بسم الله الرحمن الرحیم
#صله_ای_به_بلندای_یک_عمر_
بعضی ها یکپارچه عسلند، شیرین و شیرین و شیرین!
آن قدر شیرین که حتی وقتی در سنّ ۹۲ سالگی هم از دنیا می روند بازهم کوچک و بزرگ و پیر و جوانی که می شناختندش در سوگ از دست دادنش اشک ها می ریزند و به معنای واقعی داغدار می شوند.
حتما دلایلی داشته این همه شیرین بودن و شیرین ماندن...
اوایل ازدواجمان فقط تعریف بی نظیر بودن شخصیت " آقا عمو" را از زبان همسرم و اطرافیان می شنیدم. اما حالا حدود ده سالی می شود که مواردی از این رفتارهای کم نظیر و حتی بی نظیر را از نزدیک هم دیده ام.
برایش فرقی نداشت که در یک مهمانی بسیار با کلاس باشد یا در یک جمع ساده و صمیمانه ی اقوام، شب های جمعه هر کجا بود بعداز نماز عشاء مفاتیح بدست می گرفت و بدون توجه به واکنش اطرافیانش، در همان جمع وباصدای بلند شروع می کرد به خواندن دعای کمیلش.
همه می دانستند که آقا عمو همیشه در جیبش خوراکی هایی دارد که با دیدن بچه ها به آنها بدهد و برای لحظاتی لبخند را مهمان لب های بچه ها کند، درست مثل لبخند های دلنشین خودش موقع دیدن بازی و شیطنت ها و سرو صدای کودکانه ی بچه ها ،حتی تا همین اواخر عمرش بدون اینکه کوچکترین اعتراض و بی حوصلگی بروز دهد. 🌹
خواندن #سه_جزءقرآن در روز، برنامه ی همیشگی اش بود،و از این سه جزء روزانه، یک جزء هدیه به روح پدرش بود و یک جزء هم هدیه به روح مادرش، و این برنامه ظاهرا حتی تا آخرین روز عمرش هم ادامه داشته است.
و چه تعبیر زیبایی داشت یکی از دامادهای آقا عمو که می گفت شاید این عمر طولانی و با عزّت را آقاعمو به واسطه ی صله ی روزانه ای که به روح پدر و مادرش می فرستاده از پروردگارش گرفته، و انصافا کم صله ای هم نیست فرستادن هر روز یک جزء قرآن برای پدر و مادر و چه خیر ها که به دنبال دارد این صله ی روزانه، برای فرستنده اش.
با اینکه دوسال اخیر را به آلزایمر مبتلا شده بود اما باز هم این برنامه سر جایش بود و هر ده روز یکبار همچنان قرآنش ختم می شد.
به قول شاعر:
"آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
اِلّا حدیث دوست که تکرار میکنم"
آقا عمو روز آخر عمرش هم به روایت فرزندانش، به همان روال طبیعی اش حدیث دوست را خوانده بودو بعداز اتمام قرآنش دراز کشیده بود و در حال گفتن پی در پی ذکر شریف " لااله الّا الله" به سرای جاودانه ی دوست پیوسته بود.
👈یکشنبه که روز پدر بود و حدود سه ماه می شود که از فوت آقا عمو می گذرد به این فکر می کردم که چقدر خوب می شد اگر ما هم این مَنش ناب آقا عمو را الگو می کردیم که هر روز و هر روز و هر روز باید در حدّ توانمان ودر عمل، قدردان پدر و مادرمان باشیم چه زنده باشند و چه به رحمت خدا رفته باشند، مهم این است که صله های ما و به یادشان بودنمان محدود به یک روز و دو روز در سال نباشد، ✋
می شود مثل آقا عمو به بلندای یک عمر و هر روزه باشد، حالا نوعش هم بستگی دارد به توان هر کس با چاشنی خوش سلیقگی اش، و چه خوش سلیقه اند امثال آقا عموها که هر روز یاد می کنند پدر و مادرشان را آن هم با هدیه ای از جنس نور...
حالا بماند که برآیند این خیر فرستادن های هر روزه، بیشتر برای دریافت کننده های آن صله و خیر است یا برای فرستنده اش...
به قلم:
#راضیه_ابراهیمی_