#احکام_آرایش 💄💅
🔴سئوال
⁉️آیا #آرایش ساده زینت محسوب می شود؟
🔵√ پاسخ:
🔺آیت الله #خامنه_ای: اگر به حدى باشد كه عرفاً #زینت محسوب شود، باید از #نامحرم پوشانده شود و تشخیص زینت بودن به عهده شخص مكلف است.
🔺آیت الله #سیستانی: اگر زینت شمرده نشود پوشاندن آن لازم نیست.
🔺آیت الله #مکارم_شیرازی: آرایش گردى صورت و دستها تا مچ در صورتى كه بسیار خفیف باشد و منشأ #مفسده اى نگردد اشكالى ندارد، ولى از آرایشهاى تند یا مفسده انگیز باید پرهیز كرد.
🔘استفتاء کتبی از دفتر مراجع عظام
♦️ احکام شرعی مورد نیاز
https://eitaa.com/joinchat/1456013313C6e69fa0110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حکم استفاده از طلا برای آقایون چیست؟
زیورآلات طلا برای مردان
مسأله 1. پوشیدن طلا و زیورآلات آن مانند انگشتر طلا یا حلقۀ طلا در دست نمودن یا آویختن زنجیر و گردنبند طلا به گردن یا بستن ساعت مچی طلا به دست و مانند آن، برای مرد حرام است، چه در نماز باشد چه در غیر نماز و نماز خواندن با آنها، باطل است.
مسأله 2. مرد بنابر احتیاط واجب نباید تکمههای لباس خود یا دندانهای جلوی خویش را از طلا قرار دهد - که این کار عرفاً زینت به حساب میآید - امّا اگر دندانهای عقب را از طلا قرار دهد که عرفاً زینت محسوب نمیشود، اشکال ندارد؛ البتّه در هر صورت نماز با آن صحیح میباشد.
مسأله 3. در حرام بودن استعمال طلا برای مردان که توضیح آن در مسائل قبل ذکر شد، فرقی بین اقسام آن نیست، خواه طلای زرد باشد یا طلای سرخ یا طلای سفید.
شایان ذکر است، پلاتین، طلا نبوده، بلکه فلزّ دیگری غیر از طلا است و استفاده از آن برای مردان اشکال ندارد.
مسأله 4. خرید و فروش حلقه یا انگشتر طلا در صورتی که هیأت و شکل آن به گونهای است که مشترک بین زن و مرد نیست و عرفاً مختصّ مردان شمرده میشود، حرام و باطل است.
مسأله 5. اگر مرد در هنگام خرید حلقه یا انگشتر طلا برای زنی - مثلاً همسر یا مادرش - برای اندازهگیری و امتحان، آن را لحظه یا لحظاتی اندک در دست نماید، طوری که عرفاً صدق پوشش و استعمال طلا و تزیّن به آن نکند، اشکال ندارد.
#احکام
#احکام_به_زبان_ساده
#طلا
#زینت
#ایت_الله_سیستانی
💠
#زینت عالم به حلم اوست
اگر به من عالم کسی دشنام داد نباید من هم به او دشنام بدهم و گلاویز بشوم
?حکایت:
در یک حمام عمومی؛ سرهنگی مشغول تراشیدن ریش خود بود؛ مرحوم شیخ محمد تقی بافقی در آن حمام مشغول استحمام بود ایشان واقعه را می بیند و به سرهنگ تذکر می دهد و میگوید: تراشیدن ریش حرام است و این کار را نکنید؛ و ایشان از اولیاء الهی بود و خدمت امام زمان می رسیدند؛ کتابی هم در شرح حال ایشان نوشته اند به نام؛ «التقوی و ما ادراک ما التقوی» و این کتاب را پیدا کنید و بخوانید. سرهنگ نمی دانست که ایشان از علماست. و کشیده ای بر صورت شیخ محمد تقی زد و گفت: مشتی به توچه؟!
مرحوم شیخ محمد تقی طرف دیگر صورتش را گرفت و گفت: یک کشیده دیگه هم بزنید ولی ریشتان را نتراشید!
سرهنگ با خودش گفت حتما این شخص برای خودش شخصیتی است؛ از علماست؟
وقتی از حمام بیرون می رود تازه متوجه شد که ایشان آیت الله شیخ محمد تقی بافقی است و بعد از این داستان ایشان از مریدان نمره یک شیخ محمد بافقی می شود و محاسن می گذارد و تا آخر عمر در خدمت ایشان بود حتی در آن ایامی که مرحوم بافقی توسط رضا خان به شاه عبد العظیم تبعید شده بود « ایشان 18 سال تبعید بودند »! .
