eitaa logo
نبردروایتها
149 دنبال‌کننده
590 عکس
321 ویدیو
11 فایل
☫اگر بخواهیم دنبال عبارتی باشیم که بتواند توصیف‌گر شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران باشد که نسبت آن را با خیل عظیم دشمنان و مخالفانش در بوته سنجش قرار دهد، تنها کلیدواژگان «جنگ شناختی» و «نبرد روایت‌ها»ست.... #لبیک_یا_خامنه_ای #لبیک_یاحسین
مشاهده در ایتا
دانلود
🎭 سناریوی تقدس‌زُدایی از مادر 💯👤 سناریوهای رسانه‌ای دشمن، فقط محدود به حجاب و مباحث سیاسی علیه نظام جمهوری‌اسلامی نمی‌شود؛ بلکه یکی از کانون‌های تمرکزشان روی فروپاشی نظام خانواده و رویارویی فرزندان با والدین است. 🔸 لذا این هشدار را جدی بگیرید: کسانی که از فرمان جامعه سرپیچی و به بهانه‌های مشکلات اقتصادی و دلخوری‌های سیاسی ترک میدان کرده‌ و خود را به خواب می‌زنند، قطعا با لگد مُحکم و جبران‌ناپذیر دشمن در وسط خانه‌شان بیدار می‌شوند. @Na_revayatha
رحم بر محاربین، ساده‌اندیشی است 🔺 تاریخی پیرامون برخورد قاطع با محاربین: 🔹رحم بر محاربین ساده‌اندیشی است، قاطعیت در برابر خدا از اصول تردیدناپذیر اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر می‌باشد.
👤ما مثل اهل تمسخر و نژادپرستی نیستیم و شکل و قیافه برامون مهم نیست، ولی مهم جیگر هستش که هیچ‌کدومتون ندارید. ⬅️ اما به علت تمسخر های بیش از حد شما چند نمونه از مدافعان به همراه زیبایشان را به نمایش گذاشتیم. @Na_revayatha
🌐به بهانه‌ی تلاقی روز زن با تولد انقلاب حضرت روح‌الله 🔸در تبعیدگاه نجف اشرف بود که برای اولین بار به دیدار ««آقا روح‌الله»» رفت. چون زن بود، او را راه ندادند. گفته بود پیشوایی که زن را نپذیرد، به قبول ندارم. همین جمله قفل ملاقات را شکست تا هشتاد دقیقه‌ با گفتگو کند. او که زخم شکنجه‌های ساواک را بر تن داشت و سالها دور از همسر و هشت فرزندش در هشت کشور آسیایی و اروپایی با هشت نام مستعار برای مبارزه با طاغوت، آموزش چریکی دیده بود، اینک در محضر کوه یقین برای ادامه‌ی راه یا بازگشت به ایران، به تردید افتاده بود. از آقا که کسب تکلیف کرد، امام تأملی نمود و گفت: راه خود را ادامه دهید، به زودی با هم به ایران برمی‌گردیم. خواهر طاهره پر در آورد و رفت فلسطین و آنجا ماند تا اینکه مبارک‌سحری او را از میان شاخه‌های زیتون به کنار درخت سیبی در نوفل‌لوشاتو فراخواندند. در آن دهکده‌ی جهانی، یک فصل و نیم محافظ شخصی پاسبان انقلاب بود. 🔶🔸طیاره‌ی امام که در مهرآباد فرود آمد، مرضیه دباغ تازه اوج گرفت و چهره‌ی بی‌بدیلی از زن را به نمایش گذاشت. مناصب کشوری و لشکری را یکی پس از دیگری درو کرد. فرماندهی سپاه غرب کشور و نمایندگی مجلس شورای اسلامی، مردم‌داری را به او آموخت تا جایی که برای تأمین معاش نیازمندان، حاضر شد مسافرکشی هم بکند. وقتی ابرقدرت شرق سرمست ایدئولوژی کمونیسم بود، رهبر کبیر انقلاب خانم حدیدچی را در هیأت یک زن مسلمان انقلابی در هیأتی سه‌نفره راهی کرملین کرد تا افول امپراتوری بلوک شرق را به گورباچوف بشارت دهند. تا زنده بود، برای تعالی انقلاب اسلامی و کور کردن چشم دشمنان، چون سپند لحظه‌ای آرام نداشت و عاقبت در جوار مرادش خمینی کبیر، آرام گرفت. 🔷🔸تاريخ ، از رجال الهی آکنده است اما کمتر به الگوی زن مسلمان انقلابی توجه می‌شود.««خانم مرضیه حدیدچی»»، مادربزرگ انقلاب بود. زندان رفت، شکنجه شد، هجرت کرد، دست به سلاح برد، ملازم ولی زمان شد، فرمانده نظامی شد، جنگید، نماینده شد، استاد دانشگاه شد و... از طرفی زن بود، همسر بود، مادر بود و مادربزرگ شد. تکلیف‌گرایی، زن و مرد نمی‌شناسد. خانم دباغ، مرزهای آرمان‌خواهی زن مسلمان انقلابی را جابجا کرد. «نمی‌شود» و «نمی‌توانم» در قاموس او راه نداشت. در قفس چارچوب‌های ذهنی بدون اصالت اسیر نشد. 🔶🔹 مقصد نیست، راه است. تا میان واقعیت و آرمان فاصله است، انقلاب هم هست. در تلاش برای رسیدن به آرمان‌ها، اصالت دادن به جنسیت یک شوخی است. دنیا با زن شوخی می‌کند اما انقلاب را جدی پای کار می‌آورد. امروز چه کسی پای کار انقلاب است؟ الگوی زنده‌ی زن انقلابی کیست؟ مادر فرزند بادا @Na_revayatha
❤️اقتدا میکنم به عادلِ حاضر قربة الی الله... ✅فـــــاتحه مع الصلوات.. @Na_revayatha
🌴آیت الله شاه آبادی پسر آیت الله العظمی شاه آبادی رحمة الله علیه: از دورانی که در نجف در خدمت حضرت قدس سره بودم، خاطرهٔ جالبی را به یاد دارم. 🌿قبل از تشریف فرمایی امام به نجف، شبی در خواب دیدم که در ، آشوب و جنگ است، مخصوصا در . سر تمام نخلهای خرما یا قطع شده بود و یا سوخته بود، و در این جنگ یکی از نزدیکان من شده بود -و البته بعدها برادرم حاج آقا مهدی در جنگ شد- جنگ که خیلی طولانی شده بود، با پیروزی تمام شد. در تمام مدت خواب، من چنین تصور می‌کردم که جنگ میان حضرت و دشمنانش است. وقتی که جنگ تمام شد، پرسیدم « آقا علیه السلام کجایند؟» طبقهٔ بالای ساختمانی را نشان دادند که دو اتاق داشت. یکی درسمت راست و دیگری در سمت چپ، من به آنجا رفتم و خدمت حضرت مشرّف شدم و عرض ادب کردم. 🍃در همین حین از خواب بیدار شدم. پس از تشریف فرمایی امام به نجف، این خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان تبسمی کردند و فرمودند: «این جریانها واقع خواهد شد.» عرض کردم: «چطور آقا؟» فرمودند: «بالاخره معلوم می‌شود این بساط.» 🌱من دوباره اصرار کردم و سرانجام ایشان فرمودند: «من یک نکته به تو می‌گویم ولی باید تا زمانی که من زنده هستم، جایی بیان نشود. زمانی که در قم در خدمت مرحوم والدت بودم، بسیار به ایشان علاقه داشتم، به طوری که تقریبا نزدیکترین فرد به ایشان بودم و ایشان هم مرا نامحرم نسبت به اسرار نمی‌دانستند. روزی برای من مسیر حرکت و کار را بیان کردند. حالا البته زود است و تا آن زمان که این مسیر شروع شد، زود است، اما می‌رسد. 🍀این حرف امام تا وقوع و پس از آن و نیز جنگ ایران و عراق به یاد من نماند، یعنی اصلا آن را فراموش کرده بودم. تا اینکه زمان فرا رسید. در طول جنگ من بارها به جبهه رفتم. 🍁🍂در یکی از این سفرها بود که ناگهان چشمم به نخلستانهایی افتاد که سرهای نخلها یا قطع شده و یا سوخته بودند. در آن زمان به یاد همان خواب افتادم و صحبتهایی که امام در خصوص آن فرموده بودند. ☘اوضاع تقریبا همانطور که دیده بودم، پیش رفت تا اینکه در اردیبهشت ۱۳۶۳ برادرم حاج آقا مهدی به رسید و دوباره به یادم آمد که حضرت امام فرموده بودند که تمام جریانهای خواب من اتفاق خواهند افتاد. 📚منبع: به نقل از پا به پای آفتاب، ج۳، ص۲۶۰. 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید