eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
445 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تیمّم بخاطر آرایش 💬 خانم‌هایی که برای مجلس عروسی و مانند آن آرایش می‌کنند، نمی‌توانند به جای وضو تیمّم کنند بلکه باید مانع را برطرف کنند و وضو بگیرند و اگر در وقت نماز برطرف نمی‌شود یا برطرف کردن آن با سختی زیاد همراه است باید علاوه بر وضو جبیره‌ای، تیمّم کنند و بعد از برداشتن آرایش یا ناخن مصنوعی، بنابر احتیاط واجب قضای نمازها را نیز بخوانند. 🔸 اگر ناخن کمی از حدّ معمول بلندتر باشد تیمّم صحیح است. 📚 پی‌نوشت: آموزش مصوّر احکام آیت‌الله خامنه‌ای، ص‌ 196. استاد 💎 •┈┈••✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠داستان ازدواج در عروسی ما امام زمان(عليه السلام عجل‌الله تعالی فرجه الشریفارواحنافداه....) حضور داشت. ✅از دست ندین فوق العادس 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تو کیست؟💫 نقل است که از بایزید پرسیدند: پیر و استاد تو کیست؟ گفت: پیرزنی... و چنین شرح داد که: روزی در حال و هوایی الهی و غلبات شوق و توحید بودم. به بیابان رفتم. پیرزنی با انبانی از آرد از راه رسید و گفت: این کیسه ارد من برگیر و برایم به شهر بیاور. ولی حال من چنان بود که خود را هم نمی‌توانستم بردن، چه رسد به انبان آن پیر زن. شیری را اشارت کردم، بیامد، انبان بر پشت شیر نهادم و به پیر زن گفتم: به شهر که رسیدی می‌گویی که را دیدم؟ پیرزن گفت: به شهر که رسیدم خواهم گفت که ظالمی متکبّر را دیدم! گفتم: هان؟ چه گویی...!!؟ پیرزن گفت: این شیر بر ما وظیفه‌ای دارد؟ گفتم: نه! گفت: تو این شیر. را که خدای عزّ و جل تکلیفی بر عهده‌اش نگذاشته، مکلّف کردی به برداشتن بار، این ظلم نیست؟ گفتم: آری، ظلم است! و می‌خواهی بدانی که اهل شهر بدانند که او تو را مطیع است و تو صاحب کراماتی.... این تکبّر نیست؟ گفتم :بلی. تکبُّر است. توبه کردم و از اعلی به اسفل آمدم! این بود شرح داستان من با پیر و استادم! عطّار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 پنجره را نگاه کن💫 زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند . صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه می خوردند ، از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان می کند . زن گفت : ببین ؛ لباس ها را خوب نشسته است !!! شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا این که پودر لباسشویی اش خوب نیست ! شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت . هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن می کرد ، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه می گفت . یک ماه بعد ، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر می رسید ، شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن !!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید . شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم !! زندگی ما نیز این گونه است ؛ آنچه را که ما از دیگران می بینیم بستگی دارد به "پاکی پنجره" و "دیدی" که با آن نگاه می کنیم .
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز دوشنبه ☀️ ٢٢ آبان ١۴٠٢ ه. ش 🌙 ٢٨ ربیع الثانی ١۴۴۵ ه.ق 🌲 ١٣ نوامبر ٢٠٢٣ ميلادی
💠 نور (محسن قرائتی)💫 وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ وَ ظَلَّلْنا عَلَيْهِمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «160» و آنان (قوم موسى) را به دوازده گروه تقسيم كرديم كه هر يك شاخه‌اى از دودمان بنى‌اسرائيل و امّتى بودند، و به موسى آنگاه كه قومش از او آب طلبيدند، وحى كرديم كه عصاى خود را بر آن سنگ بزن، پس از آن سنگ، «1». اعراف، 181. «2». تفسير اثنى‌عشرى. «3». تفسير نورالثقلين. «4». تفاسير نورالثقلين و عيّاشى. جلد 3 - صفحه 195 دوازده چشمه جوشيد (و به اطراف سرازير شد، آن گونه كه) هر گروه آبشخور (سهم آب) خود را به خوبى شناختند. و ابر را بر فراز آنان سايه‌بان ساختيم و «مَنّ» و «سَلوى‌» (دو نوع خوراكى) بر آنان نازل كرديم (و به آنان گفتيم:) از پاكيزه‌هايى كه روزى شما كرده‌ايم، بخوريد. آنان (با ناسپاسى خود) بر ما ستم نكردند، بلكه بر خويشتن ستم كردند. نکته ها «اسباط» جمع «سِبط»، به فرزندان و نوه‌ها و شاخه‌هاى يك فاميل گفته مى‌شود. هر يك از تيره‌هاى بنى‌اسرائيل، از يكى از فرزندان يعقوب منشعب شده بودند. «انبجاس» به معناى جوشيدن و فوران كم و مختصر است. «من»، غذايى است همچون عسل و شيره‌ى گياهى (نظير گزانگبين)، و «سلوى» پرنده‌اى است حلال گوشت، شبيه كبوتر (و بلدرچين). عدد «دوازده»، عدد ماه‌هاى سال، عدد نقباى بنى‌اسرائيل، عدد چشمه‌هاى آبى كه با اعجاز حضرت موسى صورت گرفت و عدد امامان معصوم عليهم السلام است. مخالفان اهل‌بيت، بسيار كوشيده‌اند تا اين حديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را (كه شيعه و سنّى با دهها سند آن را نقل كرده‌اند) خلفاىِ پس از من دوازده نفر و همه از قريشند، «1» بر حاكمان بنى‌اميّه و بنى عباس تطبيق دهند، امّا نتوانسته‌اند. با زدن عصا به سنگ، دو معجزه اتّفاق افتاد: جوشيدن آب بسيار، پديدار شدن چشمه‌ها به تعداد قبيله‌ها. در روايات مى‌خوانيم كه حضرت موسى عليه السلام با توسّل به اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام دست به اعجاز زد. «2» حضرت شعيب عليه السلام به ديدن داماد خود موسى عليه السلام آمد، صف طولانى منتظران ملاقات با موسى عليه السلام را ديد. به موسى پيشنهاد كرد كه مردم را گروه گروه كند و براى هر دسته، مسئولى معيّن كند تا بخشى از مشكلات را آنها حلّ كنند و مسائل مهم‌تر را به موسى عليه السلام‌ «1». الغدير و اثبات الهداه، ج 1، ص 433. «2». تفسير اثنى‌عشرى. جلد 3 - صفحه 196 ارجاع دهند. «1» بعضى از مطالب و جريان‌ها در آيات متعدّدى از قرآن، به ظاهر تكرار شده است، از جمله اين داستان كه در آيه 57 به بعد سوره‌ى بقره نيز آمده و اين بيانگر آن است كه تكرار يك موضوع، با انگيزه‌ى تربيتى مانعى ندارد.
💠ادامه تفسیر نور (محسن قرائتی)💫 پیام ها 1- در اداره‌ى امور، وجود تشكيلات، تقسيم كار و طبقه‌بندى، نقش مهمى دارد. «وَ قَطَّعْناهُمُ» 2- دوازده گروه بنى‌اسرائيل، همه از يك ريشه بودند. «قَطَّعْناهُمُ» به جاى «جَعَلْنَا» 3- گروه گروه شدن، با حفظ وحدت در هدف، ضررى ندارد. «قَطَّعْناهُمُ» 4- عرضه بعد از تقاضا، اهميّت بيشترى دارد. اسْتَسْقاهُ‌ ... اضْرِبْ بِعَصاكَ‌ 5- وسيله مهم نيست، اراده‌ى الهى مهم است كه گاهى يك عصاى چوبى را كارگشا در همه جا قرار مى‌دهد. «بِعَصاكَ» (عصا، در جايى مار و اژدها و در جاى ديگر وسيله‌اى براى ايجاد چشمه‌هاى آب مى‌شود) 6- توسّل به پيامبران براى رهايى از مشكلات جايز، بلكه به اجابت نزديك است. مردم، نيازهاى اقتصادى و مادّى خود را نيز با انبيا در ميان مى‌گذاشتند و به آنان متوسّل مى‌شدند. اسْتَسْقاهُ‌ ... فَانْبَجَسَتْ‌ 7- اگر هر گروه بداند كه به كجا بايد رجوع كند، بسيارى از مشكلات اجتماعى حل مى‌شود. «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» 8- به مردم آگاهى دهيم، خودشان عمل مى‌كنند. «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» و نفرمود: «قد شرب» 9- خداوند، هم آب مورد نياز بنى‌اسرائيل را تأمين كرد، هم غذاى آنان را. اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً ... الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ «1». تفسير كاشف. جلد 3 - صفحه 197 10- پيدايش و حركت ابرها و عملكرد آنها، همه تحت تدبير و اراده‌ى الهى است. «وَ ظَلَّلْنا عَلَيْهِمُ الْغَمامَ» 11- منّ و سلوى، از غذاهاى طيّب است. (جمله‌ى‌ «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ»، پس از «الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌» آمده است) 12- خداوند، روزى‌رسانِ مردم، «رَزَقْناكُمْ» و خواهان بهره‌گيرى طيّب از نعمت‌هاى پاك و پاكيزه است. «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ» 13- با يك ضربه عصاى موسى، چشمه‌ها از دل سنگ جوشيد، ولى با آن همه معجزه، دلهاى نا اهلان تكان نخورد. «وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 14- كفران نعمت، سبب محروميّت از آن مى‌شود و زيانش به ناسپاسان مى‌رسد. «وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 15- آنان كه از نعمت‌هاى مادّى در راه رشد و معنويّت خود بهره نگيرند، به خود ستم كرده‌اند. «كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول به فکر تعلیم جاهل درون خودت باش و بعد به فکر تعلیم و اصلاح مردم.mp3
2.2M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ |⇦• سفارش امیرالمؤمنین علی علیه السلام به پیشوایان، مصلحان، معلّمان و مربّیان جامعه 👤 شهید مرتضی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💬 بعضی از مردم بااینکه مسافر هستن و نمازشون شکسته است، می‌رن صف اول نماز جماعت می‌ایستن. 📛 درحالی‌که این کار ممکنه درست نباشه. ✍️ چون نماز ایشون شکسته است و زودتر تموم می‌شه و وقتی تموم شد، اتصال بقیه که به‌وسیله ایشون برقرار بوده، ممکنه به‌هم بخوره و نمازشون فُرادا بشه. ⭕️ نکته: رهبری می‌گن اگه بعد از سلام زودی دوباره اقتدا کنه و به جماعت بپیونده، بازم مشکلی پیش نمیاد. ⭕️ نکته: حداکثر فاصله در نماز جماعت از نظر رهبری یک متر، از نظر آقای مکارم دو متر و از نظر آقای سیستانی یک‌متروبیست سانتی‌متره؛ یعنی بیشتر از این فاصله باشه، اتصال نماز جماعت از بین می‌ره. 📚رساله چند مرجع، م1488، رساله نماز و روزه رهبری م۷۲۳. احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چرا از ضمایر جمع برای خداوند در قرآن استفاده شده است؟ 🔺️ توضیحات حجت‌الاسلام رضا محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مرد فرزانه💫 کاسبی پسرش را فرستاد تا راز خوشبختی را از فرزانه ترین انسان جهان بیاموزد. پسرک چهل روز در بیابان راه رفت، تا سرانجام به قلعه ی زیبایی بر فراز کوهی رسید. مرد فرزانه ای که پسرک میجست، آن جا میزیست. اما قهرمان ما به جای ملاقات با مردی مقدس، وارد تالاری شد و جنب و جوش عظیمی را دید؛ تاجران می آمدند و میرفتند، مردم در گوشه کنار صحبت میکردند، گروه موسیقی کوچکی نغمه های شیرین مینواخت ، و میزی مملو از لذیذترین غذاهای بومی آن بخش از جهان، آن جا بود. مرد فرزانه با همه صحبت میکرد، و پسرک مجبور شد دو ساعت منتظر بماند تا مرد فرزانه به او توجه کند. مرد فرزانه با دقت به دلیل ملاقات پسرک گوش داد، اما به او گفت در آن لحظه فرصت ندارد تا راز خوشبختی را برایش توضیح دهد. به او پیشنهاد کرد نگاهی به گوشه کنار قصر بیندازد و دو ساعت بعد بازگردد. سپس یک قاشق چای خوری به پسرک داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت : " علاوه بر آن میخواهم از تو خواهشی بکنم. هم چنان که میگردی، این قاشق را هم در دست بگیر و نگذار روغن درون آن بریزد." پسرک شروع به بالا و پایین رفتن از پلکان های قصر کرد و در تمام آن مدت، چشمش را به آن قاشق دوخته بود. پس از دو ساعت به حضور مرد فرزانه بازگشت. مرد فرزانه پرسید : فرش های ایرانی تالار غذا خوری ام را دیدی؟ باغی را دیدی که خلق کردنش برای استاد باغبان ده سال زمان برد؟ متوجه پوست نبشت های زیبای کتاب خانه ام شدی؟ پسرک، شرم زده اعتراف کرد هیچ ندیده است. تنها دغدغه ی او این بود که روغنی که مرد فرزانه به او سپرده بود، نریزد. مرد فرزانه گفت: " پس بگرد و با شگفتی های دنیا من آشنا شو. اگر خانه ی کسی را نبینی نمیتوانی به او اعتماد کنی." پسرک قوت قلب گرفت، قاشق را برداشت و بار دیگر به اکتشافات قصر پرداخت. این بار تمامی آثار روی دیوارها و آویخته به سقف را تماشا کرد. باغ ها را دید، و کوه های گردا گردش را، لطافت گل ها را، و نیز سلیقه ای را که در نهادن هر اثر هنری در جای خود به کار رفته بود. هنگامی که نزد مرد فرزانه بازگشت، هر آنچه را که دیده بود، باتمام جزییات تعریف کرد. مرد فرزانه پرسید : " اما آن دو قطره روغن که به تو سپرده بودم کجایند؟ "پسرک به قاشق داخل دستش نگریست و دریافت که روغن ریخته است. فرزانه ترین فرزانگان گفته اند : " پس این است یگانه پندی که میتوانم یه تو بدهم : راز خوشبختی این است که همه ی شگفتی های جهان را بنگری، و هرگز آن دو قطره روغن درون قاشق را از یاد نبری.