#یکداستانیکپند
حکیمی از شخصی پرسید:روزگار چگونه است⁉️
🔹️شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و اینگونه ناسپاسی می کنی
نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
「↳ @mzhbiha59」