eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
440 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان عجیب زندگی مجیدرضا رهنورد که اولین اعدامی اغتشاشات اخیر بود لطفا این رشته توییت در مورد مجیدرهنورد راتاآخرش بخونید و ببینید که فضای مجازی مسموم چه بر سر فرزندانمان اورده که مجبور شدیم برای جوانی که از ابتدا نمازخوان و هیئتی بوده الان هشتک ‎ بزنیم. امروز صبح که خبر اعدام مجید رهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست دادخوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این رشته توییت از زبان ایشان است. مادرش به عشق امام رضا نامش را مجید رضا گذاشت از کودکی مسجدی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول نماز جماعت خودش را جاکند حتی برای ثواب بیستر نماز عبا بر شانه می انداخت ولی از 15سالگی که وارد فضای مجازی شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت انچنان شست و شوی مغزی شد که نماز را ترک میکند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی مسخره میکند. خودش میگوید8سال رسانه مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه صد نفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه وصیت نامه اش را مینویسد که برای من گریه نکنید سر قبرم قرآن نخوانید، هرچاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر میکرده بعد از قتل اگر اورا بگیرن حتما زجر کش و تکه تکه اش میکنن برای همین موقع دستگیری میگوید مرا زود اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را میبیند که با رفتار دینی با او تعامل میکنند تمام معادلات ذهنی اش به هم میریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که اورا برنند وشکنجه ا‌ش بدهند، با او صحبت میکنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او کتاب میدهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم گریه میکنند اخر تازه فهمیده که این8سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شتشو داده تا دست به این جنایت برند، به مادرش میگوید، با مادران شهدا صحبت کن، طلب عفو نکن فقط طلب حلالین کن من مثل یک حیوان برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند حسرت به دلم مانده، یک بار دیگر دست مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم بعداز 8 سال دوباره پایم به حرم امام رضا برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت میشود گفت دشمن دوتا جوان مارا شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را کشت، دشمن یک جوان را که میتوانست سرباز امام زمان باشد ‏را تبدیل به یک قاتل کرد. خدایا همه را عاقبت به خیر کن