#سوال
چرا به هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟ چرا امام علی (ع) در را باز نکرد؟
پاسخ
در مورد این که چرا حضرت زهرا سلام الله علیها در آن لحظات به پشت در رفتند، باید نکته مهمی را در نظر داشته باشیم و آن موقعیت خاص حضرت زهرا سلام الله علیها است.
قداست و موقعیت معنوی خاص حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به گونه ای بوده است که دقیقا میتوان گفت نظیر موقعیت خاص رسول خدا(ص) در میان مردم بوده است و رسول خدا (ص) در موقعیتهای مختلف و با طرق متعدد جایگاه معنوی این بانوی بزرگ اسلام را برای مردم بیان نموده است، به گونه ای که حتی فردی مثل یزید لعنت الله علیه که قاتل فرزند فاطمه سلام الله علیها است، در مجلس شام حضرت فاطمه را با قداست و عظمت یاد میکند و امروز نیز در جهان اسلام فرد مسلمانی را پیدا نمیکنید که معرفت به عظمت و قداست آن بانو نداشته باشد، با اینکه در طول تاریخ غالب مؤلفین کتب حدیثی و تاریخی چندان علاقه ای به نشر فضائل اهل بیت نداشته اند.
خلاصه این که، زبان و قلم از بیان عظمت بانوئی که رسول گرامی اسلام(ص) در برابر او خم میشده و دستانش را بوسه می زدند، عاجز و ناتوان است.
حال با توجه به این موقعیت عظیم حضرت فاطمه(س) در میان مسلمین، قطعاً هیچ مسلمانی اصلاً به ذهنش خطور نمیکرد که یک مسلمان به خودش جرأت بدهد کوچکترین اهانتی نسبت به آن حضرت روا دارد و از این جهت حضرت زهرا سلام الله علیها به پشت در آمدند تا:
1- با جایگاه و شخصیت و منطق قوی خود آنها را از خانه دور کنند.
2- حمایت خود از حضرت علی(ع) را اعلام نمایند که مردم بدانند علی علیه السلام دارای چنان جایگاهی است که شخصیت با عظمت و با قداستی مانند حضرت زهرا(س) با تمام وجود از او حمایت می کند.
و این در واقع اتمام حجت بوده است بر آن افراد، و اگر خود حضرت علی(ع) به پشت در می رفتند، ظالمین به اهل بیت رسول الله(ع) با جرأت بیشتر به خانه حمله میکردند و قهراً در پی سوزاندن در، امیرالمومنین (ع) دستگیر گشته و مسئله تمام میشده است، و بعدها می گفتند: دختر رسول اسلام (ص) فاطمه زهرا (س) نیز با امیر المؤمنین موافق نبود و اگر او از علی (ع) دفاع میکرد ما از علی (ع) دست بر میداشتیم. اما حضرت فاطمه(س) برای اینکه قاطعترین حجتهای الهی را بر آنها اقامه کند، به گونه ای که در پیشگاه خداوند متعال و پیامبر (ص) بلکه در پیشگاه تاریخ و مسلمانان هیچ عذری نداشته باشند، شخصاً به قیام برخواستند تا یک طرف حجتهای الهی را بر علیه آنها تمام نمایند و از طرفی نهایت خباثت درونی و پلیدی درونی دشمنان را برای همیشه در تاریخ و برای همه جهانیان، آشکار نمایند.
منبع: پایگاه حوزه
@n20011💜
دعای کمیل+روضه۩سماواتی.mp3
22.87M
🕋 دعای کمیل +روضهحضرت زهرا(س)
🎤 با صدای حاج مهدی سماواتی
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع #تفسیر سوره آل عمران - آیه ۱۷۲
أَلَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَالْرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَوْاْ أَجْرٌ عَظِیمٌ
ترجمه
آنان که دعوت خدا و رسول را (براى شرکتِ دوباره در جهاد علیه کفّار) پذیرفتند، با آنکه جراحاتى به آنان رسیده بود، براى نیکوکاران و پرهیزکارانِ آنها، پاداش بزرگى است.
کفّار قریش، پس از پیروزى در احد به سوى مکّه بازگشتند. در بین راه به این فکر افتادند که چه بهتر است به مدینه بازگردیم و باقیمانده مسلمانان را نیز از بین ببریم، تا کار اسلام یکسره شود. این خبر به پیامبر رسید. آن حضرت فرمان بسیج داد و فرمود: شرکت کنندگان در احد حرکت کنند. مسلمانان آماده شدند. ابوسفیان وقتى از بسیج عمومى مسلمانان آگاه شد، گمان کرد که لشکر تازه نفسى مهیّا شده است تا شیرینى پیروزى احد را بر کام آنان تلخ کند، لذا از حمله مجدّد منصرف شد و به سرعت به طرف مکّه حرکت نمود.
در تاریخ مى خوانیم که در جنگ احد حضرت على (ع) بیش از شصت زخم و جراحت برداشت، ولى لحظه اى دست از یارى پیامبر برنداشت. در تفسیر کنزالدقائق آمده است که این آیه دربارهى حضرت على (ع) و نه نفر دیگر نازل شده است.
