نظــمِ اشعارِ مرا باد بـه هم می ریزد
تو اگر باز کنی گیره ی گیسویت را
#کنعان_محمدی
@nabestaan
یوسف گم گشته باز آمد؟!نیامد حافظا!
تازه کنعان ده به ده دنبال یوسف میرود
#کنعان_محمدی
@nabestaan
گر چه کم رنگ، ولی یک تُکِ پا امد و رفت
برف هم با همه سردی ز تو دل رحم تر است
#کنعان_محمدی
@nabestaan
کارتن خواب شدم گوشه ی این شهر ببین
چشم تریاکی ات ای یار چه ها با ما کرد
#کنعان_محمدی
@nabestaan
شاعرکها طبعشان لال است از توصیف تو
بهر تو صد "منزوی"ْ مرد غزلگو لازم است
#کنعان_محمدی
@nabestaan
حیرانم و وحشتزده در عشق تو، انگار
ســـربازِ لهســتان وســط ارتش نازی
#کنعان_محمدی
@nabestaan
خیس است همه دفترم از اشک،خدایا
باشد که ردیفِ غزلی "رفت" نباشد
#کنعان_محمدی
@nabestaan
مثل آذر ماهِ کردستان، نبودت سرد بود
کلبهی سرد مرا شهریور اهواز کن
#کنعان_محمدی
@nabestaan
چشم زنهای عرب هم مثل چشمان تو نیست
در رقابت بـا نگـــاهت چشمِ آهــو لازم است
#کنعان_محمدی
@nabestaan
دکترِ اعصاب، تجویزش غزل هایِ من است
پس تو هر شش ساعتی یکبار شعرم را بخوان
#کنعان_محمدی
@nabestaan
بعد ویران شدنم ساخت مرا اما رفت
فرض کن بار دگر زلزله در بم بزند
#کنعان_محمدی
@nabestaan