سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع #تفسیر سوره آل عمران - آیه ۱۷۷
إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَّن یَضُرُّواْ اللَّهَ شَیْئاً وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
ترجمه
قطعاً کسانى که ایمان را با کفر معامله کردند، هرگز به خداوند ضررى نمی رسانند و براى آنان عذاب دردناکى است.
در قرآن مسأله خرید و فروش و سود و زیان سرمایه عمر، بارها تکرار شده است. قرآن، دنیا را بازار مى داند و مردم را فروشنده و عقاید و اعمال انسان را در طول عمر، کالاى این بازار. در این بازار، فروش اجبارى است ولى انتخاب مشترى با انسان است. یعنى ما نمى توانیم آنچه را داریم، از قدرت و عمل و عقیده رها بگذاریم، ولى مى توانیم مسیر عقاید و کردار را سودبخش یا زیان آور قرار دهیم.
در قرآن از عدّه اى ستایش شده که جان خود را با خدا معامله مى کنند و در عوض بهشت و رضوان مى گیرند، و از عدّه اى انتقاد شده که بخاطر انحراف و انتخاب سوء یا سودى نمى برند؛ «فما ربحت تجارتهم» و یا دچار خسارت مى شوند؛ «انّ الانسان لفى خُسر» و در بعضى از آیات همچون آیه فوق، کسانى که ایمان خود را با کفر معامله مى کنند، تحقیر مى شوند و در مقابل به مؤمنان دلدارى داده مى شود که ارتداد آنها، به خدا و راه خدا هیچ ضررى نمى زند.
پیام ها
۱- سرمایه اصلى انسان، ایمان و یا زمینه هاى فطرى ایمان است. «اشتروا الکفر بالایمان»
۲- در یک انقلاب عقیدتى و فرهنگى، از ریزشهاى جزئى نگران مباشید. «اشتروا الکفر... لن یضرّوا اللَّه»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011💧🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی میفهمیم ارزش کار در آخرت رو که دیگه دیر شده
#احکام_غیبت
#غیبت_کردن_امام_جماعت
🤔❓امام جماعتی مرتکب غیبت شده و از او غیبت شنیدهایم الان شک داریم توبه کرده یا نه آیا میتوان به او اقتدا کرد؟
🌺✍اگر امام جماعت را میشناسد که عادل است (یعنی گناه کبیره نمیکند و اصرار بر صغیره ندارد) ولی یکی دو مورد از او غیبتی سرزده تا احراز نشود که عمل او بدون مجوز شرعی بوده یعنی شاید او معتقد بوده که در این موارد فرد غیبت شده جایز الغیبة بوده هرچند در اعتقاد خود خطا کرده باشد، از عدالت خارج نمیشود.
👌تبصره: اگر شخصی غیبت کند تا وقتی که توبهاش احراز نشده نمیتوان به او اقتدا کرد ولی اگر معلوم نباشد که توبه کرده یا نه چنانچه حسن ظاهر معتبری داشته باشد که طریق احراز عدالت است حکم میشود که توبه از او محقق شده است.
📚 امام تعلیقات عروة الوثقی فصل فی مستحبات الجماعه و مکروهاتها مسئله ۴؛ مکارم استفتائات جلد ۳ سوال ۲۶۵ و جامع المسائل؛ بهجت استفتائات جلد دو سوال ۲۵۵۸؛ خامنهای رساله آموزشی جلد ۱ احکام نماز جماعت.
#احکام_نموداری
#نماز -استغاثه به حضرت زهرا (س )
قلبم سیاه شده بود هرچه از آیات قرآن را می خواندم آرامتر می شدم . ولی خوب نمی شدم ، محبوبیتی بین مردم داشتم ؛ زیرا به مردم تواضع می کردم که مرا دوست بدارند و بیشتر احترامم کنند ، به همه سلام می کردم ، به خاطر اینکه آنها را خجالت بدهم ، که بعدا آنها سبقت به سلام بگیرند ، اگر یکی از مریدان دو زانو در مقابلم نمی نشست ، در دل ناراحت می شدم . وقتی وارد مجلس می شدم و مردم به خاطر ورودم صلوات می فرستادند ، خوشحال می شدم .
یک روز وارد مجلسی شدم ، جمعیت چند هزار نفری که برای دیدن من جمع شده بودند همه از جا برخواستند و صلوات فرستادند و من در ضمن چند کلمه ای برای مردم حرف زدم . گفتم : برادران ! شما که این گونه به من اظهار محبّت می کنید ، شاید نفس من خوشش بیاید و حال آنکه من لیاقت این همه محبت را ندارم . اینجا معلوم بود که مردم به زبان حال و قال می گفتند: ببین چه آقای خوبی است ، چقدر شکسته نفسی می کند . خیلی خوشم آمده بود . ولی وقتی به منزل رفتم و خوب به عمق مطلب فکر کردم ، متوجه شدم که خود این شکسته نفسی من به خاطر هوای نفس بوده است .
ضمنا مطلب قابل توجّه این بود که : وقتی از پشت میز سخنرانی در آن مجلس به میان مردم آمدم ، پیر مرد دهاتی نورانی پیش من آمد و به من گفت : شما نباید آن قدر ضعیف باشید که از ابراز احساسات مردم تغییر حال پیدا کنید و نفستان خوشش بیاید و یا اگر به شما بی اعتنایی کردند ، ناراحت شوید . شرح صدر داشته باشید و به این مسایل اهمیّت ندهید .
من در آن مجلس از بس از اظهار محبّت مردم و احترامات آنان مست خوشحالی شده بودم ، نفهمیدم این پیر مرد چه می گوید . ولی وقتی در منزل فکر می کردم ، متوجّه شدم که او مرا متنبّه کرده ، و به من فهمانده است که اگر بر فرض هم من راست بگویم و از این احترامات خوشم نیاید ، تازه شرح صدر نداشته ام و ضعیف بوده ام . اینجا بود که من می خواستم منفجر شوم ، دیوانه شده بودم ، با خود می گفتم پس من کی از آن سیاهی ها ، به خصوص از جاه طلبی و ریاست طلبی نجات پیدا می کنم ؟ ! گریه زیادی کردم و سپس چون بیشتر از این نمی توانستم از وسایل عادی استفاده کنم ، دست به وسایل معنوی زدم .
ناگهان به فکرم رسید که نماز استغاثه به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) را بخوانم و از آن مخدّره و ملکه جهان هستی ، درخواست رفع این بلا و مرض روحی را بنمایم . این نماز را با همان آدابی که در باب دوّم کتاب باقیات الصالحات (در نمازهای مستحبی ) مفاتیح الجنان است خواندم .
یعنی دو رکعت نماز به نیّت استغاثه به حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) خواندم . و بعد از نماز سه مرتبه اللّه اکبر گفتم و تسبیحات حضرت فاطمه علیها السلام را خواندم، و سپس سر به سجده گذاشتم و صد مرتبه گفتم : یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی (یعنی : ای مولای من ! ای فاطمه زهرا ! مرا از شرّ این دشمن پناه ده ) بعد طرف راست صورتم را به زمین گذاشتم و همان جمله را صد مرتبه و باز طرف چپ صورتم را به زمین گذاشتم و همان جمله را صد مرتبه گفتم و باز سر به سجده گذاشتم و همان جمله را صد مرتبه گفتم ، هنوز سر از مهر بر نداشته بودم که آثار لطف حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا امّ الائمه (سلام اللّه علیها) ظاهر شد و مرا از آن سیاهی یعنی صفت ریاست طلبی نجات داد و بعدا که به قلبم مراجعه نمودم و دهها مرتبه خود را امتحان نمودم بحمداللّه اثری از آن صفت در خود ندیدم .
لازم به تذکّر است که : بعضی از مردم گمان کرده اند شفای امراض روحی اهمیتش کمتر از شفای مرضهای جسمی است ، لذا اگر گفته شود که : فلان کور به برکت حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) شفا یافت . از نظر آنها شگفت انگیزتر از آن است که گفته شود ، فلان شخص ریاست طلب به برکت آن حضرت (سلام اللّه علیها) شفا یافت . و حال آنکه اهمیت و ارزش هر چیزی مربوط به نتیجه و فایده آن چیز است . مثلا اگر وقتی یک کور شفا پیدا می کند ، حد اکثر فایده اش این است که چند سالی بسیار محدود که می خواهد در دنیا زندگی کند ، دارای چشم می باشد ولی وقتی از دنیا رفت دیگر بین کور و بینا فرقی نمی باشد . و فایده آن بینایی همین جا تمام شده است . امّا یک شخص حسود اگر شفا پیدا کند ، از بدبختی همیشگی نجات پیدا کرده ؛ زیرا صفات روحی همانند خود روح ، همیشه با او هست برعکس صفات بدنی که مثل خود بدن برای مدّت موقّتی باقی می ماند .
بنابراین ، امراض روحی با امراض جسمی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست ؛ زیرا زندگی دنیا در مقابل زندگی آخرت صِفر است .
مقبول حق نباشد
بی مهر او عبادت
حُبّش بود سعادت
بغضش بود شقاوت
روز جزا به دست
زهرا بود شفاعت
وارد شود به محشر
با عزّت و جلالت
منبع :وب سایت تخصصی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
@n20011🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ یک خانم ژاپنی که بودایی بوده و مسلمان شده، در اجرای فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می کند
#امر به معروف و نهی از منکر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع #تفسیر سوره آل عمران - آیه ۱۷۸
وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَیْرٌ لاَِّنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ
ترجمه
و کسانى که کافر شدند، مپندارند مهلتى که به آنان مىدهیم برایشان خوب است، همانا به آنان مهلت می دهیم تا بر گناه (خود) بیفزایند و براى آنان عذابى خوارکننده است.
قرآن، واژه «گمان نکنید» را بارها خطاب به کفّار و منافقین و افراد سست ایمان به کار برده، و این به خاطر آن است که این افراد از واقع بینى و تحلیل درست و روشن ضمیرى لازم محرومند. آنها آفرینش را بیهوده، شهادت را نابودى، دنیا را پایدار، عزّت را در گرو تکیه به کفّار و طول عمر خود را مایه خیر و برکت مى پندارند که قرآن بر همه این پندارها قلم بطلان کشیده است.
اهل کفر، داشتن امکانات، بدست آوردن پیروزى ها و زندگى در رفاه خود را نشان شایستگى خود مى دانند، در حالى که خداوند آنان را به دلیل آلودگى به کفر و فساد، مهلت مى دهد تا در تباهى خویش غرق شوند.
در تاریخ مى خوانیم که وقتى یزید امام حسین (ع) را به شهادت رساند، خاندان آن حضرت را همراه زینب کبرى به اسارت به شام بردند. یزید در مجلس خود با غرور تمام خطاب به حضرت زینب گفت: «دیدید که خدا با ماست»، حضرت در پاسخ او، این آیه را خواند و فرمود: من ترا پست و کوچک و شایسته هرگونه تحقیر مى دانم. هر آنچه مى خواهى انجام بده، ولى به خدا سوگند که نور خدا را نمى توانى خاموش کنى. آرى، براى چنین افراد خوشگذرانى، عذاب خوار کننده آماده شده، تا عزّت خیالى و دنیایى آنان، با خوارى و ذلّت در آخرت همراه باشد.
مجرمان
دوگونه اند: گروهى که قابل اصلاحند و خداوند آنها را با موعظه و حوادث تلخ و شیرین، هشدار داده و بیدار مى کند، و گروهى که قابل هدایت نیستند، خداوند آنها را به حال خویش رها می کند تا تمام قابلیّت هاى آنان بروز کند. به همین جهت امام باقر (ع) ذیل این آیه فرمود: مرگ براى کفّار یک نعمت است، زیرا هر چه بیشتر بمانند زیادتر گناه مى کنند.
حضرت على (ع) درباره «انّما نملى لهم لیزدادوا اثماً» فرمود: چه بسیارند کسانى که احسان به آنان (از جانب خداوند)، استدراج و به تحلیل بردن آنان است و چه بسیارند کسانى که به خاطر پوشانده شدن گناه و عیوبشان، مغرورند و چه بسیارند افرادى که به خاطر گفته هاى خوب درباره آنان مفتون شده اند. خداوند هیچ بنده اى را به چیزى همانند «املاء» مبتلا نکرده است.
پیام ها
۱- کفر، مانع شناخت حقیقت است. «لا یحسبن الّذین کفروا...»
۲- کوتاه یا بلند بودن عمر وزمان رفاه، بدست خداست. «نملى لهم... نملى لهم»
۳- همه انسان ها دنبال خیر هستند، لکن بعضى در مصداق اشتباه مى کنند. «لایحسبن... خیر لانفسهم»
۴- مهلت هاى الهى، نشانه محبوبیّت نیست. «لایحسبنّ... خیر لانفسهم»
۵ - نعمت ها به شرطى سودمند هستند که در راه رشد و خیر قرار گیرند، نه شرّ و گناه. «انما نملى لهم لیزدادوا اثماً»
۶- طول عمر مهم نیست، بهره از عمر مهم است. «انّما نملى لهم»
امام سجاد (ع) در دعاى مکارم الاخلاق چنین مى فرماید: خدایا! اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد شد، آن را کوتاه بگردان.
۷- زود قضاوت نکنید، پایان کار و آخرت را نیز به حساب بیاورید. «انّما نملى لهم خیر... و لهم عذاب مهین»
۸ - رفاه و حاکمیّت ستمگران، نشانه رضاى خداوند از آنان نیست. چنانکه دلیلى بر سکوت ما در برابر آنان نمى باشد. «نملى لهم... لهم عذاب مهین»
۹- عذاب هاى آخرت، انواع و مراحل متعدّد دارد. «عذاب الیم» در آیه قبل، و «عذاب مهین» در این آیه.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011💧🔰
400-10-20 mohamadi ahkam shak dar vozu dashtan.mp3
2.36M
📖 #زمزم_احکام
🔘 شک در وضو
▫️حجت الاسلام و المسلمین #محمدی
⏱20 دی 1400
🔷🔸💠🔸🔷
✳️حکمت تکرارها
❓پرسش: حکمت تکرارهایی که در قرآن هست چیست؟ مثلا چندین جا داستان ابلیس عینا تکرار میشود. یا چندین جا داستان موسی تکرار میشود.
✍️پاسخ: علما و مفسّران به این سؤال دو جواب داده اند:
1️⃣اوّل این که: تاریخ انبیا درسهای عبرت متعدّد و فراوانی دارد و قرآن مجید از زاویه های مختلف به آن نگریسته و ما را به آن درس ها رهنمون می شود. به عنوان مثال گاه از این زاویه به داستان حضرت موسی(علیه السلام) نگاه می شود که چگونه آن حضرت در دامان فرعون پرورش یافت، در حالی که او برای نابودی موسی تمام فرزندان پسر بنی اسرائیل را به قتل می رساند و تنها دختران را زنده نگه می داشت. آری! اگر خداوند اراده کند علیرغم قصد فرعون، قاتل او را در دامان خودش پرورش می دهد. و گاه از این زاویه به داستان آن حضرت نگاه می شود که با جسارت، شجاعت، با دستی خالی و بدون سپاه و لشکر در مقابل فرعونی که ادعای خدایی می کرد و همه چیز در اختیار داشت، قد علم کرد و شجاعانه دعوتش را ابلاغ نمود. و گاه از این زاویه به داستان آن حضرت نگاه می شود که با تکیه بر لطف و عنایت الهی جادوی تمام ساحران مصر را باطل کرد و آنها را وادار به تسلیم نمود.
بنابراین داستان انبیاء درس های مختلفی دارد و قرآن مجید از زوایای مختلف به آن پرداخته است، و در حقیقت این امر تکراری نیست، هر چند در ظاهر تکرار شده است.
2️⃣دوم این که: فصاحت و بلاغت اقتضا می کند که مطالب مهم تکرار گردد. این که در سوره الرحمان آیه شریفه «فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» تکرار شده، بدان جهت است که خداوند متعال در این سوره نعمت های مختلف مادّی و معنوی را بیان کرده و پس از ذکر هر نعمتی از انسان سؤال می کند که کدام نعمت از نعمت های الهی را می تواند انکار کند؟ نتیجه این که فلسفه تکرار، یا پرداختن به یک موضوع از زوایای مختلف است، یا اهمیّت آن موضوع سبب تکرار شده است.»
مرکز ملّی پاسخگوییبه سئوالات دینی
📡پایگاه اطلاع رسانی بلاغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز هم پنجشنبه و جمعه ای دیگر از راه رسید یادی کنیم از اموات و در گذشتگان خاک پدران و مادران و دیگر عزیزان آسمانی با خواندن فاتحه و صلوات ودادن خیرات به نیابت از آنان هر چند که اندک باشد.
@n20011