پیام ها
۱- مؤمنان واقعى، در سختترین شرایط نیز دست از یارى اسلام برنمى دارند. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
۲- شرکت مجروحان در جبهه، مایه تشویق و تقویت روحیّه افراد سالم است. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
۳- اطاعت از رسول خدا، همچون اطاعت از خداست. «استجابوا للَّه و الرّسول»
۴- شرکت مجروحان در جبهه، نشانه وفادارى و عشق و معرفت کامل آنان به مکتب و رهبر و هدف است. «من بعد ما اصابهم القرح»
۵ - گاهى شرایط جنگ به گونه اى است که حتّى مجروحان نیز باید حاضر شوند. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
۶- هرچه عمل دشوارتر باشد، قابل ستایش بیشترى است. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
۷- حضور در جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوى نباشد بى ارزش است. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»
۸ - برخى از اصحاب پیامبر که در جبهه هم شرکت کرده اند، از سلامت فکر و تقوى دور شدند. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»
۹- رزمنده اى قابل ستایش است که:
الف: از جنگ خسته نشود. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
ب: اهل کار نیک باشد. «للذین احسنوا منهم»
ج: از فرمان خدا و رسول تخلّف نکند. «واتّقوا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011🌷💧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | موشن گرافیک داستان مرحوم آیت الله حسن زاده آملی
🌸🍃🌸🍃
#حکایت🔰
مى نويسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد، مرغى از هوا آمد و ميان سفره نشست و آن مرغ بريان كرده كه جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت، سلطان متحير شد، با اركان و لشكرش سوار شدند كه آن مرغ را صيد و شكار كنند. دنبال مرغ رفتند تا ميان صحرا رسيدند، يك مرتبه ديدند آن مرغ پشت كوهى رفت، سلطان با وزراء و لشكرش بالاى كوه رفتند و ديدند پشت كوه مردى را به چهار ميخ كشيده اند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى كند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى كه سير شد، پس برخواست و رفت و منقارش را پر از آب كرد و آورد و در دهان آن مرد ريخت و پرواز كرد و رفت.
سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پايش را گشودند و از حال او پرسيدند؟
گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ريختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به اين حالت اينجا بستند، اين مرغ روزى دو مرتبه به همين حالت مى آيد، چيزى براى من مى آورد و مرا سير مى كند و مى رود، پادشاه متنبه شد و ترك سلطنت كرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد.
نام كتاب: قصص الله يا داستان هايى از خدا
نام مؤلف: شهيد احمد ميرخلف زاده و قاسم ميرخلف زاده
🔴#احکام_وضو
🔰حکم لاک زدن انگشتان پا
❓پرسش: 👇👇👇👇👇
🔻 آيا بانوان مى توانند همه انگشتان پاى خود را لاك بزنند و در هنگام وضو تنها يك انگشت كوچك پا را براى مسح بدون لاك ، نگه دارند؟
❗️ پاسخ: 👇👇👇👇
❇️همه مراجع بجز( آيت الله مكارم شيرازی) :
🔺آرى، مقدار واجب مسح، تنها از سر يكى از انگشتان پا (هرچند انگشت كوچک پا) است1⃣
❇️آيت الله مكارم شيرازی :
🔺 در انگشتان پا اگر يك انگشت (جز #انگشت_كوچك) خالى از لاك باشد و بر روى آن مسح بكشند، صحیح است2⃣
✅ تذکر: 👇👇
❌اين جواب مربوط به قسمت وضو است. در غسل نبايد بر هيچ یک از اعضا مانعی وجود داشته باشد.
📚 منابع: 👇👇👇
1⃣توضيح المسائل مراجع، م ۲۵۲؛ آیت الله وحيد، توضيح المسائل، م ۲۵۸؛ آیت الله نورى، توضيح المسائل، م ۲۵۳ و آیت الله خامنه اى، س ۱۱۱.
2⃣احکام ویژه ( ۶۰۰ مسئله كثير الابتلاء- رساله آيت الله مكارم شيرازی)
#سوالاتی که "حضرت زهرا علیهاالسلام" مستقیم به آنها پاسخ دادند🔰
درمنابع روایی شیعیان به سوالاتی کلیدی و اساسی به ویژه در موضوع عفاف و حجاب اشاره شده است که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به صورت مستقیم به آن سوالات پاسخ دادهاند.
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود به خانه حضرت زهرا(س) خواست؛ فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود: «چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد: «او مرا نمیبیند اما من که او را میبینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»
رسول خدا فرمود: «شهادت میدهم که تو پاره تن منی.»
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید: «نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاالسلام رسید. فاطمه فرمود: «نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانهاش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود: «فاطمه پاره تن من است.»
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید: «بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند»
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاالسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها السلام میفرماید: «هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود: «این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود: «پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189.
- بحار/92/43 اول صفحه
- بحار/189/43
- بحار1/81/43
- بحار/54/43
@n20011🔰