eitaa logo
مذهبی ها🕊
269 دنبال‌کننده
986 عکس
796 ویدیو
16 فایل
کپی؟ حلالت‌مومن 🌷 کانال های دیگمون👇 https://eitaa.com/joinchat/3146187766Ca990181ae4 شهدا https://eitaa.com/joinchat/1547895742C1d6c59d498 دهه هشتادی ها تبادلات👇 @akbare599
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مذهبی ها🕊
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت72💙 مرضیه اومد کنارم نشست و قرآن سبز روشنشو باز کرد که ت
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت73💙 (میباره بارون...روی سر مجنون...توی خیابون...رویایی میلرزه پاهاش...بارونیه چشماش...میگه خدایی تو...آقایی میباره بارون،سید مجید بنی فاطمی) اشکام پشت سر هم میومدن.. همیشه همچین صحنه ای رو تصور می‌کردم.. بارون... حرم... چشای گریون... یه دل داغون... الان این صحنه بهترین مسکن برای قلب داغون من بود. به کاری که کردم فکر میکردم...حتی یه بار هم نرفتم سر مزار محسن..بد کردم😞 خونه مامانش هم شاید یک بار در ماه برم.. منم بی معرفت شدم.. فردا قرار بود دوباره بریم بازار.. باید برای مامان و بابای محسنم یه چیزی میگرفتم،زشت بود. فردا... یه انگشتر فیروزه ای برای مامان محسن گرفتم. یه جانماز مردونه هم همراه با مهر و تسبیح گرفتم. خریدام تموم شد. سه روز دیگه راه می‌افتادم. مرضیه سرما خورده بود و گفت من حضور غیاب کنم🤦🏻‍♀ این یعنی هر بار که می ایستیم با لطفی رو به رو میشم. _هعععی خدا "خودت کمک کن"✨ توی این سه روز فقط یه بار دیگه باید میرفتیم بازار که من ترجیح دادم نرم تقریبا ظهر شده بود.رفتیم برای ناهار و من اصلا میلی به غذا نداشتم.رفتم توی اتاق یکم استراحت کنم... به وای فای هتل وصل شدمو پیاما رو بالا پایین میکردم.. پیامای ریحانه رو باز کردم. ریحانه:بی معرفت یه خبر از خودت نمیدی؟ پیام بعدی.. ریحانه:زنده ای؟😂 جوابشو دادم. _اولن که تا نتو روشن کنم ...پخ...کل نت و شارژ و همه چی میره.دومن بله.زنده ام. آنلاین بود و گفت.. ریحانه:از اونحا عکس گرفتی؟ _آخ آخ آخ یادم رفت.دوباره غروب میریم کلی میگیرم ریحانه:خااااااک تو سرت. _درست حرف بزن بزرگترمااا ریحانه یه گیف گ گ گ گ گ فرستاد😂 _خیلی بی تربیتی ریحانه:به لطف شما بانو❤️ _کاری نداری برم؟ ریحانه:نه قربونت،خدافظ. _خدانگهدارت. گوشیو خاموش کردم میخواستم بخوابم که در زده شد. 💎بـــه قلـــــ🖊ــــم:خــادم الــزهـــ✨ــــرا💎 「↳ @mzhbiha59
مذهبی ها🕊
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت73💙 (میباره بارون...روی سر مجنون...توی خیابون...رویایی م
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت74💙 سریع شال انداختم روی سرمو چادرمو گذاشتم. از پشت در گفتم. _کیه؟ صدا:لطفی هستم. در رو باز کردمو بدون اینکه نگاش کنم گفتم.. _بفرمایید؟ لطفی:راستش مرضیه دید چیزی نخوردین این ها رو داد بدم بهتون. بعدش یه پلاستیک داد که توش یه کیک و آبمیوه و یه خورده آجیل بود. _ازش تشکر کنید.از شما هم ممنونم. لطفی:خواهش میکنم. بعدش رفت. هعععی...دست گلت درد نکنه مرضییی جووونمممم. یکم از آجیلا رو خوردم. بعدشم یکم از کیکو خوردم و گرفتم خوابیدم. قبل اینکه بخوام مرضیه و مهدیه و فاطمه اومدن و خلاصه نذاشتن بخوابم🥲.تخت مرضیه کنار تخت من بود. _میگم مرضی جونی دستت درد نکنه واسه کیک و آبمیوه و آجیل. مرضیه:چی؟ _میگم دستت درد نکنه واسه کیک و آبمیوه و آجیل،دادی آقای لطفی بیارن. مرضیه:آها آها آره.خواهش میکنم. بعدش دیدم گوشیشو گرفت و ناخودآگاه به صفحه چتش با لطفی نگاه کردم. مرضیه نوشته بود. مرضیه:اعععع.علیرضا خان عاشق بودن ما نمیدونستیم؟برا دختر مردم کیک و آبمیوه و آجیل میگیرن؟آرهههه؟ لطفی:اععع چرا شلوغش میکنی خب.چرت و پرت نگو اصلا هم اینطور نیست.دیدم نیومده گفتم یه چیز ببرم مثل تو مریض نشه باز. مرضیه:خب،به اون کارهایی که کردی نگرانی هم اضافه شد لطفی:حرف زدن با تو فایده نداره.به تو باشه تا فردا میبری و می دوزی و میکنی تنم.شب بخیییر. مرضیه:باشه آقای عاشق خدافظ لطفی:😐 وااایی من چقدر فضولمم.ولی حداقل یسری چیزا رو فهمیدم.ولی خب این لطفی انکار کرد یا راستشو گفت؟اصلا به من چه.ذهنمو با این چیزا درگیر نکنم بهتره. صبح برای نماز قرار بود همه بریم حرم.وقتی بیدار شدم با سر درد شدیییدی مواجه شدم.چم شد یهو؟ سرمو بین دستام گرفتمو به فاطمه گفتم.. _من نمیتونم بیام. فاطمه:اععع چراا؟ _سرم بدجور درد میکنه. فاطمه:قرصی چیزی داری؟ _یه استامینوفن خوردم. فاطمه:پس منم نمیرم. _خل شدی؟برو ببینم از طرف منم دعاکن😂 فاطمه:نه خیر.نمیرم. _بچه نشو.برو تا از هتل پرتت نکردم بیرون. فاطمه:پس باشه.مواظب خودت باش.خدانگهدارت _خداحافظ 💎بـــه قلـــــ🖊ــــم:خــادم الــزهـــ✨ــــرا💎 نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
♥️ رسیده اند پس از تو تمام اهل لغت به اینڪھ معنے" اصغر" همیشه ڪوچـڪ نیست✋🏻 🌱 نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
✍امام جواد عليه السلام فرمود: زينت عقل، ادب است زينت علم تواضع است زينت فقر پاكدامنى است زينت سخن فصاحت است زينت بلا و سختى صبر است زينت بزرگوار خوشرويى است زينت ورع ترك خواسته هاســت زينت غنى (بى نيازى) شڪر است زينت نيكوكارى منّت نگذاشتن است زينت روايت حفظ (از برداشتن) است زينت نمــاز خشـوع (توجه قلبى) است. زينت قناعت انفاق بيش از وظيفه است 📚الفصول المهمه 274/275 حدیث_گرافی نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
⧼●◉✿ ﷽ ✿◉●⧽
میخوایم باهم روزی ³ مرتبه خطاب‌به‌حضرت‌مهدی 'ﷻ' بگیم: ﴿بابی‌انتَ‌وامےیااباصالح‌المهدی﴾ آخه حضرت‌ یجور‌ خاصے‌ برامون دعا میکنن :) قرار هر روزمون ♥ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🖐🏻✨ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
ذکرهای آرامش دهنده برای هر ترسی: لا اله الا الله برای هر نعمتی:الحمدالله برای هر سختی:حسبی الله برای هر قضا و قدری: توکلتُ علی الله برای هر کار و تلاشی: لاحول و لاقوه الا بالله نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
گـذشته، درگـذشته... من برای گذشته هیچ کاری نمیتوانم بکنم و اگر شما تمامِ علم و علمای جهان را هم جمع کنید حتی نمی توانید لباسی را که دیشب در مهمانی پوشیده بودید را عوض کنید و یک لباس دیگر بپوشید... تمام شـد و رفـت.... وقتی هیچ کس نمیتواند هیچ کاری برای گذشته بکند چرا آدم باید در گذشته بماند؟ از گذشته باید آموخت نباید به آن آویخت گذشته برای آموزش است نه برای سرزنش همیشه در زمـان حـال زندگی کنید... نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ... اگر فراموش ڪردم ڪـہ خداے بزرگے دارم؛ تو فراموش نمیڪنی ڪہ بندہ ڪوچڪے دارے... با نوازشے! یا شاید تلنگرے آرام! وجودت را ، مهربانے و بزرگیت را بہ من یادآورے ڪن... نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ 💙 روز پدر رو به همه ی پدران زحمت کش ، پدران از دنیا رفته ، پدران جانباز و شیمیایی ، پدرانِ شهدا ، و امام زمان عج و آقای خامنه ای عزیز تبریک میگیم 🌱. نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59
نماهنگ حب علی.mp3
3.06M
نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ 「↳ @mzhbiha59