eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 💚سه‌شنبه‌های مهدوی 💚 💚 اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ ، وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ...  💚خدایا بنمایان به من آن جمال رعنا قامت و آن پیشانی ستوده (مهدیِ فاطمه)را و سرمه وصالِ دیدارش را به یك نگاه به دیده ام بكش. وشتاب كن درظهورش وآسان گردان خروجش را و، وسیع گردان راهش را ومرا به راه او درآور . الهی آمین َ
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚 يَا حَسْرَةً عَلَي الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون 💚 افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد مگر اين كه او را استهزاء مى كردند! 🍀 ✍ بعضیا دلیلشون برای شل حجابی اینه که میگن الان جوری شده که نمیشه حجاب داشت ، چون مسخره میکنن! این آیه ، جواب میده که در طول تاریخ ، همیشه کوته فکران ، مؤمنین را مسخره میکردند.حتی انبیاء الهی هم مسخره میشدند. 🍀هنر اینه که با وجود تمسخرها ، محکم پای عقایدمون بایستیم. 🌸والعاقبه للمتقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 امان از آقای حمومی ✍ تا حالا هوس کردید کاری رو انجام بدید. اما نشده و خیلی هم به این در و اون در زده باشید تا بشه ؛! البته ، گاهی اتفاق افتاده و شده ،! اما بعضی اوقات هم نشده... 🍀رفته بویم عملیات پاکسازی ضد انقلاب تو جاده پیرانشهر به سردشت که چند روزی طول کشید. خوب وقتی هوا سرد و بارونی هست و ما تو جایی هستیم که تا زیر گردن چاله کندیم منظورم سنگره... 🍀خوب فکر میکنید چی اتفاق می افته سرتا پا خیس ، آب تا زیر پیراهن ها نفوذ کرده! 🍀کلاه سبز کاموایی آپولویی قشنگی که داشتی خیس و گلی هستش...! 🍀پوتین خیس و کُلی گل بهش چسبیده و از اون طرف هم سه روزه پاتو از پوتین نتونستی بیرون نیاوردی... 🍀جفت پاها از رطوبت کمی نرم و پیر شده ؛ چند تا دونه تاول خوشگل بهش زده و بعضی اوقات تو همون پوتین ترکیده و پاهاخونی هم شده... 🍀 واقعا"چه باید کرد و اصلا" چه میشد کرد!؟ تو این دوران نظامی ها بهش میگن جنگ در شرایط سخت؛! یا شرایط سخت در رزم! البته ما اصلا" از کلمات کلاسیک و حتی پیشرفته چیزی یاد نگرفته بودیم... فقط تو آموزشی میگفتن تو شرایطی قرار میگیرین که نه راه پیش دارین و نه راه پس... 🍀یعنی تا نابودی کامل چند لحظه ای بیشتر فاصله نبود. حالا خداشانس بده یه چریک ضد انقلاب کرد هم هوس رزم و درگیری کنه تو این شرایطی که داشتیم ؛ که دیگه اون وقت از زمین و زمان برا ما می بارید ؛ و نور علی نور میشد. 🍀این رو گفتم بدونید. با چه شرایطی می جنگیدیم ودست و پنجه نرم میکردیم داشتیم بر میگشتیم پادگان ارتش پیرانشهر که تو بخشی از اون مستقر بودیم. 🍀حالا فرمانده مون آقای خاص محمود آقا کاوه رو میگم ؛ نوک قله اومد بود بازدید از دسته ی ما که همیشه تو مرامش بود. وقت عملیات به همه یه سری میزد. اگه خودش هم نمی اومد. -قمی به جاش می اومد. خدا رحمتش کنه و به درجاتشون بیافزاید یکی پس از دیگری به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. 🍀میخوام اینوبگم وقتی فرمانده دلبندمون؛ هیبت برو بچه ها رو دید. و خسته نباشید و آمار و... شنید و خبر داد که این بخش عملیات تمومه ودیگه وقتشه برگردیم پادگان.! 🍀تو همین صحبت ها بود که یدفعه ای گفت: چند باردرگیرشدین وچی شد.بعداینکه شرحی داده شد.گفت: به کردها خدا رحم کرده اگه شماها رو از نزدیک میدیدن. درجا مرده بودن اصلا" نیاز نبود تیرشلیک کنید.!😄 🍀حالا این همون تعریفی هست که من خدمتتون اون بالا ترعرض کردم. 🍀برگشتیم پادگان ؛ زرنگی کرده بودی اول می پریدی حموم که با یه فاصله ی مناسب با مقر ما ومشترک بابرو بچه های ارتشی، همیشه شلوغ و همیشه صفی و با کلی بگو و بخند و شلوع بازی که رو شاخش بود! بهترین چیز و دم و دستی ترین شلوغ کاری اونجا هم آب بود که تقدیم هرکسی می تونست بشه! 🍀این آقای حمومی که خیلی هم تو کارش جدی بود.وقتی سر و وضع ما رو دید با کمی مهربونی نزدیک بود ما رو با لگ بندازه بیرون حموم!😄 🍀از همون اولش سرناسازگاری گذاشت و گفت نیاد تو حموم من.😳 همجا رو کثیف می کنین. ما هم با تعجب به هم نگاه میکردیم. -من😳 میگفتیم ،که ای بابا خوب میان حموم که کثیفی ها بره و تمیز بشیم. اما گوش شنوا وجود نداشته! 🍀 بالاخره رفتیم تو چمن ها ؛پوتیهامون رو کشیدیم رو زمین و با یه تیکه شاخه خُشک درخت گِل ها رو کندیم بعدش فهمیدیم آب دم دست بوده و می تونستیم راحت تر این کار رو انجام بدیم.😂زرنگی بعضی اوقات اینجوری میزنه تو...😉 🍀با التماس و بیرون موندن ،بالاخره رفتیم داخل حموم و خودمون رو نیمه کاره شستیم. حالا نوبت بخش دوم عملیات بود ؛ انتقام از آقای حمومی🙄 🍀آقای حمومی که سرش شلوغ هم بود. رو صدا کردیم ، نمیشد دس خالی و بدون هیچ دستاوردی از حموم بریم بیرون! اصلا" تو مرام بچه بسیجی ها نبود. 🍀 آب رو ریختیم رو آقای حمومی و لباس خیس فرستادیم که دیگه هوس راه ندادن نکنه! 🍀لباسامون رو تمیز و مرتب پوشیدیم و تا در رو باز کردیم وخواستیم بیایم بیرون آقای حمومی مهربون با یه ظرف خوشکل پر از آب و کف صابون منتظرمون بود. و شد آنچه نمی خواست بشه و مجددا برگشتیم تو حمام برا شسته شوی مجدد...😊🙃 🍀نخندین که تازه فهمیده بودیم بقیه هم از این کارها میکردن و ما کم تجربگی کرده بودیم... 😂 🍀چون این آقا حمومی خودش یه پای شلوغ کاری بود و دست همه ی رزمنده هارو از پشت بسته بود و خودش ، ایول داشت. 🍀این بود خاطره ی من در حمام؛! آبان ماه سال۱۳۶۱ 🍀نخندین که دیگه هواسمون رو جمع می کردیم و با کلی احترام و ادب و... مسائل بهداشتی و مثل یه بچه ی سر به زیر میرفتیم حموم. آخه ما بچه بسیجی های خوبی به نظر میرسیدیم 😂😂 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸 ✍نبی زاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚 ✋😊 💚 السَّلامُ‌ علیڪَ‌ یا بقیَّةَ‌اللّٰہ یا ابا صالحَ‌ المَهدے‌ یا خلیفةَ الرَّحمن و یا شریڪَ‌ القرآن ایُّها الاِمامَ‌ الاِنسُ‌ و الجّانّ‌ سیِّدے و مَولاے الاَمان‌ الاَمان... 💚 سفینة النجاة ما ؛ که با اشك هایت پاك می شود سيئات مان! 💚 آقاجانم ؛ امام زمانم ، نداری غیر از گناه خاطره‌ی خوبی ازما ! چشم امیدمان به شماست ؛ نمی آیی!؟ آهای دوستداران ؛! مژده باد بر شما که : حاضر باشید! در ساعتی که گُمان نمیبرید می‌آید💖✋ َ
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ 💚آنچه نزد شماست به پايان مى رسد، وآنچه نزد خداست باقى وپايدار است، و كسانى كه صبر پيشه كردند، همانا مزدشان را بر پايه نيكوترين كارى كه مى كردند، پاداش خواهيم داد. 🍀 ✍دل كندن از دنيا، محروميت نيست كاميابى است. هيچ مشترى بهتر از خدا نيست ، چون جنس معمولى يا پست را هم به قيمت گران مى خرد. 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 پس از آقای حمومی😁 ✍اگر دست نوشته این بنده ی ناچیز را دنبال میفرمودید متوجه میشدید،چندی قبل و پیش تر ازآن دست به قلم شده واز کیسه انفرادیم و آقای حمومی چند سطری برای سلام صبح گاهی خدمت شما عزیزان نوشته ام. 🍀حالا اگر هم مطالعه نفرمودید حق دارید. حتماباب میل حضرات نبوده است،اما خواهشمندم قبلی ها را مطالعه واین نوشتار را نیز وقت گذاشته ومطالعه بفرمایید 🍀البته این وجیز چندان هم بد نیست درحد متوسط کمی رو به بالا؛کمی تا حدزیادی ،قابل تحمل و تعمل است 🍀قدیما حمام به دو صورتِ عمومی یا نُمره؛ بود.در زمان جنگ و پس از آن هم رهایی از این وضعیت به عقل فردی یا جمعی نرسید یا کمتر رسید.تا این وضعیت را سرو سامانی بخشد. 🍀بعدهاوزراتخانه ی دوا ودرمان غربی کشور، این دوگونه ی نادراز حمام رابه دست فراموش خانه ها سپرد و جزو آثار باستانی به میراث فرهنگی و موزه ها تغییر کاربری داد! 🍀اما ماجرای امروز اصلابر سر حمام و حمومی نیست ، بلکه برمیگرددبه ابزار حمامی و حمام!جسمی به نام! 🍀آقای من که شما باشی صابون هم به نوبه ی خود در زمان جنگ جزو وسایل شوینده و جزو اقلام گران قیمت و تا حدودی نایاب و کوپنی به شمار می آمد میگویید نه ؛ رجوع شود به بزرگان وبندِ منزل! 🍀آقا باور بفرمایید اصلا" قصد جسارت به صابون رانداشتم، میدانید که آن زمانها چند نوع صابون بیشتر نبود. اتفاقا در جبهه به هر سه مدل آن دسترسی کامل وجود داشت. 🍀صابون سفید چاق و چلهِ وثوقی 🍀صابون معروف زرد مکعب مستطیل مراغه و البته بسیار کج و کوله که البته سفیدش هم یافت می شد. 🍀صابون معطر و جانانه ی نخل زیتون سبز رنگ که هم بوی نخل میداد و هم زیتون و البته بوی هیچ کدامش را که تعریف نمودم نمیداد و در اندازه های کوچک متوسط و بزرگ یافت میشد. با جلدهای کاغذی و پلاستیکی! 🍀اگر بعدِ سی و اندی سال سراغش را بگیرم جز ناسزا چیزی نباید عایدم شود.چرا چون روزی روزگاری برو بیایی برای خودش داشت، تاج سر محفل ها بود.نشانه ی تمیزی و لطافت بود و... 🍀میرفتی حمام و یا موقع نظافت شخصی باید سر و یا پا و دستت را به رخسار مامان جان نزدیک میکردی تا تاییدیه بگیری؛! 🍀به جای عطر و ادکلن گران قیمت رایحه ی خوش صابون بود و بس! البته بیشتر برا بچه مستضعف! 🍀پس از سفیدآب یا همان روشور ، روی سفیدمان از صابون بود و تمیزی ملحفه ها ی شسته شده ی مامان جان و همرزمان ازهمین صابون! 🍀اما همانطور که خودمان اندک اندک و سلایق مان بعدا" خیلی سریع تر از آنچه که فکرش را میکردیم ، تغییر کرد ، شاید هم فراموش کردیم جناب صابون را از جا صابونی زیر دوش برداریم و کم کم حل شد و آب رفت و ازدم دست ناپدید.وما هم ، امان ازدست فراموشی! 🍀آنقدرانواع موادشوینده زیادشد که انگاری دیگر حتی نامش هم در تحریم های بندِ منزل حاج خانم قرار گرفت! و خود حدیث مفصل بخوان از این بی عدالتی... 🍀صابون نخل زیتون و جا صابونی قرمز دَر دار و صابون زرد لباس شویی جزو اقلامی بود که در اعزام نیرو رامسر و پس از ورد به تیپ در پادگان ارتش پیرانشهر به رزمندگان جدید الورود مجددا" اهدا میشد. 🍀آنهایی که صلواتی جوراب و لباس همرزما را می شستند کاملا در جریان هستند. البته ریا نشود.اما داشتیم رزمنده ی پاک دست وایمانی و رعایت کننده ی حدیث النظافت من الایمان که درخط مقدم هم دست از سر صابون نگون بخت بر نمیداشت. 