جانم فدای زلف تو آن دم که پُرسَمَت
کاین چیست موی بافته، گویی که دام توست
#امیرخسرو_دهلوی
@nabestaan
ابر و باران و من و یار سِتاده به وداع
من جدا گریهکنان، ابر جدا، یار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
@nabestaan
به زبانِ خویش گفتی که گذر کنم به کویَت
مـگـــذر ز گـفتــۀ خـــود، گـــذری نمـــای مـــا را
#امیرخسرو_دهلوی
@nabestaan
گفتم چگونه میکُشی و زنده میکنی؟
با یک نگاه کُشت و نگاهِ دگر نکرد
#امیرخسرو_دهلوی
@nabestaan