و این ها همه به برکت حلم و بردباری ایشان بود. اگر شیخ محمد تقی عصبانی می شد و مریدان ایشان با سرهنگ بر خورد نا مناسبی داشتند آیا این مسائل اتفاق می افتاد. یک صفت حلم و برد باری این مرد صالح سبب توبه آن سرهنگ کذایی شد.
حضرت پرسید: زینت ثروتمند به چیست؟
عرب جواب داد: زینت ثروتنمند به بذل و بخشش است
بعض افراد متمکن و ثروتمند چقدر وجوهات می دهند؛ مسجد می سازند؛ به آموزش و پرورش کمک می کنند؛ خیرات می کنند؛ بعضی از ایشان هم خسیس هستند و به قول معروف نم پس نمی دهند؛ خواهرش می رود رختشویی می کند و او در فکر جمع مال است؟! این ها زینت ندارند؛ اگر بمیرد، کسی به تشییع جنازه او حاضر نمی شود.
بعد حضرت پرسیدند زینت فقیر به چیست؟
عرب جواب داد: زینت فقیر به صبر است
نان خالی می خورد؛ ولی به انقلاب چیزی نمی گوید! نه اینکه یک مقدار فشار روی او آمد و قیمت ارزاق زیاد شد بگوید: رضا شاه خوب بود؟! کجای رضا شاه خوب بود؟! تویی که این حرف را می زنی با این کلمه جهنمی می شوی؟ این قدر نفهمی؟! مگر انقلاب ما بخاطر شکم بوده است؟ اینکه می گویی خدا رضا شاه را بیامرزد این شما را جهنمی می کند؟! هر چند نماز خوان باشی!
حضرت سوال کردند: اگر این صفات در کسی نباشد حال او چگونه است؟
عرب گفت: باید آتشی از آسمان فرود ییاید و او را ازبین ببرد. یعنی عالمی که حلم ندارد و ثروتمندی که بذل و بخشش ندارد؛ و فقیری که صبر ندارد باید از بین برود.
بعد حضرت سوال کردند: نجات از مهالک به چیست؟
عرب گفت: توکل بر خدا
همه این حدیث را برای قسمت آخر آن خواندم؛ چون موضوع بخشی از دعای امروز در مورد توکل بود و از خداوند متعال در خواست کردیم که خدایا من را از متوکلین قرار بده.
?نصیحتی و اندرزی به طلاب علوم دینیه
طلبه نباید با خود بگوید؛ اگر من الان درس بخوانم چکاره می شوم و چکاره بشوم؛ مگه خود من وقتی طلبه شدم می دانستم چکار ه می شوم؟! در آن ایام که ما در س می خواندیم « حدود 63 سال قبل » ماهی « 10 تومان » به ما شهریه می دادند؛ بعد که به شهر قم رفتم ماهی « 15 تومان » شهریه می گرفتم؛ « 5 تومان » آیت الله صدر « 5 تومان » آیت الله حجت « 5 تومان » آیت الله سید محمد تقی خوانساری؛ ما روزی « 5 ریال » می گرفتیم و با نان خالی ارتزاق می کردیم و درس و بحث را رها نکردیم؛ با اینکه در همان ایام برای ماشین نویسی مدرک و تصدیق داشتم و میرزایی کرده بودم؛ سیاقه نویسی بلد بودم؛ چرتکه بلد بودم؛ الان هم که می خواهم برای مراجع وجوهات شرعیه بفرستم با چرتکه حساب می کنم؛ با فوت و فن بازار آشنا بودم؛ با وجود این فقط مشغول درس و بحث بودم و به فکر این مسائل نبودم که خوب اگر من درس بخوانم؛ در آینده چکار ه می شوم و… ولی متاسفانه بعضی از طلبه ها با خود می گویند آخرکار من چه می شود؟ و درس را رها میکند و دنبال کار و بار می رود! طلبه باید درسش را بخواند و مرتب نگوید؛ آخرعاقبت درس خواندن من چه می شود؟!
به خدا توکل داشته باشید؛ من با توکل به اینجا رسید ه ام؛ با توکل از صفر شروع کرده ام؛ « 51 سال پیش » که من به اینجا آمدم انبار خاک زغال بود و من با توکل آن را به اینجا رسانده ام.
?️ادامه حدیث
حضرت از کلام و جواب های شخص عرب خشنود شدند و تمامی قرض او را پرداختند و سپس حضرت انگشتر دست مبارکشان را به این عرب دادند .