eitaa logo
😍 استیکر ناب 😍
13.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
604 ویدیو
1 فایل
بسᭂم الله الرحمᭂن الرحᭂیم سلام‌دوستم‌خوش‌اومدی🤗♥️ تبلیغات راماتاییدورد نمی کنیم🌺 استفاده‌ازاستیکرها درهرکانالی‌مجاز✅ ساخت‌استیکرباقیمت‌مناسب‌برای‌کانال‌‌وگروه‌شما تعرفه تبلیغات استیکر ناب https://eitaa.com/tablighatestickernab ( @beshoghevesaletto )
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌸 تبلیغات ناب 🌸
مُرده ای که به خِیراتش نفرین میفرستاد ⁉️ بعد از مرگِ پدر شوهرم ، خواهرشوهرم هر هفته براش خیرات میداد ... اما یه ماهی میشد که هربار خیرات میپخت غذاش بشدت میگرفت😳 و مجبور میشدیم قابلمه رو با جاش خالی کنیم تو جوب !!!!!! خیلی حالش بد بود و دیگه خیرات پختنو تعطیل کرده بود تااینکه یه شب پدرشوهرم به خوابم اومد و گفت چرا خیراتمو ... ❌ادامه داستان واقعی❌👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنازه ای که زنده شد❗️ حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت شد،من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی برای غسل جنازه راهی شدیم... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم... که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتن، صدایی در گوشم زمزمه میکرد، گنابادی... گنابادی....! صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...! ادامه داستان.......👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc