eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
440 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🚩 🏴 ⁉️پرسش: چرا حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام، با وجودی که می‌دانستند در خیمه‌گاه آب نیست از پدر طلب آب کردند؟ 🖊پاسخِ استاد جواد حیدری "زیدعزه" حضرت علي‌اكبر -عليه‎السلامـ- می‌خواستند: 1⃣ با بازگشت‌شان پدر و اهل حرم را مطلع کنند از اینکه هنوز زنده‌‌اند تا آنها خوشحال شوند. 2⃣ با ديدن رهبر، امام و پدرشان نيروي بيشتري بگيرند تا بهتر بتوانند با دشمنان بجنگد. 📚عالمي، محمدعلي، حسين نفس مطمئنه،ص 258-259 لذا وقتي علي اكبر ـ‌عليه‎السلام‌ـ ابراز تشنگي مي‌كنند گويا امام حسين ـ‌عليه‎السلام‌ـ منظور علي‌اكبر را مي‌فهمند و مي‌دانند كه علي‌اكبر مي‌خواهد در اين لحظات با پدر تجديد ديدار كند. لذا امام حسين ـ‌عليه‎السلام‌ـ پسر را به آغوش مي‌كشد و مي‌فرمايند: پسرم براي من سخت است كه تو آب بخواهي و من نتوانم خواسته‌ی تو را برآورده‌كنم بزودي جدم رسول الله ـ‌صلي الله عليه و آله‌ـ تو را با آب كوثر سيراب می‌كنند كه بعد از آن هيچ وقت تشنگي بر تو عارض نشود. 📚قمي، عباس، نفس المهموم، ترجمه محمدباقر كمره اي، 1374، ص 389 برخي گفته اند كه امام حسين ـ‌عليه‎السلام‌ـ زبان در دهان علي‌اكبر گذاشتتد تا به پسرشان بگویند كه پدرت هم مثل تو تشنه است. 📚موسوعه سخنان امام حسين(علیه‌السلام)،ص515 و گويا امام هم با اين كار مي‌خواسته علي اكبر را در آغوش بگيرند. و برخي نيز گفته اند كه حضرت انگشتر خويش را در دهان علي اكبر گذاشتند و علي‌اكبر آن انگشتر را مَكيد و تشنگي ایشان كاسته شد 📚همان ♻️نتیجه اینکه: از مطالب گفته‌شده مي‌توان فهميد: حضرت علي‌اكبر با توجه به علاقه‌ی شديدي كه به پدر داشتند به اين بهانه مي‌خواستند در لحظات آخر عمر چهره‌ی پدر را زيارت كنند و آب خواستن نيز اگر بهانه مراجعت به خيمه‌ها باشد داراي ايراد شرعي و عقلي نيست چون امام نگين انگشتر را در دهان ایشان گذاشتند و این كرامتي از امام بود كه علي‌اکبر را سيراب کنند. پاسخگو: استاد جواد حیدری
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 ⁉️پرسش: چرا خدا راضی شد شمر، امام حسین علیه‌السلام را به شهادت برساند؟ 🖊پاسخِ استادحیدری"زیدعزه" 1⃣ اراده‌ی تکوینی الهی بر این تعلق گرفته که انسان اختیار داشته باشد. 2⃣ انسان طبق اختیاری که به او داده شده است هم می‌تواند کار خیر انجام‌دهد هم کار شر زیرا قدرت و اراده‌ی الهی هم به کار خیر تعلق می‌گیرد هم به کار شر. 3⃣ هر چند اراده‌ی تکوینی هم بر کار خیر تعلق می‌گیرد هم بر کار شر، اما خداوند طبق اراده‌ی تشریعی، رضایت به انجام کار شر ندارد. 4⃣ شمر طبق اراده‌ی تکوینیِ الهی، اختیار داشت حضرت را به شهادت برساند، اما این به معنای راضی بودنِ خداوند به این امر نیست، چرا که وقتی خداوند همه‌ی انسان‌ها را، طبق ارداه‌ی تشریعی از انجام ظلم به انسان‌های عادی باز می‌دارد، به طریق اولی آنها را از ظلم به حجت‌ خدا نیز باز داشته است. ♦️مثال: پدری به فرزندش پول می‌دهد تا هر چه می‌خواهد بخرد(اراده تکوینی) اما این پدر راضی نیست فرزندش سیگار بخرد، بلکه می‌خواهد فرزندش خرید مفیدی داشته باشه (اراده تشریعی) ♻️نتیجه اینکه: اراده‌ی تکوینی الهی به کشته شدن امام حسین علیه‌السلام تعلق گرفته است، اما اراده‌ی تشریعی الهی به کشتن امام حسین علیه السلام تعلق نگرفته است.
