سخنرانی حجه الاسلام عظیمی 13.13_.mp3
1.84M
✅💠 خانمی که به تمام وظایفش در قبال همسرش عمل میکند و نتیجه نمیگیرد...
🔅سلسله مباحث ویژه خانواده
🔻 حجت الاسلام عظیمی
💠#کرامتی از حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام)💫
در «عبّاس آباد هند» جمعی از شیعیان در ایّام عاشورای حسینی جمع شدند که شبیه حضرت عبّاس (علیهاالسّلام) بسازند. شخصی که رشید و تنومند باشد، نیافتند تا آنکه جوانی را پیدا کردند که پدرش از دشمنان اهل بیت (علیهم السّلام) بود.
او را شبیه کردند و مراسم تعزیه را برپا نمودند. چون شب شد به خانه آمد. پدرش از او پرسید: کجا بودی؟
چون از کار پسرش آگاه گردید، بسیار عصبانی شد و گفت: مگر عبّاس را دوست می داری؟
جوان گفت: آری، جانم به فدای او باد.
پدر گفت: اگر چنین است، بیا تا دست های تو را به یاد دست بریده ی عبّاس قطع نمایم.
آن جوان دست خود را دراز کرد و پدرش دستش را برید. مادرش گریان شد و گفت: ای مرد! چرا از فاطمه ی زهرا (علیهاالسّلام) شرم نکردی؟
آن مرد گفت: اگر فاطمه را دوست داری، بیا تا زبان تو را هم قطع کنم.
پس زبان زن را هم برید و در آن شب هر دو را از خانه بیرون کرد و گفت: بروید و شکوه ی مرا پیش عبّاس نمایید. آن دو به عبّاس آباد آمدند و به مسجد محلّه رفته، نزدیک منبر تا به سحر ناله کردند.
آن زن گوید:
چون صبح نزدیک شد، زنانی چند را دیدم که آثار بزرگی از جبهه ی ایشان ظاهر بود. یکی از آنها آب دهان بر زخم زبانم می مالید. فی الحال زبانم التیام یافت. دامنش را گرفتم و عرض کردم: جوانی دارم که دستش بریده و بی هوش افتاده، به فریادش برس.
فرمود: آن هم صاحبی دارد.
گفتم: تو کیستی؟
فرمود: «من فاطمه، مادر حسین (علیه السّلام) هستم.»
این بگفت و از نظرم غایب شد.
پس به نزد فرزندم آمدم. دستش را دیدم که خوب شده است. پرسیدم: چگونه چنین شده است؟
پسر گفت: در اثنای بی هوشی، جوان نقابداری به بالینم دیدم، او فرمود: «دست را به جای خود بگذار.» پس نظر کردم، هیچ اثر زخمی در آن ندیدم.
گفتم: «می خواهم دست تو را ببوسم. ناگاه اشکش جاری شد و فرمود: «ای جوان! معذورم دار که دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند.»
عرض کردم: شما کیستی؟
فرمود: «منم عبّاس بن علی (علیه السّلام).»
پس از نظرم غایب گردید!(1)
منبع:
1-محمودی، محمّدحسین، در کنار علقمه(مجموعه ای از کرامات حضرت اباالفضل العبّاس، ص 62).
@n20011🔰
🌷 امام سجاد (علیه السلام) میفرمایند گفتار نیک دارای پنج فایده است :
👌 ثروت انسان را زياد میکند.
👌 روزى فراوان نصیب انسان میکند.
👌 مرگ را به تأخير مىاندازد.
👌 انسان را محبوب خانواده مىكند.
👌 باعث ورود انسان به بهشت میشود.
✍ اَلْقَوْلُ الْحَسَنُ يُثْرِى الْمالَ وَ يُنْمِى الرِّزْقَ وَ يُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ وَ يُحَبِّبُ اِلَى الاَْهْلِ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ.
📕 خصال ، ج 1 ، ص 317
💠#تفسیر نور (محسن قرائتی)💫
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ «انعام آیه ۸»
و (كافران بهانهجو) گفتند: (اگر محمّد، رسول است) چرا فرشتهاى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت كمك كند)، در حالى كه اگر فرشتهاى نازل مىكرديم (باز هم لجاجت خواهند كرد و) كار آنان پايان مىيافت وهيچ مهلتى به آنان داده نمىشد.
نکته ها
نزول فرشتهى مورد تقاضاى كفّار، اگر به صورت انسان باشد كه مانند همان پيامبر خواهد بود و اگر به صورت واقعىاش جلوه كند، طاقت ديدن آن را ندارند و با مشاهدهى آن، جان خواهند داد. «1»
روحيّهى تكبّر، اجازه نمىدهد كه انسان از بشرى همانند خود پيروى كند. مىگويد: چرا انبيا مثل ما غذا مىخورند و در بازارها راه مىروند و همچون ما لباس مىپوشند؟ «وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ» «2» به يكديگر مىگفتند: اگر از پيامبرى مثل خودتان اطاعت كنيد، زيان كردهايد. «وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ» «3»
پیام ها
1- كفّار بهانهگير، انسان را شايسته مقام رسالت نمىدانستند و تقاضاى ديدن فرشته را داشتند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ»
2- سنّت الهى چنين است كه اگر معجزهاى به درخواست مردم انجام شود و انكار كنند، هلاكت قطعى سراغشان خواهد آمد. «4» «لَقُضِيَ الْأَمْرُ»
(شيوه دعوتهاى الهى، براساس آزادى، تفكّر، انتخاب ومهلت داشتن است.
«1». تفاسير كبير فخررازى و نورالثقلين.
«2». فرقان، 7.
«3». مؤمنون، 34.
«4». تفسير مراغى.
جلد 2 - صفحه 417
تقاضاى راه ديگرى مانند: نزول فرشته يا غذاى آسمانى، فرصت و مهلت را مىگيرد ودر اين صورت تنها راه، پذيرش دعوت است وگرنه هلاكت.)
@n20011💧🌷
در ایّام فاطمیّه مسائل اختلافافکن مطرح نشود.mp3
1.93M
🏴 توصیه رهبر انقلاب درباره لزوم پرهیز از اختلافات و جلوگیری از سوء استفاده دشمن
▫️ توجّه بشود در ایّام فاطمیّه مسائل اختلافافکن مطرح نشود
▪️ #فاطمیه
#سؤالات_شما
سلام. درسته که توی نماز جمعه، اگه خطبهها رو گوش ندادی، بعد از نماز جمعه، باید نماز ظهر رو بخونی؟
مرجع تقلید: مقام معظم رهبری.
#پاسخ
ــــــــــــــــ
🌺 سلام علیکم 🌺
گوشدادن به خطبهها #واجبه و اگه گوش ندین، #معصیت کردین؛ ولی نمازتون #صحیحه و به خوندن نماز ظهر #نیاز_نیست.
❄️أللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمًَدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مطهرات
❓بهجز آب، دیگه چی پاککننده نجس هست؟
❓کفش نجس چجوری پاک میشه؟
❓زمین نجس با آفتاب پاک میشه؟
⬅️ احکام
💠#تحلیل حیات سیاسی 75 یا95 روزه حضرت فاطمه سلام الله علیها| قسمت اول💫
هفتاد و پنج یا نود و پنج روز پس از رحلت رسول الله (صلی الله علیه وآله) اوج حیات سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها است، تحلیل همه جانبه داشتن از این بخش از زندگانی حضرت در صورتی امکان پذیر می شود که به چند پرسش به صورت کاملا مستند پاسخ داده شود. برای اینکه زمینه چنین تامل و درنگ فراهم شود و خواننده فهیم و ارادتمند از این زاویه با صدیقه شهیده ارتباط برقرار کند با طرح ده پرسش پیوسته در این راستا به تحلیل حیات سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها خواهیم پرداخت؛
نخستین #پرسش این است #سقیفه یعنی چه و در کجا قرار دارد؟ چرا و چگونه شکل گرفت؟
در پاسخ باید گفت: در عربستان برای گریز از گرمای زیاد، اکثر خانهها، مغازهها و مساجد، دارای سایبانی از حصیر یا گلیمهایی از پشم بز بود و در مواقع بیکاری، در آنجا جمع میشدند و از اخبار تازه و امور اجتماعی مهم سخن میگفتند. از جمله این سایبانها، سایبانی بود متعلق به قبیله بنی ساعده. سقیفه در سمت غرب مسجد نبوی، در کنار چاه بضاعه بود. شهرت اصلیاش، به دلیل وقوع رخداد تاریخی بیعت ابوبکر در آن است. چون بعد از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انصار و مهاجرین برای تعیین خلیفه، در زیر این سایبان گرد آمدند، این واقعه «سقیفه بنی ساعده» نامیده شد.(زمخشری، اساس البلاغة، ص۳۰، سید محمد باقر، مدینه شناسی، ص252-255)
پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، امام علی(ع) عباس عموی پیامبر، فضل وقثم دو تن ازپسران عباس صالح وقیس دوتن ازغلامان مشغول تدارک مراسم تدفین وی بودند، در همان زمان عدهای از انصار به رهبری سعد بن عباده بزرگ قبیله خزرج اسید حضیر رئیس قبیله اوس، در محلی به نام سقیفه بنیساعده جمع شدند تا برای انتخاب رهبر خود پس از پیامبر(ص) به شور بپردازند، معروف ترین انصار حاضر در سقیفه عبارتند از: سعد بن عباده، پسرش قیس، بشیر بن سعد پسر عمو و رقیب سعد، اسید بن حضیر، ثابت بن قیس، منذر بن ارقم، براء بن عازب، حباب بن منذر.((ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱-۲۶، تاريخ الأمم و الملوك، طبري،، ج 2،،ص456، ص 218، العقدالفرید، ج3، ص61، مسند احمد، ج1، ص260))
هنگامى كه سران ((اوس وخزرج)) در آنجا جمع شدند «سعد» به پسر يا بعضى از عموزاده هايش گفت: من بيمارم صداى من به جمعيّت نمى رسد. تو حرف هاى مرا بشنو و با صداى رسا به گوش همه برسان! او اين كار را انجام داد. «سعد بن عباده» خطبه اى خواند و روى سخن را به انصار كرد و چنين گفت: «اى جمعيّت انصار! شما سابقه درخشانى در اسلام داريد كه هيچ يك از قبايل عرب ندارند. محمّد(صلى الله عليه وآله) سيزده سال در ميان قوم خود در مكّه بود و آنها را به توحيد و شكستن بتها دعوت كرد؛ ولى جز گروه اندكى از قومش به او ايمان نياوردند. گروهى كه قادر بر دفاع از او و آيين او و حتّى قادر بر دفاع از خويشتن نبودند؛ ولى از زمانى كه شما دعوت او را لبّيك گفتيد و آماده دفاع از او و آيينش در برابر دشمنان شديد وضع دگرگون شد. به اين ترتيب، درخت اسلام بارور گرديد و شما به يارى پيامبرش برخاستيد و دشمنان او با شمشيرهاى شما عقب نشينى كردند و در برابر حق تسليم شدند و هر روز پيروزى تازه اى نصيب مسلمين شد تا زمانى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) دعوت حق را اجابت كرد و اين در حالى بود كه از شما راضى بود؛ بنابراين مسند خلافت را محكم بگيريد كه از همه شايسته تريد و اولويّت با شما است.
طائفه «اوس وخزرج» سخن او را پذيرفتند و او را با تمام وجودشان تأييد كردند؛ سپس در ميان آنها گفتگو درگرفت كه اگر مهاجران قريش در برابر اين پيشنهاد تسليم نشدند و گفتند يارانِ نخستين پيامبر(صلى الله عليه وآله)، ماييم و آن حضرت از عشيره و قبيله ما است و خلافت او به ما مى رسد، در پاسخ چه خواهيد گفت؟
گروهى گفتند: اگر قريش چنين بگويد خواهيم گفت: «مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ»؛ (اميرى از ما و اميرى از شما باشد [و به صورت شورايى خلافت را اداره كنيم]) و به كمتر از اين راضى نخواهيم شد هنگامى كه «سعد بن عباده» اين سخن را شنيد گفت: «اين نخستين سُستى و عقب نشينى شما است: تاریخ طبری، ج2، ص455»
.
انشاالله دومین پرسش در روز بعد بیان خواهیم کرد.
@n20011🔰
مقدس بازیِ بیجا.mp3
2.15M
💠حجت الاسلام والمسلمین شجاعی:
☜ عده ای از متدینین نگرانند که با حضور اجتماعی زنان در عرصه جهاد و فعالیت های مهدوی، حریم حیا و عفت آنان خدشه دار شود
آیا این نگرانیها بهجاست؟
#شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام به خواستگاری حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند،
حضرت زهرا سلام الله علیها به پدر عرض کردند:
اگر مهریه من هم درهم و دینار باشد چه فرقی با دختران دیگر دارم؟!
از خدا میخواهم مهریه مرا شفاعت گنهکاران امت قرار دهد.
جبرئیل همان لحظه نازل شد.
در دستش حریری بود که در آن نوشته بود:
جَعَلَ اللَّهُ مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ بِنْتِ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى شَفَاعَةَ أُمَّتِهِ الْعَاصِينَ
«خداوند، مهریه فاطمۀ زهرا دختر محمد مصطفی صلی الله علیه وآله را شفاعت گنهکاران امّت قرار داد».
حضرت زهرا سلام الله علیها وصیّت نمود تا آن حریر در کفنش گذاشته شود و فرمود:
وقتی روز قیامت محشور شوم این حریر را برمیدارم و گنهکاران امت پدرم را شفاعت میکنم.
📚 اخبارالدُوَل، ج۱، ص۲۵۸.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠توسّل حضرت زکریّا به حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام)💫
مولایمان حضرت بقیّة الله-ارواحنا له فداه- در پاسخ سعد بن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی می فرماید:
«حضرت زکریّا از پروردگارش درخواست نمود که نام «پنج تن» را به او بیاموزد. جبرئیل (علیه السّلام) بر او نازل شده، آنها را به او آموخت. هرگاه که زکریّا نام محمّد، علی، فاطمه و حسن (علیه السّلام) را می برد، اندوهش برطرف می شد؛ ولی همین که نام حسین (علیه السّلام) را می برد، بغض گلویش را می فشرد و نفسش به شماره می افتاد و گریه اش می گرفت.
روزی گفت: «خداوندا! چه سرّی دارد که هرگاه نام چهار نفر از اینان را می برم غم و اندوهم برطرف شده و خاطرم تسکین می یابد؛ ولی به هنگام نام بردن از حسین (علیه السّلام) اشکم جاری و آه و ناله ام بلند می شود؟»
خداوند متعال داستان امام حسین (علیه السّلام) را به او خبرداده و فرمود: «کهیعص».(1)
«کاف» اسم کربلاء «هاء» هلاکت و نابودی خاندان پیامبر، «یاء» یزید که به حسین ظلم و ستم نمود، «عین» اشاره به عطش و تشنگی حسین و «صاد» صبر او است.
زکریّا (علیه السّلام) که این مطالب را شنید، سه روز از مسجد خود بیرون نرفت و دستور داد کسی بر او وارد نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذکر مصیبت او این عبارات بود:
«خداوندا! آیا بهترین آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده می شود؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانه ی آنان فرود می آید؟ خداوندا! آیا علی و فاطمه این چنین عزادار می شوند؟»
بعد گفت: «خداوندا! فرزندی به من بده که در دوران پیری دیدگانم به او روشن شده، وارث و جانشین من باشد! او را برای من به مانند حسین (علیه السّلام) نسبت به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار ده! بعد از آنکه او را به من دادی، مرا گرفتار محبّت گردان و بعد همان گونه که حبیبت، محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به مصیبت او دچار می شود، مرا نیز دچار مصیبت او بگردان!
خداوند، یحیی (علیه السّلام) را به زکریّا داد و او را به مصیبت فقدان او دچار کرد.
دوران حمل یحیی، همچون دوران حمل حسین، شش ماه بود.»(2)
پی نوشت:
1-سوره ی مریم(19)، آیه ی 1.
2- بحارالأنوار، ج52، ص 84