مودت ایجاد شد . ❤️ ومشکلاتم الحمد الله رنگ و بویشان عوض شد ورنگ خدارو گرفت🌹 باز از خداوند یاری می خواهم مرا یک لحظه و آنی بخودم وامگذارد. .. وفطرتم را فرمانده غرایزم قرار دهد . ... 👇 🌹
خداوند جواب صبر هایم را داد. توفیق زیارت ائمه معصومین رو بهم داد ان شاء الله در آخرت هم شفیعم بشوند. شب جمعه بودو تلویزیون مدینة النبی را گذاشته بود با دل شکسته ازخداخواستم که اگر کار من درسته دعوتم کن تا آروم بشم وبه یقین برسم. و اگر کار اونا درست هست راهی رو نشونم بده که دیگه کاری به کارشون نداشته باشم. جالبِ، اون روز وقتی برای نماز جمعه وارد مصلا شدم درب ورودی دوستان گفتن برای حج ثبت نام می کنیم. بچه های ستاد نماز جمعه سهمیه داشتن امامن دستم خالی بود، دریغ ازکمی پول که برای گذرنامه داشته باشم. رو کردم به آسمان،گفتم ای خدا برای تو که کاری نداره درستش کن بعد ثبت نام کردم . یکی از دوستان که از اوضاع مالیم باخبر بود گفت فاطمه جون اگر اسمت در اومد و نتونستی بری بدش به من . 😢 منم که فقط دنبال یک نشانه بودم که به یقین برسم قول دادم وگفتم چشم. 🍂روز شهادت حضرت زهرا دم درب ورودی حسینه خادم بودم که بعد سخنرانی امام جمعه شهر می خواست خارج بشه، خبر برنده شدن حج عمره را بهم داد .. فقط مات و مبهوت بودم. بعد چند لحظه دویدم دنبالش، چون بنده خدا مثل یه برادر در روز های سخت، خودش و خانواده اش حامی ام بودن. گفتم حاج آقا من که هزینه ای ندارم. خدا می دونست که واقعا درتوانم نبود. مثل همیشه اون سید بزرگوار گفت خواهر اون خدایی که دعوتت کرد فکر همه جارا کرده . این دست مزد رنج های مثبت تو وخون دل خوردنت هست قبول باشه. واقعا همه چیز طوری طراحی شده بود که حتی در معرفی نامه ای که از طرف ستاد نماز جمعه صادر شده بودکه جاگزینی ندارد❌ فقط نامبرده حق استفاده از سهمیه را دارد . و به حمد خدا و یاری خودش و امدادهایش ، ماه رجب سال 92 حرکت کردیم . واونجا بود که با تمام وجود غم وغربت دین و قرآن و شیعه را حس کردم.. قلبم داشت از جا در می اومد،غم و مصیبت اهل بیت و غربت پسر فاطمه واقعا سنگینه😭 هنوز که هنوزه دلم پیش شهدای اُحدِ.... وای از مظلومیت پیامبر در اون لحظه که زرق و برق دنیا عامل شد، عده ای جاه طلب ازفرمان پیامبر سرپیچی کنن وعده ای ازیاران خوب پیامبر به شهادت برسن. چه امتحان سختی بود . جناب حمزه سیدالشهدا.... وای. دلم رو اونجا گذاشتم . بعداز برگشتن امتحان سختی شدم که قبل از آمدنم آمادم کرده بود با زایر خاص دیگه😢 که تونستم. سکوت کنم و ادامه دهم . حالا شوهر وارد میدان شد و شیطان از طریق این بیچاره بهم حمله میکرد. وای چه استقبال با شکوهی 😭😭 به یاد حرف اون بانو درروضه رضوان افتادم که گفت:فاطمه جان،اهل بیت با کفار امتحان شدن مابا خانواده، تا عیارمون بره بالا. 💖 این به خاطر محبت به اهل بیت است دوام بیار درست میشه . فقط می گفتم خدا اگر تو این طوری دوست داری مرا ببینی،منم تسلیمم و گلایه نمی کنم. فقط می گفتم الحمد الله کل حال . . در خلوت دل با خدا می گفتم خدا ببخش مرا که به خاطر من بندگانت به گناه کشیده می شن. 😢 نمی خوام اونها به خاطر من عذاب بکشن ....واستغفار ..... خدا جون حیف هستن.... اونها هم بندگان تواند. محب اهل بیت هستن. اصلا من به خاطر اونهاست که رابطه ام با شما واهل بیت محکم تر شده. این توفیقات به خاطر اونها است .... ازشون بگذر و عفوشون کن عاقبتشون بخیر کن . در اوج گرفتاری و بلا آرم بودم. حالا آیه الرعد الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ] ﻛﺴﺎﻧﻲ [ ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺁﺭﺍم ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ، ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ! ﺩﻝ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺁﺭﺍم میگیرد... 👇👇👇👇👇👇
کربلا و سوریه هم طور دیگه طلبیده شدم .. قربون امام رضا برم که عنایتش ویژه ویژه بود، اصلا مولا جواز عبور عمه جان را خودش صادر کرد .. وهمچنین زیارت کربلا معلی را. .. یادمه یک روز که از طرف ستاد نماز جمعه دعوت شدیم مشهد ،درب ورودی باب رضاتا باب الجواد می رفتم و بر می گشتم وفقط التماس می کردم . میگفتم مولا جان دیگه بسه این مشکلات رو ازم بگیرید. یادم رفته بود در زیارت حضرت چی طلب کرده بودم. یادم نبود که در زیارت امین الله قبول کرده بودم که من به رضای تو هستم. اصلا به کل فراموش کرده بودم ....😔 بی رمق کنار یکی از ستون ها نشستم ودر افکار خودم غرق بودم که چرا بعد این همه سال نباید این مشکلم حل بشه . که صدای پیام رسان گوشیم من رو به خودم آورد . گفتم ای وای لابددوستانم نگرانم شدن. 😐 ولی تا گوشیمو بازکردم، برام عجیب بود.😳😳 پیامکی بااین مزمون اومده بود برام: ای بی قرار این قدر بی تابی نکن که اینها همه به صَلاح، تو هست. حمایت خدا همیشه شامل حالت شده. تسلیم شدم و دیگر گلایه ای نکردم. . .🍂 الان وقتی کتاب آمادگی برای ظهور را در مخیلاتم مرور می کنم که وقتی در دعای عهد از خداوند می خواهیم که مارا جزء اعوان وانصارش قراربده «ومستشهدین بین یدی» پس باید خودم را برای سربازی مولا آماده کنم وباید وآزمون ببینم. واینها چیزی نبودن جز یک آزمون وامتحان الهی.✋ وازخداخواسته بودم کمک حال مولا باشم. باری از دوشش بردارم. نه برایش بار باشم ومرتب از مولا معذرت خواهی می کردم که برایت شدم غصه. ...😔 چقدر اذیتت کردم چه خون دلهایی خورد تا بتوانم مثل بچه ها تاتی تای بکنم .. تازه اول راه است . .💫 حالا همه چیز به حمد خدا مُسَخَّرِ این بنده حقیر شده. وفعالیت های فرهنگی گسترش پیدا کرده از مساجد و به مدارس و دعوت به بیرون شهر کشیده شده. امیدوارم که عاقبت بخیر بشیم و وجودمان عامل به خیر باشد . که ابتدای راه است🌹