هرگز فراموش نمیکنیم؛ اما کمی چشمهایمان را میبندیم تا بتوانیم زندگی کنیم.
_واسینی الاعرج
36.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیخواستم اینو بفرستم ولی خب نتونستم دیگه:))))
یهجا دیدم که نوشته بود
"بعضی وقتا به خودم که فکر میکنم میبینم چقدر در حق خودم بی رحم بودم، چقدر میتونستم مراقبش باشمو نبودم، چقدر میتونستم همون محبتی که به اونایی که رفتن میکردم، اگر در حق خودم انجام میدادم حالم بهتر از این حرفا بود.
احساس میکنم بعضی وقتا خودمو یادم میره، اینکه هستم، اینکه وجود دارم، و اینکه خودم بهترین دوست خودمه."
و چقدر درست میگه...
آدما به تو وفادار نیستن، به نیازاشون از تو وفادارن، وقتی نیازاشون تغییر کنه وفاداریشونم تغییر میکنه.
ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم و هر چه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را که بیشتر دوست داریم و میخواهیم بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم..
-یک دیوانه
عزیز دلم یعنی چی که من رژیمم؟
من واسه اینکه داداشم یه قاشق از غذام برداشت چندین ساعته باهاش قهرم و حرف نمیزنم و حتی این کافی نبوده و خونه رو روسرم گذاشتم، واقعا درکتون نمیکنم.
چقدر عمر خیام زیبا گفته:
برای اینکه خردمندانه زندگی کنی، لازم نیست خیلی بدونی فقط دو قانون اصلی زندگی رو برای شروع یادت باشه..
«بهتره گرسنگی بکشی، تا اینکه هر چیزی رو بخوری و بهتره تنها بمونی ، تا اینکه با هر کسی باشی..»
ببین عزیزم، ما تا همیشه شاهد رفت و آمد، بود و نبود آدمها، غمها، دیر شدنها، تلخیها، دل شکستنها و ناامید شدنها هستیم. این بخشی از زندگیه و یهجا این روند کمتر آزارت میده. ولی هست، تا لحظهی مرگ.