eitaa logo
موزیک تایم mz_time
1.4هزار دنبال‌کننده
365 عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
☫ ﷽ ☫ موزیک تایم 🎸 موسیقی زبان مشترک مردم جهان🎸 ممنون بابت همراهی ارزشمندتون🌹 لطفا مارا به دوستان خود معرفی کنید💌 آهنگ درخواستی🤙 پیشنهادی 👍 انتقادی👎 حرفی🙃 دردودلی😕 داشتی من اینجام🙂👇 @mardanm
مشاهده در ایتا
دانلود
1_820841336.pdf
13.57M
📚 رمان نام رمان: ♥️ ژانر: 🖋 نویسنده: یخ فروش جهنم 📄 508صفحه 📜 خلاصه: با بچه ها داشتیم میرفتیم بیرون ك آیسا گفت بچه ها سرویس اومده دنبالمون بپیچونیم پیاده بریم ماهم قبول کردیم و چادرمونو ك واسه روز مبادا تو کیفمون بود سرکردیم و زدیم بیرون و بعد رفتیم تو یه کوچه ك چادرمونو بزاریم تو کیف ك وقتی چادرو گذاشتیم و برگشتیم یه پسره رو دیدیم ك نشش تا پس شرتش شله همینطور ك رد میشدم گفتم ببند نیشتو چاییدیم و اونم انگار خوشش اومده نیشش تا......باز شد اي خدا هدفت از خلق این چی بود؟ که یه دفعه یه چیزي رفت تو دهنم یه نگاه به این چهارتا خر کردم دیدم دارن هرهر میخندن اي توروحتون سگ آره و اینا کنه 6تا پفک چلوندن تو حلق من تا هود خونه دنبالشون دوییدم مگه ازرو میرن شمااگه ازرو رفتی اینان نرفتن والا بوخودا زنگ خونه رو زدم که اصغر آقا سرایدار خونه درو باز کرد اصغر آقا-سلام خانوم -به به سلام اصغر آقا خانوم کیه؟ بلا خانوم میاري خونه؟ اصغرآقا-استغفراالله خانوم نگین این حرفارو خدا قهرش میاد -نمیگم ولی ب شرطی ك شمام اسم به این خوشکلی منو با خانوم یکی نکنی -اخه خانوم.... -اخه نداره باي حیاط سنگی طولانی مونو طی کردمو به دم در خونه رسیدم خونمون یه خونه ویلایی 1600متري بو که 600مترش ساخت و 1000مترش حیاط بود و ب لطف اصغر آقا حیاط سرسبزو با صفایی بود @mz_time 🎧