💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
📜 کمک #امام_زمان (علیه السّلام) به #شیخ_مفید
🧔🏻 شخصی دهاتی، به خدمت شیخ رسید و پرسید: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است، آیا چه کنیم؟»
👳🏻♂️ شیخ فرمود: «با همان حمل، او را دفن کنید!»
🏇 آن مرد برگشت دید که سواری از پشت سرش می آید و چون به نزدیک او رسید گفت:
🔅«شیخ مفید فرموده است که شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون آورید و شکم زن را بدوزید و دفن کنید!»
👌🏻آن مرد چنین کرد، بعد از چندی ماجرا را برای شیخ گفتند؛ فرمود که:
👳🏻♂️ «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص، حضرت صاحب الزّمان - عجّل اللَّه تعالی فرجه - بوده، الحال که در احکام شرعیّه خطا می نمایم، دیگر فتوا نمی دهم!»
📜 پس، درب خانه را بست و بیرون نیامد، ناگاه از حضرت صاحب - علیه السّلام - توقیعی بیرون آمد بسوی شیخ که:
🔅«بر شماست اینکه فتوا بگویید و بر ما است که نگذاریم خطا واقع شود».
👳🏻♂️ پس به مسند فتوا نشست.
📚 منبع: شیفتگان حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) «جلد دوّم»، احمد قاضی زاهدی گلپایگانی.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#داستانک_مهدوی
#حـلقـہ_عشـاق
#کرامات
#تشرفات
https://eitaa.com/nabaaa
🌟 معجزه ای شگفت آور در شش ماهگی!!
⚜️ مرحوم راوندی و دیگر بزرگان (رضوان اللّه تعالی علیهم) به نقل از #محمد_بن_میمون حکایت کنند:
🕋 پیش از آن که #امام_رضا (علیه السلام) عازم دیار خراسان شود، در مکّه معظّمه حضور آن حضرت شرفیاب شدم و عرض کردم:
👳🏼♂️ یابن رسول اللَّه! آهنگ سفر به مدینه منوّره را دارم، چنانچه ممکن باشد نوشته ای برایم بنویس و مرا به فرزندت، حضرت محمّد جواد (علیه السلام) معرّفی بفرما.
⏳ امام (علیه السلام) تبسّمی نمود، برای آن که فرزندش در آن هنگام در سنین شش ماهگی بود!!
📜 و چون حضرت نامه را نوشت و به دست من داد، به سوی مدینه منوّره حرکت کردم تا آن که بر سرای #امام_جواد (علیه السلام) رسیدم، غلام آن حضرت جلوی منزل ایستاده بود، گفتم:
👳🏼♂️ مولای مرا بیاور تا با دیدن جمال دل آرایش، چشم خود را جلا بخشم و فیضی برگیرم.
🌴 غلام وارد منزل رفت و پس از لحظاتی بیرون آمد؛ و آن اختر فرزانه آسمان ولایت و امامت را روی دست هایش نهاده بود، پس نزدیک رفتم و سلام کردم.
🌹 گوهر ولایت، حضرت جواد (علیه السلام) جواب سلام مرا داد و فرمود:
❓ای محمّد! حال تو چگونه است؟
👳🏼♂️✋🏻 عرضه داشتم: ای مولایم! در اثر بیماری چشم، نابینا گشته ام.
🌹 آن عزیز خردسال به من اشاره نمود و فرمود: نزدیک بیا...
📜 چون نزدیک امام جواد (علیه السلام) رفتم، نامه پدرش، امام رضا (علیه السلام) را به غلام دادم و او نامه را گشود و حضرت آن را خواند؛ و سپس به من خطاب کرد و فرمود: نزدیک تر بیا...
👳🏼♂️ چون جلوتر رفتم، حضرت دست کوچک و مبارکش را بر چشم های من کشید؛ و من به برکت وجود مقدّس آن گوهر شش ماهه شفا یافتم و چشمم بینا شد و دیگر احساس درد و ناراحتی نکردم.
📚 خرایج راوندی، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۱.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۴۶، ح ۲۰.
📚 إثبات الهداة، ج ۴، ص ۳۸۸، ح ۲۴.
📗 چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد (علیه السلام)، عبداللّه صالحی
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