آئینهی کرامت بی انتها جواد
جای کرم نوشته ام از ابتدا جواد
آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او
دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد!
ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی
تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد
عمامه گشته دور سر او به افتخار
آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد
از کاظمین حاجت خود را گرفته است
هر کس که گفته بین گوهر شاد یا جواد!
بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد
ذکر لب تمام گرفتارها جواد
وا شد گره همین که گره خورد در حرم
دست گدا به دامن لطف ابا جواد
دنبال التیام به جای دگر مرو
تا هست مرهم دل درد آشنا جواد
با چشم اشک بار شب جمعه میشود
از کاظمین راهی کرب و بلا جواد
این دفعه برد روح مرا او به کربلا
باب الجواد باز شده رو به کربلا
با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان
رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان
سمت تنش رها نشده تیری از کمان
نه تیغ شمر خورده نه سرنیزهی سنان
بر خاک، خون حنجر پاکش نشد روان
قاتل نداشتهست سر قتل او زمان
چنگی به گیسویش نزده دست این و آن
خیره نشد به خاتم او چشم ساربان
سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان
انداختند سایه به جسمش کبوتران
از روی بام تا ته گودال رفتهایم
در روضههای جدّ تو از حال رفتهایم
«فرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست
پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست
دیگر برو ای مَه، که من از خواب پریدم
وز بام تو چون پرتو مهتاب پریدم
آن نیستم ای گوهر نایاب، که بیترس
از شوق تو در ورطهی گرداب پریدم
بر بام تو چون طوطیِ پربسته نشستم
وز دام تو چون قُمریِ بیتاب پریدم
یکعمر به سودای تو پروانه شدم من
دور سرت ای غنچهی شاداب، پریدم
یکعمر ستم دیدم و غم خوردم و آخر
مرغی شدم، از لانهی ناباب پریدم
زاین بعد، خیال تو دلم را نفریبد
کز خواب پریدم من و از خواب پریدم...
هم یک دلِ رو به راه دارد خورشید
هم صورتِ مثل ماه دارد خورشید
هر صبح به گلدانِ دلم می تابد
تا گرم مرا نگاه دارد خورشید!
کبوتر آمده امشب زیاد گریه کند
به هرکجا که دلش سرنهاد گریه کند
به وقت خواندن اذن دخول می خواهد
اگر که حال خوشی دست داد،گریه کند
وزائری که به مشهد رسیده می داند
که در کجای زیارت زیاد گریه کند
برای اینکه شفاعت کند امام رئوف
در آستانه ی باب الجواد گریه کند
بازم از حنجر خشکیده صدا می آید
ناله ی پر شرر وا عطشا می آید
کاظمین از غم هجران جواد است خموش
صیحه ی قدقتل از سمت سما می آید
اشک از دیده هادی است چو سیلاب روان
از لبش زمزمه حرز و دعا می آید
دوستان جامه بپوشید سیه بر تن خود
که انتظار فرج از کار شما می آید
مجلس روضه بگیرید که در سوگ جواد
هرکجا روضه به پا هست رضا می آید
زندگي تفسير سه كلمه است:
خنديدن
بخشيدن
فراموش كردن
پس تا مي توني بخند، ببخش و فراموش كن..
.°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
آدم های ساده را دوست دارم
کسانیکه بدی ها را باور ندارند
و به همه لبخند می زنند ؛
می توان ساعتها آنها را
مانند تابلوی زیبایی تماشا کرد
آنها بوی ناب آدمیت می دهند ...
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که می پرسی
نشان #عشق چيست؟ ♥️
عشق چيزی جز ظهور مهر نيست🌸
❣عشق يعنی مشکلی آسـان کنی
❣دردی از در مانده ای درمان کنی.
❣در ميان اين همـه غوغـا و شـر
❣عشق يعنـی کاهـش رنج بشـر
❣عشق يعنی گل به جای خار باش
❣پل به جای اين همه ديوار باش
❣عشق يعنی تشنه ای خود نيز اگر
❣واگـذاری آب را ، بر تشنـــه تـر
❣عشق يعنی دشت گل کاری شده
❣در کويری چشمـه ای جاری شده
❣عشق يعنی ترش را شيـرين کنی
❣عشق يعنی نيش را نوشيـن کنی
❣هر کجا عشق آيد و ساکـن شود
❣هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود
💎🌸
هدایت شده از 💓یادش بخیرتوکربلا💓 💓چه حال خوبی بودشبا💓
📝لیست اسامی شرکت کننده درچله زیارت عاشورا
🌹 #لیستشهیدحاجقاسمسلیمانی🌹
#روزدهم چله زیارت عاشورا
🌸به جهت تعجیل درفرج امام زمان(عج) وحاجت روایی #کاربرزینببهمنی🌸
1⃣کاربر کربلا
2⃣کاربر مّا رَایتُ الّا جَمِیلًا
3⃣کاربر اناکلب العباس
4⃣کاربر لبیک یا مهدی(عج)
5⃣کاربر لبیک یاعباس
6⃣کاربر هادی
7⃣کاربر پرستو قاوندی
8⃣کاربر بنت الهدی
9⃣کاربر رحیمی
🔟کاربر زینب بهمنی
1⃣1⃣کاربر فاطمه حیدری
1⃣2⃣کاربر قمی
1⃣3⃣کاربر گل نرگس
1⃣4⃣کاربر امینی
1⃣5⃣کاربر پریوش خانی
1⃣6⃣کاربر دلاوری
1⃣7⃣کاربر فرنود
1⃣8⃣کاربر بهار
1⃣9⃣کاربر لیدا شهبازی
2⃣0⃣کاربر روزبهانی
2⃣1⃣کاربر رسول حمراوی
2⃣2⃣کاربر شهیدابراهیم هادی
2⃣3⃣کاربر صالح آبادی
2⃣4⃣کاربر سرمدی
2⃣5⃣کاربر زینب
2⃣6⃣کاربر الهام پشمی
2⃣7⃣کاربر ستایش زارعی
2⃣8⃣کاربر مرحوم مصطفی گلشادی
2⃣9⃣کاربر رفیق شفیق
3⃣0⃣کاربر یاحسین
3⃣1⃣کاربر خادم الزهرا(س)
3⃣2⃣کاربر حسینی
3⃣3⃣کاربر سوگند گمار
3⃣4⃣کاربر عشرت بدری
3⃣5⃣کاربر گل زهرای اطهر
3⃣6⃣کاربر حسین عشق منی
3⃣7⃣کاربر شهیدروح الله عجمیان
3⃣8⃣کاربر پیشقدم
3⃣9⃣کاربر یاضامن آهو
4⃣0⃣کاربر مرحوم نصرالله خدادادی ووالدین
🌸چله زیارت عاشورابه نیابت ازسه ساله امام حسین (ع)حضرت رقیه خاتون(س)به جهت حاجت روایی اعضاء شرکت کننده وتعجیل درفرج امام عصر(عج)🌸
✅شروع از ۲۰خرداد
گروه چله زیارت عاشورا👇
https://eitaa.com/joinchat/1219232174C1bb3785315
هدایت شده از 💓یادش بخیرتوکربلا💓 💓چه حال خوبی بودشبا💓
📝لیست اسامی شرکت کننده درچله زیارت عاشورا
🌹 #لیستشهیدابراهیمهادی🌹
#روزاول چله زیارت عاشورا
🌸به جهت تعجیل درفرج امام زمان(عج) وحاجت روایی #کاربرمحمدرضا🌸
1⃣کاربر محمدرضا
2⃣کاربر محیا روزبهانی
3⃣کاربر کوثر جعفری
4⃣کاربر نادرپور
5⃣کاربر یکتا
6⃣کاربر طاهره نرگسی
7⃣کاربر زهرا
8⃣کاربر منتظران نور
9⃣کاربر سعید بیگلری
🔟کاربر ستایش بیگلری
1⃣1⃣کاربر حسین عشق منی
1⃣2⃣کاربر فاطمه صغرا
1⃣3⃣کاربر اسدالله
1⃣4⃣کاربر محمدرضا
1⃣5⃣کاربر یامهدی(عج)
1⃣6⃣کاربر یازهرا(س)
1⃣7⃣کاربر محمدرسول و خانواده
1⃣8⃣کاربر همتی
1⃣9⃣کاربر A_H_D
2⃣0⃣کاربر علی حیدر
2⃣1⃣کاربر درانتظارشهادت
2⃣2⃣کاربر یاعلی
2⃣3⃣کاربر برادرشهیدم
2⃣4⃣کاربر حاج قاسم
2⃣5⃣کاربر یاجوادالائمه
2⃣6⃣کاربر Shahla
2⃣7⃣کاربر مریمM
2⃣8⃣کاربر یوسف قربانزاده
2⃣9⃣کاربر نرگس جلالی
3⃣0⃣کاربر نیما
3⃣1⃣کاربر قاسمی
3⃣2⃣کاربر درانتظارظهور
3⃣3⃣کاربر عفت خواجه داد
3⃣4⃣کاربر علی اکبرنرگسی
3⃣5⃣کاربر بتول عبدی
3⃣6⃣کاربر علیزاده حمزه
3⃣7⃣کاربر Sanaz Qafury
3⃣8⃣کاربر رقیه جانم
3⃣9⃣کاربر محبوبه سیلسپور
4⃣0⃣کاربر زهراخواجه داد
🌸چله زیارت عاشورابه نیابت ازسه ساله امام حسین (ع)حضرت رقیه خاتون(س)به جهت حاجت روایی اعضاء شرکت کننده وتعجیل درفرج امام عصر(عج)🌸
✅شروع از ۲۹خرداد
گروه چله زیارت عاشورا👇
https://eitaa.com/joinchat/1219232174C1bb3785315
هدایت شده از 💓یادش بخیرتوکربلا💓 💓چه حال خوبی بودشبا💓
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🌤زیارت عاشورا
استاد فرهمند
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#زیارت_عاشوا
هدایت شده از 💓یادش بخیرتوکربلا💓 💓چه حال خوبی بودشبا💓
چله ی #زیارت_عاشورا
برای حاجت روایی و هدیه به امام زمان (عج)
امام صادق(ع)به صفوان فرموند:
ای صفوان! هرگاه تو را نزد خدای متعال حاجتی بود،پس در هر مکانی که هستی با زیارت عاشورا اباعبدالله حسین(ع) را زیارت کن و دعای بعد از آن را بخوان و از پروردگار خویش حاجتت را بخواه؛زیرا برآورده و مستجاب خواهد شد.خداوند متعال در وعده ای که به رسول خود داده،خلاف نفرموده است.
یک چلّه از برای شما ناله سر دهم
تا در مُحرمت بشوم مَحرمت، حسین
زندگیه دیگه؛ گاهی خستهت میکنه
خیلی خستهت میکنه،
اونقد که دوس داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت؛
هیچکاری نکنی، هیچکیو نبینی،
با هیچکی حرف نزنی، حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست
بعد که برمیگردی
میبینی یه نفر خودکارو از لای کتابِ زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ..
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.
#بابک_زمانی
📕بعد_از_ابر
گاهی چه بی گناه،دلت پیر میشود
اینجا همان دمیست که زود دیر میشود...
گاهی به رغم تشنگی عشق، عاقبت
با حسرتی فقط، عطشت سیر میشود....
گاهی همان دو چشم که رامت نموده بود
بی رحم چون کمان ،کمانگیر میشود....
گاهی همان گلی که به دل پروراندیش
خارش به سینه ات چه نفس گیر میشود....
گاهی نیایشت که فقط بهر وصل بود
چون نیست قسمتت،به دلت تیر میشود....
گاهی صدای بارش باران که دلرباست
باچتر خاطراتت چه دلگیر میشود....
گاهی مسیر عشق، ز پیکارعقل ودل
از تیزی وخطر،چو شمشیر میشود....
گاهی که منطقت ندهد پاسخی به دل
باید نشست ودید، چه تقدیر میشود
گل که باشی باغبانها دست چینت میکنند
سنگ باشی میتراشند و نگینت میکنند
هرگز از این پیله تنهایی ات غمگین نباش
روزگاری میرسد فرش زمینت میکنند
چوب خشکی در بیابان باش اما مرد باش
چوب نامردی اگر در آستینت میکنند
ای درخت پیر
بر این شاخه ها دل خوش نکن
چون که با دست تبر
مطبخ نشینت میکنند
نیشخند دوستان
از زخم دشمن بدتر است
آشنایان بیشتر اندوهگینت میکنند
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!
گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای!
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎آورده اند که کفندزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند. پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟»
پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»
پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.