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 ⁉️پرسش مگر نمی‌گویند حیوانات از امام‌ِزمان حساب می‌برند، پس چطور در کربلا اسبان روی بدن امام حسین علیه‌السلام تاختند⁉️ 🖊پاسخِ استاد جواد حیدری "زید‌عزه" اینکه حیوانات بلکه تمام کائنات، باذن‌الله تحت تصرف و ولایت امام هستند در آن هيچ شکی نیست. اما این در موقعی‌ست که از طرف امام اِعمالِ ولایت و امرِ به اطاعت شوند و البته آن هم به صورت تکوینی، نه تشریعی. اگر امام علیه‌السلام به صورت تکوینی امرِ به اطاعت حیوان، انسان و جماد داشته باشند؛ همه‌ی کائنات بدون اینکه بتوانند مخالفت کنند در برابر امرِ امام مُطاع و فرمانبردار هستند اما اگر مثل جریان کربلا و جریان شهادتِ اهل‌بیت توسط قاتلینِ ملعون‌شان، امر و اِعمالِ ولایتی از جانب امام نباشد در این مواقع چون امام اعمال ولایت نکرده‌اند و بر اساس جنبه‌ی "انا بشر مثلکم" رفتار کرده‌اند، اینجا امر به صورت عادی و طبیعی بر اساسِ اسباب و مسببات ساری و جاری می‌شود.
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🏴 🚩 پرســـ❓ــش چرا دشمن در واقعه‌ی عاشورا، امام سجاد علیه‌السلام را به شهادت نرساند⁉️ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے "زیدعزه" 1⃣ دشمن امام سجاد را در واقعه‌ی کربلا به شهادت نرساند تا از یک سو افکار عمومی را به این سمت سوق دهد تا مردم تصور کنند امام سجاد با یزید و یزیدیان مشکلی ندارند و با آنان بیعت کرده‌اند و به زعم خودشان بدین وسیله از فضاحتِ فاجعه‌ی کربلا بکاهند و افکار عمومی را فریب دهند و از آن واقعه منحرف کنند. 2⃣ یزید بعد از اینکه متوجه شد شهادت امام حسین علیه‌السلام انعکاس نامطلوبی در جامعه داشته است، سعی کرد ننگ این گناه را از گردن خود باز و سلب مسئولیت کند و فاجعه‌ی کربلا را به گردن عبیدالله‌بن‌زیاد و عمربن‌سعد بیندازد 3⃣ اراده‌ی الهی بر این بود که امام‌ سجاد علیه‌السلام زنده بمانند و ردای امامت به دست ایشان باقی‌بماند، همانطور که اراده‌ی خدا در مورد امام‌ حسین علیه‌السلام اینگونه نبود. آنچه مسلم است؛ بیماری امام زین‌العابدین(علیه السلام) تنها در ایام حادثه عاشورا بوده و علت آن، تقدیر الهی بود، برای این که امام سجاد (علیه السلام) زنده بمانند و نسل امام حسین (علیه السلام) از این طریق حفظ شود، همان‌گونه که در تاریخ ثبت‌شده‌است، این بیماری سبب نجات ایشان شد. البته دشمن چند مرتبه تصمیم گرفتند حضرت را به شهادت برسانند، اما چون بیماری ایشان شدید بود تصور کردند بیماری خودبخود حضرت را می‌کشد، پس دلیلی ندیدند که ایشان را بکشند و خود را بدنام‌تر کنند.📚مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 97 - 98 حمید بن مسلم گوید: ما به اتفاق شمر بن ذی الجوشن در خیمه‏ ها عبور می‌کردیم تا به علی‌بن‌حسین(علیه السلام) رسیدیم، دیدیم از شدت مرض در بستر غم و بیماری و ناتوانی خوابیده است، و با شمر جماعتی از رجاله بودند، گفتند: آیا این بیمار را بکشیم؟ من گفتم: سبحان اللَّه چه بی رحم مَردمید!. همین مرض او را خواهد کشت. بدین وسیله شر ایشان را از آن حضرت برگردانیدم.📚شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج 1، ص399 ♻️نتیجه اینکه: 🍃حضرت امام سجاد علیه‌السلام هیچ‌گاه با یزید بیعت نکردند زیرا موضع ایشان در برابر بنی‌امیه و یزید همان موضع امام حسین علیه السلام می‌باشد. 🍃بر اساس حکمت الهی، ایشان فقط در حماسه‌ی کربلا و عاشورا مدتی بیمار بودند تا جان‌شان حفظ شود. 🍃ایشان با تدبیر و شجاعت حتی در اسارت نیز وظیفه‌ی امامت و رهبری خویش را بجا آوردند و در مدینه نیز با گريه‌های خود و ایراد خطبه و روضه‌خواني‌های‌شان به بیان معارف الهی در قالب دعا باعث بقای اسلام عزیز شدند، بنابراین اطلاق «امامِ بیمار» برای حضرت، به هیچ وجه صحیح و جایز نیست.
⭕️ سوال ⁉️ آیا امام حسین(ع) پس از شهادت حضرت مسلم از وضع کوفه آگاه نشد؟ اگر مطّلع شد، چرابرنگشت؟ 🔰 حضرت امام حسین (ع)بعد از شهادت مسلم بن عقیل از وضع کوفه آگاه شدند، ولی برنگشتند تا هم بر کوفیان زیادی که نامه نوشته بودند اتمام حجت کنند و هم به وظیفه ی امامت خود عمل کنند. 👈 هدف اساسی آن بزرگوار امر به معروف ونهی از منکر و قیام علیه دستگاه جبار بود، که فسق و فجور آن آشکار بود و در عین حال مدّعی جانشینی رسول خدا بود. 🔸 حضرت حرکت کرده بود تا به دنیا بفهماند که یزید و امثال او لیاقت و شایستگی خلافت را ندارند. او، برای اصلاح امور جامعه اسلامی و از بین بردن بدعت‌ها و زنده کردن سنت‌ها قیام کرد.(1) 💠 امام بر خود واجب می دانست علیه دستگاه قیام کند، هر چند منتهی به شهادت او شود. امام (ع)می دانست تاخود و یاران و خاندانش حتی بچة شیرخوارة او شربت شهادت ننوشند، اسلام پا برجا نخواهد ماند و خدا ورسول و دین و آثار آن از بین خواهند رفت. 💢 امام برای شهادت حرکت کرده بود. با این حساب هیچ چیز نمی توانست مانع حرکت حضرت به سمت کربلا گردد، حتی شهادت مسلم و بی وفایی و عهد شکنی مردم کوفه. هرگاه دین دستخوش تصرف و تغییر و تبدیل شده و آداب آن توسط دشمنان از بین برود، واجب است مسلمانان به یاری دین برپاخاسته و خطرات را از آن دفع نمایند، حتی اگر منتهی به مرگشان شود. 📌 واضح است حکومت مردی شریر و مشهور به فساد و میگساری و سگ بازی مانندیزید برای اسلام بزرگ ترین خطر بوده، اگر بدون اعتراضی ، زمان جلو می‌رفت و توسط کسی حکومت وی مورد اعتراض قرار نمی‌گرفت ، مفاسد آن جبران ناپذیر بود و سبب محو آثار اسلام می شد. 🔹 تکیه زدن چنین رجّاله ای بر مسند خلافت پیامبر(ص) ، افکار عمومی را متزلزل کرده و عقاید را منحرف می ساخت. 👈 چه بسا کسانی روی این اصل و با دیدن اعمال و حرکات یزید به ساحت قدس پیامبر(ص) و برنامه های اسلام بدبین می شدند. اگر شخصیتی مانندامام حسین (ع)بر او اعتراض نمی‌نمود و خلافت او را باطل اعلام نمی‌کرد، این اشتباه در دل‌ها قوّت می گرفت. وانگهی سبب می شد اکثر افراد جامعه به سمت و سوی افکار و عقاید و اعمال یزید سوق داده شوند. ✍ چون که رب البیت دف گیرد به دست بیت و ما فی البیت رقاصی کنند با این وجود امام بر خود فرض دانست ادای وظیفه نماید و علیه دستگاه قیام کند، هر چند می دانست قیام اومنجر به شهادت وی و یاران و خاندانش خواهد شد. 🌷 کشته شدن او در راه خدا و اسارت خاندانش مطلوب ومحبوب خداوند بود. البته امر به شهادت در حقیقت امر به ایستادگی و استقامت بود.(2) 💢 بنابراین قیام و نهضت امام حسین(ع) یک وظیفه و تکلیف الهی بود که باید آن را محقق می‌ساخت گرچه به شهادت خود و جوانان و یارانش بیانجامد تا جلوی نابودی اسلام رابگیرد. تبصره: اینکه حضرت بعد از ممانعت حر بن یزید ریاحی، فرمودند: اجازه بدید برگردم، به معنای دست برداشتن از وظیفه ی خود نبود بلکه برای انتخاب مسیر و مکانی دیگر برای ادامه مبارزه با یزید و یزیدیان بود. (مثلی لا ابایع مثله) ------------- 📚 پی نوشت‌ها: 1. خوارزمی، مقتل الحسین، ج1، ص 273؛ مقرم، مقتل الحسین، ص 141. 2.شهید آگاه ، آیت الله لطف الله صافی ، ص 34ـ 37 با تلخیص . 📎 پاسخ گو: جواد حیدری
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 ⁉️ چرا جناب عبدالله بن جعفر (همسرِ حضرتِ زینب) با کاروان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام همراه نشد؟ 🖊پاسخِ استاد حیدری "زیدعزه" ⚛نکته‌ی اول در مورد شخصیت عبدالله بن جعفر هست: ایشان صحابه‌‌ی بزرگ رسول خدا بودند و شأن و منزلت عظیمی در تاریخ دارند. ایشان علاقه ی شدیدی به امیرالمومنین و بعد از امیرالمومنین نسبت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام داشتند. ⚛ نکته‌ی دوم در رابطه ی با حضور نیافتن ایشان در کربلا هست: در این رابطه تحقیقات و اقوال مختلفی مطرح شده است اما آنچه که صحیح به نظر می‌رسد این است که: ✅ قول اول: ایشان در زمان وقوع واقعه‌ی کربلا ۷۰ سال سن داشتند لذا بواسطه‌ی پیری و کهولت سن و ضعف جسمانی که بر ایشان عارض شده بود نتوانستند با کاروان امام حسین علیه السلام همراهی کنند. ✅ قول دوم: اباعبدالله الحسین علیه السلام دستور دادند ایشان باقی بمانند تا از بنی هاشمی که در مکه و مدینه بودند را مدیریت و حفاظت کنند و حضرت قیام را بر ایشان واجب ننمودند. ❌ قول سوم: برخی هم معتقدند نابینایی عبدالله جعفر مانع همراهی ایشان با امام شد که البته با توجه به قرائنی که در دسترس است از جمله این که ایشان کارهای اجرایی انجام می‌دادند. نابینایی بعید به نظر می رسد. ♻️ نتیجه اینکه: ♦️ما معتقد هستیم عبدالله بن جعفر به دلیل اینکه مريض بودند و بخاطر کهولت سنی که داشتند و همچنین به دلیل این که امام علیه السلام قیام را بر ایشان واجب نکرده بودند و دستور دادند که ایشان در جنگ شرکت نکنند تا از بنی هاشمی که در مکه و مدینه بودند محافظت کنند، فلذا این بزرگوار محافظت بنی‌هاشم را بر عهده گرفتند. ♦️بهترین دلیل بر اینکه عبدالله بن جعفر معذور بوده این است که بعد از واقعه ی عاشورا: 🔘 اولا تاسف شدید خوردند و ناراحت شدند از این جریانی که بر اباعبدالله الحسین و اصحابشان اتفاق افتاد 🔘 ثانیاً هیچکدام از اهلبیت علیهم‌السلام عبدالله‌بن‌جعفر را به واسطه ی عدم شرکت در واقعه ی کربلا مذمت نکردند بلکه همیشه به نیکی از ایشان یاد کردند و ایشان را ستوده‌اند.
🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🚩 🏴 ⁉️پرسش چرا حضرت ام‌البنین مادرِ حضرتِ اباالفضل -سلام‌الله علیهما- در کربلا غایب بودند؟ 🖊پاسخِ استاد جواد حیدری "زیدعزه" همراهی با امام حسین علیه‌السلام در سفر کربلا، بستگی به 🔻چند امر دارد 1⃣ توان جسمی و روحی: بدیهی است که سفرهای طولانی به خصوص در آن عصر، نیاز به توانایی ویژه داشته است. ما نمی‌دانیم که حضرت ام‌البنین در آن عصر از نظر توانایی در چه وضعی بوده‌اند. 2⃣ رضایت و تمایل خودِ فرد برای همراهی: روشن است که اگر مصلحت بود، ایشان قطعا همراه امام به کربلا می‌آمدند. 3⃣ موافقتِ امام حسین: چون حضور زنان و مردان همراه حضرت نیاز به رضایت و صلاحدید امام داشته است، ممکن است حضرت صلاح ندانسته باشند که ایشان در آن سفر همراهشان باشند و یا از نظر جسمی توانی نداشته‌اند. اما حضور زینب (سلام‌الله‌علیها) قطعا با صلاحدید امام بوده، رسالت ایشان پیام‌رسانی خون شهیدان و آگاهی بخشی به مردم کوفه و شام بوده‌است. اگر حضرت زینب در کربلا حضور نداشتند قیام امام حسین (علیهالسّلام) کامل نمی‌شد. حضرت رباب چون همسر امام بودند و حضرت مصلحت دانسته‌بودند که با ایشان را به همراه کاروان ببرند و حتی فرزند شش ماهه را به این جهت برده‌اند چون رباب مادرش همراه امام حسین (علیه‌السلام)بوده و البته شاید حکمت‌های دیگری نیز داشته باشد. ♻️نتیجه اینکه: همراهی زنان با امام واجب نبوده است و کسانی که رفته‌اند، یا جزء همسران شهدای کربلا بوده‌اند و یا مانند حضرت زینب به دلائل خاصی رفته‌اند.