📚 کتاب همصدایباران
برشی از کتاب:
🔰 حسین دستی به شانه عباس زد و به میدان صبحگاه برگشت. هر کسی سراغ گروهش رفت. عباس ماند و اتاق آموزش که داشت میخوردش. غصه بچهها دیوانهاش میکرد. لحظه لحظه سوسنگر توی ذهنش بود. از در و دیوار گلوله میبارید. خمپارهها تند و تند روی زمین جا میگرفتند و چند نفری را با خودشان میبردند. دنیا منفجر میشد و عین آتشفشانی خاکها را به اطراف پخش میکرد. آتش، خون، فریاد.
روی زمین دراز کشید و دستهایش را پناه سرش کرد.
چشمش دنبال جوانکی بود که به سمت سنگر میدوید. خمپاره عین رعد و برق بهش زد. آن یکی خیال میکرد هنوز زنده است. نصف تنهاش میدوید و نصفه دیگرش روی زمین میچرخید. هر طرف را نگاه کرد ...
✅ نویسنده: خانم راضیه رضاپور
✅ طراح جلد: حامد امامی
✅ ناشر: انتشارات نویدفتح
💰قیمت: ۸۴ هزار تومان
✅ جهت خرید با ما تماس بگیرید
📱 09152083667
@admin_navidefath
📌 با ما در فضای مجازی همراه باشید
@n_navidefath
#هم_صدای_باران
#انتشارات_نوید_فتح
#کتاب_بخوانیم
#کتابخوانی
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ کدامشان حتی نادر هم قبلا عملیات پارتیزانی نرفته بودند. نادر جلوتر رفت و از نزدیک عراقیها را برانداز میکرد. فتحی هم به دنبالش. حالا بیشتر از سه ساعت میشد که روی زمین بیحرکت ماندهاند. سردی هوای زمستان کمکم حرکت مغز را مختل میکرد و فکر را به سختی میانداخت. کرخت میشدند و از حرکت باز میایستادند.
عباس نگاهش را به عراقیهای فرو رفته در خواب داد. نگاهش تا عمق مقر عراقیها را کاوید. پیش خودش حرفهای ناصر را مرور کرد. ناصر گفته بود آخر عملیات باید ...
📚 کتاب هم صدای باران
نویسنده: راضیه رضاپور
طراح جلد: حامد امامی
ناشر: نوید فتح
قیمت: ۸۴ هزار تومان
جهت خرید کتاب با ما تماس بگیرید:
📱09152083667
@admin_navidefath
📌 ما را در فضای مجازی همراهی کنید
@n_navidefat
#نشر_نوید_فتح
#کتاب_خوب
#کتابخوانی
#هم_صدای_باران