🍀و از هر فرصتی برای شست و شوی دست و صورت حتی از برکه ها و رودهای فصلی در زمان آوردن آب از پای قله غافل نمیشد.اسمش را نبرم بهتر است خودش میداند و من و بقیه همرزمان آشنا به فنون شست و شو! 🍀فقط یک مورد داشتیم که صابون نخل به عنوان اعتراض از جایش در رفت و البته با دستور فرمانده دسته و زدن به آب رودخانه و عبور از آن که زیاد گود هم نبود اما جریانی تندی داشت و سبب زمین خوردن رزمنده ی متعصب ما شد و چند پیچ و وارو زد تا در تاریکی شب گرفتیمش! 🍀و پس از حرکت در مسیر و تکانهای بِدو بایست و... صابون ناقلا شروع به کف کردن کرد و انتقام گرفت ، بگذریم که بد جنسی ما هم گُل کرد و انتقامی سخت هم از همرزم خوب و با وسواس خودمان گرفتیم ، نه جیره ای بود و نه... التماس هم فایده ای نداشت. اما 🍀نتیجه ی خوبی برای همرزمان نزدیکتر به دوستمان داشت که از آن به بعد دست از این کار برداشت و عادی رفتار نمود. تا این وجیزه پس از سالها نوشته و نُقل مجلس همرزمان دفاع مقدسی شود. ✍سلام صابونم صبح امروز به خیر ؛ ببخشید😳 سلام صبح عالی متعالی همرزم و هم سنگری دعا گو هستم. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀 ایستگاه پنج‌شنبه ها ✍ روزگار غریبی 💚خدایا! وقتی که🚶مرا با تو روبرو میکنند، درانتهای این جاده زندگی... 🍀بدون تعارف ریز و درشت اعمالم را کف دستم میگذاری برای حسابرسی... ‍ 🍀شهید یعنی: به خیر گذشت؛! نزدیک بود بمیرد! اما من و شما چه میکنیم در این میانه؟! 🍀آخ ...یادم رفته بود ... 🍀شهید بیدارت میکند ... 🍀شهید دستت را میگیرد ... 🍀شهید حتی بلندت میکند ... 🍀همه ی ما امروزه با یاد شهدا زندگی میکنیم... 🍀زمان معطل من و شما نمیماند ؛ اگر شهید نشویم ، لاجرم خواهیم مُـرد!... 🍀 ای مهربانا از همین حالا دستِ دلم میلرزد! 🍀 از شرمِِ صفحات سیاه پرونده قطورم 📖«إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 🌸سوره مبارکه انعام آیه شریفه ۶۰ 🍀سلام من پنج شنبه ام ؛! هر هفته همین موقع ها میام خدمتتون! 🍀میام که یادتون نره آدمایی اونور خط چشم براه شما هستند ! 🍀میام که یادتون بمونه از این پنج شنبه ها برای خودمون هم هست ! 🍀 برگ عیشی به گور خویش فرست ! 🍀 کس نیارد ز پس تو پیش فرست ! 🍀به یاد نفس های گرمی که امروزه در خاک سرد خفته اند. پدران و مادران ؛ برادران و خواهران و دوستان و آشنایان ؛ امام شهدا و شهدا و... باهم دعای زیر را قرائت بفرمایید. 👇 🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸 🌸 . ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 هوالمحبوب العزیز💖 💚 آدینه های مهدوی 🌸 ✍هر روز صبح که بلند میشوم ...آراسته رو به قبله می ایستم گاهی دست به سینه ، گاهی دست بر بالای سر ؛ می گویم: 💚 "السلام علیک یا اباصالح المهدی" 💚وقتی به این فکر میکنم که خدا ، جواب سلام را واجب کرده است... 💚 قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه یک پاسخ سلام ؛ به من نگاه میکنی از جا کنده میشود. 💚 آقاجانم! دوستت دارم. 💚 میدانم ، صدا کردنت سخت نیست اما من سختش کرده ام! 💚 اَدْعوُكَ ياسَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَه ذَنْبُه 💚 می خوانمت آقای من اما با زبانی كه گناه لالش كرده 😔 نیاورد روزی را که همین مقدار هم از کف برود. خدا نیاورد. خدا... 💚اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا" 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا