وقتی بچه زرنگ باشی،میشه این😅 باباش دعا میکنه،بچش دعاشو برمیداره😂 #طنزصبحگاهی

🌺 اضطرار به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🌺 🎙 #حجت‌الاسلام‌عالی🌸

این فیلم خیلی عجیبه! هرکسی میبینه هم گریه میکنه هم از ته دل شاد میشه. ༺🌸⃟ 💖 ¦⇢ https://eitaa.com/ebrahimehadi1403

یجانوشتہ‌بود سھـم‌من‌تنھا،ازجنگ‌ پدرےبودڪھ‌هیچ‌وقت‌در جلسہ‌ےاولیامربیان‌شرکت‌نکرد:)!💔 #شهیدانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

حواسمون رو جمع کنیم !

_گُفتم‌از‌عشق‌نِشانی‌به‌من‌خَسته‌بگو: گُفت‌غیر‌از‌عشق‌حسین‌هرچه‌ببینی‌بَدلیست):

🔺من سیگار می‌کشم، شما بینی‌ات رو بگیر! 🔺من بوق می‌زنم، شما گوشِت رو بگیر! 🔺من بی‌حجابم، شما چشمت رو ببند! 🔰 از فراجا تشکر می‌کنیم که #امنیت_فرهنگی ما را حفظ می‌کند.

خیلی خوب بوددددد:))))))

همش میگه دکتر محرمه😐 اولا اونکه لیزر می‌کنه دکتر نیست دوماً دکتر محرم نیست😁 اما جوابش... 🚕 تاکسی پرسی 🚕 😁ویژه برنامه طنز احکام روز هم احکام یادبگیر هم بخند😄 داستان سیزدهم: حکم لیزر بدن و اپیلاسیون

آیا میدانید که مردم دشمن چه هستند؟؟🧐🧐 امام علی علیه السلام میفرمایند: 🍀«مردم دشمن چیزی هستند که نمی دانند»🍀 #حدیث_امروز

.🌻🎞• 🔴 انگیزه نوجوان ۱۴ساله از رفــــــتن به جـــــــبهــــــه👌 #شهید_مهرداد_عزیزالهی🌹 .

🌺🍃رمان#قلب_صبور... 🌺 🍃 #قسمت26 زینب[ع] از این گریه های بی سود و پر دروغ کم ندیده بود. حتی گریهٔ عمر سعد را هم دیده بود، همان روز عاشورا! شمر به طرف حسین می رفت و زینب بالای تجلّی ایستاده بود که بعدها به تل زینبیه معروف شد. اذن رفتن نداشت. رو به عمر سعد کرد و گفت: « عمر سعد، آیا نگاه می کنی تا سر حسین را ببُرند؟!» زینب آخرین تلاش هایش را می کرد. شاید احساس می کرد شیخ الاسلامِ جامعهٔ مسلمین، حتماً احادیث رسول خدا[ص] در مدح و ثنای حسین[ع] را شنیده است و به یاد دارد: آیهٔ تطهیر، آیهٔ مباهله، آیهٔ اطعام و آیهٔ مودّت را. آری! عمر تمام این ها را شنیده بود و به یاد داشت. او را با دلی که مخزن این همه شنیده ها و دیده ها در فضل و ثنای حسین[ع] بود، چه باید کرد؟! عمر با دلی که مملو از حب قدرت و رؤیای حکومت ری بود، چه باید می کرد؟ و کرد آنچه باید می کرد! گریه کرد و رویش را برگرداند و رفت. زینب[ع] ماند و حسین که دیگر سری در بدن نداشت: « مردم کوفه! چگونه می توانید خون فرزند خاتم الانبیاء، معدن رسالت، آقای جوانان اهل بهشت، هم صحبت نیاکانشان و آرامش بخش مصیبت های دردناکتان، روشنگر راه و تأمین کنندهٔ نیاز های زمان قحطی تان را از دامن خود پاک کنید؟ بد جنایتی مرتکب شُدید، تلاشتان هدر رفت و در معامله ضرر کردید. ... جنایتی زشت و ناپسند و بسیار سخت مرتکب شُدید: جنایتی ظلمانی و ستمکارانه، جنایتی شوم و کریه به پهنای آسمان. آیا تعجب می کنید که آسمان خون می بارد؛ درحالی که عذاب آخرت سخت تر است و کسی هم یاری تان نمی کند؟!» ادامه دارد... ༺🌸⃟ 💖 ¦⇢ https://eitaa.com/ebrahimehadi1403