eitaa logo
ابوالفضل نبوی نجم‌آبادی
170 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
. اگر آدمی بن‌بست هایش را بشناسد وبفهمد که چگونه از آنها بیرون آید،راه‌های بزرگ او هم شاهراه می شود #جهاد_تبیین_علمی_تربیتی_اجتماعی_سیاسی_فرهنگی @Abolfazl_Nabavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 امروز واضح ترین خودِ لیبرالیسم، نتانیاهوست ✍️ یادداشت اختصاصی || حجت الاسلام علی قاسملو 🔸«کائونابو» رئیس یکی از قبائلی بود که احتمال مقاومت او در برابر سفیدها قوی بود. «هوژدا»، یکی از یاران [کریستف] کُلُمب، با ده نفر از سواره نظام به دیدار او رفت و به او قول داد که زنگ های برنجی کلیسای ایزابلا را، که کُلمب در سرزمین جدید ساخته بود، به او بدهد. طمع رئیس قبیله به شدت تحریک شده بود و حاضر شد با آن ها همراه شود. 🔸در توقف کوتاه گروه، هوژدا دستبندهایی آهنین و زنجیرهایی را به او نشان داد و برای او توضیح داد که پادشاه اسپانیا هم هنگام سوارکاری دستبند و زنجیر به خود می بندد، آیا رئیس قبیله نمی خواهد مانند پادشاه اسپانیا سوار بر اسب شود؟ 🔸اسب حیوانی بود که اسپانیایی ها به سرزمین جدید برده بودند و سرخ پوست ها پیش از آن چنین حیوانی ندیده بودند. رئیس قبیله با اشتیاق پذیرفت و در حالی که دست و پایش با غل و زنجیر بسته می شد، پشت هوژدا روی اسب نشست. هوژدا رئیس قبیله را با طنابی به خودش بست و بعد، با فرمان او، سوارنظام همراهش به مردان کائوبو حمله کردند. هوژدا هم چهارنعل به سوی اردوگاه کلمب تاخت... 🔸سرخپوست ها با ملایمت یا خشونت رام می شدند. آنان مالیات خود را به صورت طلا به اسپانیایی ها پرداخت می کردند. سرخ پوست هایی که نمی توانستند طلای تعیین شده را بپردازند برای بردگی به اسپانیا اعزام می شدند؛ اما بقیه هم که برای پرداخت مالیاتِ سفیدها در سرزمین خود به کار شبانه روزی و مشقت بار مشغول بودند، جز بردگی کار دیگری نمی کردند. 🔸کشتار سرخ پوست ها برای مطیع کردن آن ها ادامه داشت. سرخ پوستانی که زیر فرمان کلمب به یافتن طلا مشغول بودند گاهی آن قدر از اوضاع دشوار خود به تنگ می آمدند که بسیاری از آن ها با نوشیدن عصاره ی گیاهی به نام مانیوک خودکشی می کردند. 🔸فشاری که به مردم نواحی کشف شده وارد کرد باعث شد که تنها در یکی از مناطق، طی چند سال، جمعیت از شصت هزار نفر به پانصد نفر برسد.
🔰امروز واضح ترین خودِ لیبرالیسم، نتانیاهوست 🔹این یک قاب از پیشینیه ی استعمار است. از 14‌0‌0 میلادی می کُشد و غارت می کند تا به امروز. 🔹"جان لاک" که او را پدر دموکراسی و لیبرالیسم در دنیای مدرن می دانند می گفت: سرخپوستان آمریکا وحشی، درنده خو و بربر بودند. آنها در وضع طبیعی به سر می بردند. سرخپوستان به اندازه ی کافی متمدن نیستند پس شایسته ی مالکیت نیستند. و مهاجران انگلیسی حق دارند زمین های بلا استفاده ی آنها را تصاحب کنند. 🔹همین حرف ها اکنون از زبان نتانیاهو در توجیه کشتار فلسطینیان و غصب سرزمینشان شنیده می شود: «در نبرد تمدن علیه بربریت هستیم» امروز واضح ترین خودِ لیبرالیسم، نتانیاهوست. اما کسانی هنوز هم توجیه گر وحشیگری های لیبرالیسم اند. مثل فردی که در کوچه ای بن بست گیر کرده؛ چند قدم به عقب می رود و با سر به دیوار می خورد. و نیز مثل کسی که این گونه تیتر می زند.
🔰بی رحمیِ غربی ✍️ یادداشت اختصاصی || حجت الاسلام علی قاسملو 🔸سربازان اسپانیایی به هر بهانه ای سرخپوست ها را می کشتند تا آنها کاملا گوش به فرمان و برده وار در مزارع کار کنند. آنها هنگامی که بهانه ای هم پیدا نمی کردند، فقط برای امتحان کردن تیزیِ شمشیرهایشان، سرخپوست ها را گروه گروه می کشتند. آن ها در کوبا پس از تیز کردن شمشیرهایشان با سنگ های چاقوتیزکنی، همه ی مردم یک روستا را قتل عام کردند. 🔸دلاس کاساس، کشیش این سربازان، در خاطراتش می نویسد: «شیطان این سنگ های چاقوتیزکنی را به این سربازان داده بود. صبح آن روز، سربازان در کنار رودخانه صبحانه خوردند و بعد شمشیرها را تیز کردند. سپس شمشیرها را روی بدن کاملاً برهنه و گوشت نرم سرخپوست ها امتحان کردند. حتی یکی از آنها، سرخپوستی را با یک ضربه به دو نیم کرد. آنها هیچ نفرتی از این سرخپوست ها نداشتند؛ فقط عاشق طلا و ثروت بودند. می خواستند این بومی ها با همه ی وجود در مزارع کار کنند.» 🔸اما بردگان سرخ، با همه ی این تهدید ها، کارگرهای خوبی نبودند. آن ها در طول قرن ها زندگی خود را با شکار در دشت های وسیع گذرانده بودند و به کار سخت در کشتزارها و معادن طلا و نقره عادت نداشتند. از سویی، بیماری های آبله، سرخک و آنفلونزا که اروپاییها با خود به آمریکا برده بودند سرخپوست ها را دسته دسته از پا در می آورد. بدن سرخپوست ها در برابر این ویروس ها ایمنی نداشت. حتی در برخی شهرها، همه ی اهالی را از بین برده بود. 🔸دلاس کاساس، کشیشی که خاطراتش را درباره ی قتل عام سرخپوست ها خواندیم و از دیدن رنج های بومیان آمریکا بسیار آزده خاطر شده بود، در سال 1500 میلادی به دربار پادشاه اسپانیا رفت تا برای همیشه به بردگی سرخپوست ها پایان دهد. جناب کشیش، پیش از این، در پرتغال و اسپانیا دیده بود که برده های آفریقایی مشکلی با هوای گرم و مرطوب آنجا ندارند و بازدهیِ کاری شان هم خوب است. به نظر او، آن ها برای کار در معادن و کشتزارهای آمریکا از سرخپوست ها مناسب تر بودند. 💢 کشیش دلاس کاساس به پادشاه اسپانیا پیشنهاد کرد که به جای بردگان سرخ، از برده های سیاه استفاده شود و تاجران و دریانوردان اجازه داشته باشند برده ها را از آفریقا به آمریکا ببرند. پادشاه با این پیشنهاد موافقت کرد و اعزام برده های آفریقایی به آمریکا، که به بزرگترین مهاجرت اجباری تاریخ بشر تبدیل شد، با پیشنهاد این کشیش دلسوز و انسان دوست آغاز شد!
🔰بی رحمیِ غربی 🔹این چهره‌های بزک‌کرده‌ی اتو کشیده‌ی کراوات بسته‌ی ادکلن زده‌ی مرتّب و منظّم همان وحوشِ بی رحمی هستند که در جنگ جهانی اول و دوم نزدیک 100 میلیون نفر انسان کشتند. هرگروهی که به وجود آوردند و یا حمایت کردند، آدم کش بودند. 🔹در افغانستان و فلسطین و بوسنی و عراق آدمها کشتند. در عراق بیش از هزار دانشمند ترور کردند. بی رحمی شان در طول تاریخ، شماره ندارد. طبیعت غربی ها چنین است.تمدن شان بر این اساس است. هم در عمل و هم در نظر، تفاوتی ندارند. 🔹هر کسی هم که از غربی ها الهام گرفته و تنش به تنه ی آنها برخوردی داشته باشد، بی رحم است. بی رحمی را عاقلانه جلوه می دهد. قانون جنگل را با تعابیر منطقی و فلسفی رواج می دهد. راه تجمیع ثروت و آسایش حداکثری را در له کردن ضعیفان می بیند. 🔹جان لاک را که پدر لیبرال دموکراسی غرب میدانند، نگاهش به سرخپوستان آمریکایی چگونه است؟ او سرخپوستان را انسان هایی ناقص و بی تمدن میدانست لذا کشتن و از بین بردنشان را تجویز می کرد. در حالی به اذعان خودش سرخپوست ها انسان هایی صلح جو و قانعی بودند. فارغ از عجله و تشویش بودند. مشاجره بر سر مالکیت نداشتند. علیه هم اقامه دعوا نمی کردند و... این توحش مسبوق به سابق، اکنون در نظریات تربیت یافتگان غرب نیز دیده می شود. با چشم غیر مسلح هم به راحتی می توان آن را دید. 🔹از 15 تیرماه 1403 که نتیجه ی انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری اسلامی ایران اعلام شد، مشاورین و هم حزبی های آقای رئیس جمهور، هر روز بر طبل گران سازی می کوبند. نسخه پیچ های درسخوانده ی دانشگاه های آمرکایی 🔹تمام کلامشان این است: باید گران شود. انگار درمان درد اقتصاد را آن ها میفهمند و بس. لب کلام آن دانشجوی دانشگاه شیکاگو این است: (رعیت زیردست نمی فهمد. برای اینکه انرژی را هدر ندهد، باید گران کنیم. برق را، گاز را، آب را. خانه فقط جای خوابیدن است. این انرژی باید برود در کارخانه استفاده بشود. هیچ راهی برای کم کردن مصرف انرژی نیست. باید شلاق گران سازی بر سر مردم بدبخت فرود بیاید.) بی رحمی غربی یعنی این. گران کردن نان و بنزین را هم در این نگاه جست و جو کنید. این نگاه صد در صد مخالف نگاه انقلاب اسلامی است. 💢 چه واقع بینی خارق العاده ای داشت آن پیر خمین که گفت: «ما از شرّ رضا خان و محمد رضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این‌ زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانی می‌باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند، و هم اکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سدّ عظیم الهی برنمی‌دارند. ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنت‌آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره‌ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافته‌اند.»